کلمه جو
صفحه اصلی

refection


معنی : تجدید قوا
معانی دیگر : (به ویژه پس از گرسنگی یا خستگی ممتد) خوراک، آشامیدنی، خوردنی

انگلیسی به فارسی

تجدید قوا


تفسیر، تجدید قوا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: refreshment of body, mind, or spirit, esp. after hunger or fatigue.

(2) تعریف: food and drink; repast.
مشابه: repast

• refreshment with food or drink; light meal, food, drink

مترادف و متضاد

تجدید قوا (اسم)
rest, refection

جملات نمونه

1. The edge-layer theory is applied to study the refection and transmission of the weakly nonlinear internal wave over a step in a two-layer fluid system.
[ترجمه ترگمان]تیوری لایه لبه برای مطالعه the و انتقال موج داخلی غیر خطی ضعیف بر روی یک گام در یک سیستم سیال دو لایه اعمال می شود
[ترجمه گوگل]تئوری لایه لایه برای مطالعه رفرنس و انتقال موج داخلی ضعیف غیرخطی بیش از یک مرحله در یک سیستم مایع دو لایه استفاده می شود

2. Sometimes we admit that our strong refection of certain meats is not founded in physiology but in aesthetics.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات ما می پذیریم که refection قوی ما در گوشت، در فیزیولوژی، ولی در زیبایی شناسی بنیان نشده اند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات ما می پذیریم که تفکر قوی ما از گوشت خاصی در فیزیولوژی، بلکه در زیبایی شناسی نیست

3. Beijing refection is an important cultural fruit deeply rooted in the special historic cultural background.
[ترجمه ترگمان]پکن refection یک میوه فرهنگی مهم است که عمیقا در زمینه تاریخی فرهنگی تاریخی ریشه دارد
[ترجمه گوگل]پراکندگی پکن، یک میوه مهم فرهنگی است که عمیقا ریشه در پس زمینه فرهنگی تاریخی خاص دارد

4. The Variation is not only the double refection of culture's epoch and nationality, but also the expression of world cultural structure formed as the result of cultural interaction.
[ترجمه ترگمان]تنوع نه تنها the دوگانه فرهنگ و ملیت، بلکه تجلی ساختار فرهنگی جهان است که در نتیجه تعامل فرهنگی شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]تنوع نه تنها دوزخ شدن دوره و ملیت فرهنگ است، بلکه بیان ساختار فرهنگی جهان که به عنوان نتیجه تعامل فرهنگی شکل گرفته است

5. It is a time of rest, refection, and renewal.
[ترجمه ترگمان]زمان استراحت و تجدید حیات و تجدید حیات است
[ترجمه گوگل]این زمان استراحت، تجدید نظر و تجدید نظر است

6. We introduce perfectly matched layer to attenuate the refection of the artificial boundary, and construct boundary and corner point conditions of elastic wave equations in isotropy media.
[ترجمه ترگمان]ما یک لایه کاملا منطبق را معرفی می کنیم تا the مرز مصنوعی را تضعیف کنیم، و شرایط مرزی و نقطه عطف معادله موج الاستیک در رسانه های isotropy را بسازیم
[ترجمه گوگل]ما لایه ای هماهنگ را برای تضعیف مجدد مرز مصنوعی معرفی می کنیم و شرایط مرزی و گوشه ای معادلات موج ولتاژ را در رسانه های ایزوتروپی ایجاد می کنیم

7. Based on the vector law of refection in optics, the scanning error's academic formula is educed.
[ترجمه ترگمان]براساس قانون برداری of در اپتیک، فرمول دانشگاهی خطای اسکن educed است
[ترجمه گوگل]بر اساس قوانین بردار refection در اپتیک، خط مشی اسکن خطا در فرمول آگاهی حاصل می شود

8. Tunnel refection seismology employs sources and receivers that are mounted inside the tunnel wall or tunnel face and aims to predict rock properties ahead of the tunnel.
[ترجمه ترگمان]تونل: لرزه نگاری از منابع و گیرنده ها استفاده می کند که درون دیواره تونل یا صورت تونل نصب شده اند و هدف آن پیش بینی خواص سنگ قبل از تونل است
[ترجمه گوگل]لرزه نگاری تفرقه ای تونل منابع و گیرنده هایی را که درون دیوار تونل یا چهره تونل نصب شده اند، هدف قرار می دهد تا پیشینه خواص سنگ را در پیش از تونل پیش بینی کند

9. The structure of industry capital stocks is the refection of regional industry structure.
[ترجمه ترگمان]ساختار سهام صنعت، the ساختار صنعت منطقه ای است
[ترجمه گوگل]ساختار سهام سرمایه صنعتی، بازتاب ساختار صنعت منطقه ای است

10. Safety light refection bar design.
[ترجمه ترگمان]طراحی نور و طراحی نور
[ترجمه گوگل]طرح طراحی نوار پراکندگی نور ایمنی

11. Language is not only the product of social development, but also is the refection of social life.
[ترجمه ترگمان]زبان نه تنها محصول رشد اجتماعی است بلکه the زندگی اجتماعی نیز هست
[ترجمه گوگل]زبان نه تنها محصول توسعه اجتماعی است، بلکه انعکاس زندگی اجتماعی است

12. The messenger seated on a form after taking that refection, had dropped into a doze.
[ترجمه ترگمان]قاصد پس از برداشتن آن refection بر روی نیمکتی نشست
[ترجمه گوگل]پیامبر پس از در نظر گرفتن این افسردگی، فرم را در یک فرم قرار داد

13. For example, it is common to choose middle schools in many places in China, and this is the outer effect on learning—the refection of paying more attention to the learning conditions.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، مرسوم است که مدارس راهنمایی را در بسیاری از مکان ها در چین انتخاب کنیم، و این اثر بیرونی بر یادگیری - یعنی عدم توجه بیشتر به شرایط یادگیری است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، معمولا در مدارس راهنمایی در بسیاری از نقاط چین انتخاب می شود، و این اثر بیرونی در یادگیری است - refection توجه بیشتر به شرایط یادگیری

14. The paper researches the received waveform and the characteristic of BER in one refection and twice refection, studies the influence of multipath distortion on the transmitted pulse.
[ترجمه ترگمان]این مقاله شکل موج دریافت شده و ویژگی BER را در یک refection و دو refection بررسی کرده، تاثیر اعوجاج مسیر جریان در پالس انتقالی را بررسی می کند
[ترجمه گوگل]مقاله بررسی شکل موج دریافت شده و ویژگی BER در یک رفرش و دو بار رفرکسیون، تأثیر اعوجاج چند لبه را بر پالس منتقل می کند

پیشنهاد کاربران

تجدیدقوه وقدرت بدنی باخوردن آب وغذا وخوراکی


کلمات دیگر: