1. dehkhoda was a good lexicographer
دهخدا فرهنگ نویس خوبی بود.
2. The lexicographer will be informed of the results of any investigation and the proposed action.
[ترجمه ترگمان]The از نتایج هر تحقیق و اقدام پیشنهادی مطلع خواهد شد
[ترجمه گوگل]از هرگونه تحقیق و اقدام پیشنهادی مطلع خواهد شد
3. Additional reports e. g. showing approved entries and responsible lexicographer, will be produced within one working day when required.
[ترجمه ترگمان]گزارش ها اضافی e گرم با نشان دادن ورودی های تایید شده و lexicographer مسیول، در یک روز کاری در زمان مورد نیاز تولید خواهد شد
[ترجمه گوگل]گزارش های اضافی e g نشان دادن مدارک تایید شده و لغوی مسئول، در صورت نیاز در یک روز کاری تولید خواهد شد
4. Any lexicographer may obtain entry text for read only or for proofing regardless of ownership or the status of the on-loan flag.
[ترجمه ترگمان]هر lexicographer ممکن است متن ورودی را برای خواندن فقط یا برای پوشش دادن صرف نظر از مالکیت یا وضعیت پرچم وام به دست آورد
[ترجمه گوگل]هر متون زبانشناس ممکن است متن ورود را فقط برای خواندن دریافت کند یا برای اثبات بدون توجه به مالکیت یا وضعیت پرچم در حالت تعویض
5. Whenever a lexicographer obtains an entry for review and/or editing, the entry is marked as belonging to that particular lexicographer.
[ترجمه ترگمان]هر زمان که یک واژه نویس می تواند ورودی را برای بازبینی و \/ یا ویرایش به دست آورد، مدخل به عنوان وابسته به آن lexicographer خاص مشخص می شود
[ترجمه گوگل]هرگاه یک متون زبان شناس ورودی را برای بازبینی و / یا ویرایش به دست می آورد، ورود به عنوان متعلق به آن واژه نامه خاص مشخص می شود
6. The lexicographer knew that the English lexis was changing.
[ترجمه ترگمان]واژه lexicographer می دانست که lexis انگلیسی در حال تغییر است
[ترجمه گوگل]فرهنگ لغت نامه می دانست که لغت نامه انگلیسی تغییر می کند
7. The lexicographer told the New York Times that "It's easy to stack the deck by finding a definition that does or does not highlight a nuance that you're interested in.
[ترجمه ترگمان]The به نیویورک تایمز گفت: \" دسترسی به عرشه از طریق پیدا کردن تعریفی که آن را مورد توجه قرار می دهد یا نه، آسان است
[ترجمه گوگل]لسانسون به نیویورک تایمز گفته است: 'آسان ساختن عرشه با کشف تعریفی است که در آن شما را علاقه مند می کند یا آن را برجسته نمی کند
8. In Britain, a lexicographer (dictionary author) named Samuel Johnson, who lived in the 18th century, coined the word "gray" and supported its use.
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا، یک lexicographer (نویسنده فرهنگ لغت)به نام سامویل جانسون که در قرن ۱۸ زندگی می کرد واژه \"خاکستری\" را ابداع کرد و استفاده آن را تایید کرد
[ترجمه گوگل]در بریتانیا، یک مترجم (نویسنده ی فرهنگ لغت) به نام ساموئل جانسون، که در قرن 18 میلادی زندگی می کرد، کلمه 'خاکستری' را شکل داد و از استفاده آن حمایت کرد
9. And they spoke the English that the lexicographer loved.
[ترجمه ترگمان]و آن ها به انگلیسی صحبت کردند که واژه نویس دوست می داشت
[ترجمه گوگل]و آنها به زبان انگلیسی صحبت کردند که متون زبانشناس عاشق آن بودند
10. As a lexicographer he is in a class by himself.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک لغت لغت او در یک کلاس است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مترجم، او در کلاس خودش است
11. Here the lexicographer has to be his own linguist and have recourse to the linguistic analysis of the language.
[ترجمه ترگمان]در اینجا واژه نویس باید زبانشناس خود باشد و به تحلیل زبانی زبان رجوع کند
[ترجمه گوگل]در اینجا زبان شناس باید خود زبان شناس باشد و به تجزیه و تحلیل زبانی زبان استفاده کند
12. In his entire work, the lexicographer is guided by the practical considerations of a dictionary user.
[ترجمه ترگمان]در کل کار، واژه lexicographer توسط ملاحظات عملی یک فرهنگ لغت هدایت می شود
[ترجمه گوگل]در تمام کارهایش، نگاشته شده توسط ملاحظات عملی یک کاربر فرهنگ لغت هدایت می شود
13. You're a lexicographer, which means you've got this third ear and third eye l already mentioned.
[ترجمه ترگمان]این لغت لغت لغت لغت لغت است که به این معنی است که این گوش سوم و سومین چشم است که به آن اشاره کردم
[ترجمه گوگل]شما یک متخصص فرهنگ لغت هستید، به این معنی که شما این گوش سوم و سوم چشم را که قبلا ذکر کرده اید، دریافت کرده اید
14. Now, one of the non-perks of being a lexicographer is that people don't usually have a kind of warm, fuzzy, snuggly image of the dictionary.
[ترجمه ترگمان]حالا، یکی از مزایای lexicographer بودن، این است که مردم معمولا یک تصویر گرم، فازی و snuggly از فرهنگ لغت ندارند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، یکی از غیرقابل قبول بودن یک فرهنگ لغت نامه، این است که مردم معمولا نوعی تصویر گرما، فازی، قشنگی از فرهنگ لغت ندارند