کلمه جو
صفحه اصلی

peacockery


معنی : فیش
معانی دیگر : خودنمایی، خود فروشی

انگلیسی به فارسی

کوکاکولا، فیش


انگلیسی به انگلیسی

• vanity, pompousness; pride, arrogance; ostentation, boasting

مترادف و متضاد

فیش (اسم)
peacockery, self-importance

جملات نمونه

1. God also gave me female frailty, sensitivity, peacockery and even selfishness as all women has.
[ترجمه ترگمان]خداوند همچنین به من ضعف و حساسیت، حساسیت و حتی خودخواهی زنانه را به من داد
[ترجمه گوگل]همچنین خداوند به من زنان، ضعف، حساسیت، طعمه و حتی خودخواهی را به همه زنان داده است

2. The main self - psychologi cal stress consisted of anxiety, depression, vacuity, mental dependence, curiosit y and peacockery.
[ترجمه ترگمان]استرس فکری اصلی شامل اضطراب، افسردگی، افسردگی، وابستگی ذهنی، curiosit Y و peacockery بود
[ترجمه گوگل]استرس اصلی روانشناختی شامل اضطراب، افسردگی، خستگی، وابستگی روانی، کنجکاوی و طاووس بود

3. After drink they back home by pursuing the crowd bus, eating the cheapest meal. All his(her) money waste on his peacockery.
[ترجمه ترگمان]بعد از نوشیدن یک اتوبوس، آن ها را به خانه باز می گردانند، و ارزان ترین غذا را می خوردند همه پول (او)در peacockery هدر می رود
[ترجمه گوگل]بعد از نوشیدن آنها با دنبال کردن اتوبوس، با خوردن ارزان ترین وعده غذایی به خانه می روند تمام پولهایش را از دست می دهد

4. To make them feel no shame for superficialness and peacockery .
[ترجمه ترگمان] که باعث بشه اونا احساس شرم و حیا کنن
[ترجمه گوگل]برای آنها احساس شرم و ناامیدی برای سطوح و طعم دهنده بودن ندارند

5. Everyone has the experience of splurge, because splurge can content himself with peacockery .
[ترجمه ترگمان]هر کسی تجربه ولخرجی دارد، چون ولخرجی می تواند خود را با peacockery راضی کند
[ترجمه گوگل]هر کس تجربه طعمه دار شدن دارد، زیرا طعمه می تواند خود را با طعم دار شدن مقابله کند

6. They know what life and sentiment they need in deed, they could strive for their future, but they shouldn't give up themselves for some peacockery.
[ترجمه ترگمان]آن ها می دانند که آن ها چه زندگی و احساسی دارند که در عمل به آن نیاز دارند، آن ها می توانند برای آینده خود تلاش کنند، اما آن ها نباید خود را برای مدتی تسلیم کنند
[ترجمه گوگل]آنها می دانند که زندگی و احساساتی که در عمل نیاز دارند، می توانند برای آینده خود تلاش کنند، اما نباید خود را برای برخی از طعمه های نیشکر کنار گذاشت

7. They generally have personal bias in various degrees, such as laziness, blinkered peacockery, anxiety, depression, and self-abasement.
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور کلی گرایش شخصی خود را در درجات مختلف، مانند تنبلی، اضطراب، اضطراب، افسردگی و خود خوار دارند
[ترجمه گوگل]آنها عمدتا دارای تعصب شخصی در سطوح مختلف هستند مانند لکنت، طناب زدن بلک میری، اضطراب، افسردگی و خودکفایی

8. Never, ever fall in love because of fame, or money, or peacockery.
[ترجمه ترگمان]هرگز، هرگز به خاطر شهرت، یا پول یا peacockery عاشق نمی شوند
[ترجمه گوگل]هرگز، به خاطر شهرت یا پول یا طاووس، عشق ورزید


کلمات دیگر: