1. You can't wear that - maxi skirts have been out for years.
[ترجمه ترگمان]تو نمی توانی این دامن کوتاه را سال ها به تن کنی
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید آن را بپوشانید - دامنهای مکی به مدت چند سال است
2. Maxi - break - the entire herd from weaning to slaughter is depopulated, and repopulation carried out from weaning up.
[ترجمه ترگمان]Maxi - break - کل گله از شیر گرفته تا slaughter خالی از سکنه است و repopulation از شیر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]Maxi - break - کل گله از شخم زدن به کشتار جمع آوری می شود و جمع آوری آن از زمان واژگون شدن انجام می شود
3. The berthing velocity, angle and maxi - mal displacement of wharf are monitored.
[ترجمه ترگمان]سرعت berthing، زاویه و جابجایی mal به maxi اسکله مورد نظارت قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]سرعت جابجایی، زاویه و حداکثر جابجایی اسکله ها تحت نظارت قرار می گیرند
4. How much is this maxi fur coat?
[ترجمه ترگمان]این کت خز پوش چنده؟
[ترجمه گوگل]این پالتو بلند است؟
5. She rocked a various-shades of green cameo-ish-slash-tie-dyed-ish maxi dress along with her golden glow.
[ترجمه ترگمان]او یک لباس بارنگ سبز رنگ و رنگ سبز رنگ را با درخشش طلایی رنگش تکان داد
[ترجمه گوگل]او یک سایه های مختلف از لباس سبز کایو-ish-slash-kits-dyed-ish maxi را با زرق و برق دار طلایی خیره کرد
6. The black rectangular jagged sequin bandeau maxi dress epitomises festive party-wear mixed with Kate's signature rock-n-roll style.
[ترجمه ترگمان]The jagged مستطیلی سیاه sequin bandeau epitomises epitomises festive را با سبک رول - n با امضای کیت ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]لباس سیاه و سفید مستطیل شکل پاره شده، لباس پاشنه بلند، لباس حزب جشن را با سبک سبک rock-n-roll امضاء کیت ترکیب می کند
7. It can measuer maxi phase starting current and maxi working current online.
[ترجمه ترگمان]همچنین می تواند فاز کاری فعلی و ماکسی را به صورت آنلاین شروع کند
[ترجمه گوگل]این می تواند فاز maxi شروع جریان و حداکثر کار فعلی آنلاین
8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
9. So, Maxi - Mart really makes you wear those things, huh, bro?
[ترجمه ترگمان]پس مارت واقعا مجبورت میکنه این چیزا رو بپوشی، ها؟
[ترجمه گوگل]بنابراین، Maxi - Mart واقعا باعث می شود شما این چیزها را بپوش، خب، برادر؟
10. I recommend Maxi - Fed Cold Medicine.
[ترجمه ترگمان]من توصیه می کنم که طب سنتی \"Maxi\" (Maxi)را انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]من توصیه می کنم حداکثر - فدرال سرد پزشکی
11. A girl named Maxi went off to whittle a branch with a hunting knife.
[ترجمه ترگمان]یه دختری به اسم \"maxi\" رفت تا یه شاخه با یه چاقوی شکاری بخوره
[ترجمه گوگل]یک دختر به نام Maxi رفت تا یک شاخه با یک چاقوی شکار داشته باشد
12. The optimum criterion of MTMD can then be selected as minimization of the minimum values of the maxi -mun dynamic magnification factor(DMF).
[ترجمه ترگمان]سپس معیار بهینه of را می توان به عنوان کمینه کردن حداقل مقادیر عامل بزرگنمایی پویای پارامترها (DMF)انتخاب کرد (DMF)
[ترجمه گوگل]معیار مطلوب MTMD پس از آن می تواند به عنوان کمینه کردن حداقل مقادیر بزرگنمایی دینامیک حداکثر -مون (DMF) انتخاب شود
13. She wears a long dress just like a popular maxi in 1960 s.
[ترجمه ترگمان]او لباس بلندی به تن دارد، درست مثل یک ماکسی محبوب در دهه ۱۹۶۰
[ترجمه گوگل]او یک لباس طولانی مانند یک تاکسی محبوب در سال 1960 دارد
14. Rafa Benitez claims there is still lots more to come from new boy Maxi Rodriguez.
[ترجمه ترگمان]\"Rafa Benitez\" ادعا می کند که هنوز کاره ای زیادی باید از پسر جدید \"Maxi رودریگز\" (Maxi رودریگز)صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]رافا بنیتز ادعا می کند هنوز هم هنوز از پسر جدید Maxi رودریگز وجود دارد
15. Cowes also plays host to visiting foreign warships, sail training vessels and high-profile maxi and round-the-world yachts.
[ترجمه ترگمان]Cowes همچنین میزبان بازدید از کشتی های جنگی خارجی، کشتی های جنگی دریایی و ماکسی - و قایق بادبانی بزرگ جهانی است
[ترجمه گوگل]Cowes همچنین برای بازدید از کشتی های جنگی خارجی، کشتی های آموزش قایقرانی و قایق بادبانی بزرگ و بزرگ جهان میزبان است