کلمه جو
صفحه اصلی

librettist


معنی : نویسنده اشعار اپرا
معانی دیگر : (موسیقی) مصنف لیبرتوها، نویسنده ی اپرانامه

انگلیسی به فارسی

نویسنده اشعار اپرا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who has written or writes librettos.

• person who writes the words for an opera
a librettist is a person who writes the words that are used in an opera or musical play.

مترادف و متضاد

نویسنده اشعار اپرا (اسم)
librettist

جملات نمونه

1. His librettists whether poets, novelists, producers or scholars, tailored their books to his minutely worked-out requirements.
[ترجمه ترگمان]در این باره که آیا شاعران، رمان نویسان، تولید کنندگان یا دانشمندان، کتاب های خود را به نیازمندی های بسیار دقیق او تطبیق داده اند یا نه
[ترجمه گوگل]لیبرتیستهای او شاعران، رماننویسان، تولیدکنندگان یا محققان، کتابهای خود را به دلایلی که به دقت مورد اصلاح قرار گرفتهاند، مطرح کردهاند

2. Composer / librettist Glass and choreographer / director Marshall are working with substantial material here.
[ترجمه ترگمان]نگارشگر \/ librettist شیشه ای و choreographer \/ کارگردان (مارشال)با مواد اساسی در اینجا کار می کنند
[ترجمه گوگل]آهنگساز / لیبرتیست شیشه و کراون کارگردان / مدیر مارشال در حال کار با مواد قابل توجه اینجا هستند

3. With Bley conducting and Paul Haines, the original librettist, as narrator, the opera was revived to ecstatic reviews.
[ترجمه ترگمان]با هدایت Bley و پاول هینز، librettist اصلی به عنوان راوی، اپرا به خاطر بازبینی های بسیار شاد احیا شد
[ترجمه گوگل]با انجام Bley و Paul Haines، librettist اصلی، به عنوان راوی، اپرا به بررسی های عجیب و غریب احیا شد

4. Mozart's librettist for Figaro was himself a controversial and colourful character.
[ترجمه ترگمان]ازدواج (موتزارت)برای عروسی کردن خودش یک شخصیت جذاب و پر زرق و برق بود
[ترجمه گوگل]لیبرتیسم موتزارت برای فیگارو خودش شخصیت بحث انگیز و رنگارنگ بود

5. The musician and the librettist were collaborators.
[ترجمه ترگمان]نوازنده و the هم کار بودند
[ترجمه گوگل]موسیقیدان و لیبرتیست همکار بودند

6. Italian - born American composer and librettist whose operas include The Medium ( 1946 ) and The Consul ( 1950 ).
[ترجمه ترگمان]Medium، آهنگ ساز و librettist آمریکایی متولد ایتالیا (۱۹۴۶)و کنسول اول (۱۹۵۰)
[ترجمه گوگل]ایتالیایی متولد آمریکایی آهنگساز و لیبرتی است که اپراهای آن عبارتند از Medium (1946) و The Consul (1950)

7. These works raise a serious question as to whether their subjects are suitable cases for treatment - that is, by librettists and composers.
[ترجمه ترگمان]این کارها یک سوال جدی مطرح می کنند که آیا سوژه های آن ها مناسب برای درمان هستند - یعنی توسط librettists و آهنگسازان
[ترجمه گوگل]این آثار، سوال جدی را مطرح می کنند که آیا افراد آنها موارد مناسب برای درمان را دارند - به این ترتیب توسط لبتروتست ها و آهنگسازان

8. The work was a satire of Italian opera and was the brain child of librettist Henry Fielding .
[ترجمه ترگمان]این اثر، هجو اپرای ایتالیایی بود و فرزند brain هنری فیلدینگ بود
[ترجمه گوگل]این کار طنز از اپرای ایتالیایی بود و فرزند مغز لیبرتی هنری فیلدینگ بود

9. A prolific writer, Auden was also a noted playwright, librettist, editor, and essayist.
[ترجمه ترگمان]نویسنده پرکار، Auden، نویسنده، ویراستار، و مقاله نویس برجسته نیز بود
[ترجمه گوگل]نویسنده عظیم، آدیدن نیز یک نمایشنامه نویس، لیبرتیست، سردبیر و مقاله نویس بود


کلمات دیگر: