کلمه جو
صفحه اصلی

rehash


معنی : تکرار مکررات، چیز تکراری، تعمیر کردن
معانی دیگر : تکرار کردن، تکرار مکررات کردن، (دوباره) در میان گذاشتن، واکوفتن، (تداعی منفی) تکرار، مکررگویی (یا نویسی)، سرهم بندی، بحک های قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن

انگلیسی به فارسی

تعمیر کردن، بحث های قدیمی را دوباره بصورت جدیدیمطرح کردن، تکرار مکررات، چیز تکراری


دوباره بکش، تکرار مکررات، چیز تکراری، تعمیر کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: rehashes, rehashing, rehashed
• : تعریف: to rework or present as new (old arguments, previous creations, or the like) without producing anything new.

- The new history merely rehashes the author's earlier work.
[ترجمه ترگمان] این تاریخ جدید تنها اثر قبلی نویسنده را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل] تاریخ جدید صرفا کار پیشین نویسنده را بازنگری می کند
اسم ( noun )
• : تعریف: the act or product of reworking earlier material without significantly changing it.

• old material that is somewhat revised and altered and used again
make superficial changes to old ideas or creations and present them as new; reuse something; go back over; hash over
a rehash is something that you write or say using old ideas or facts, often rearranging them so that they appear to be new; used showing disapproval.
if you rehash ideas or facts, you use them again but in a slightly different way so that your work appears to be original; used showing disapproval.

مترادف و متضاد

تکرار مکررات (اسم)
rehash

چیز تکراری (اسم)
rehash

تعمیر کردن (فعل)
service, fix, repair, remodel, remedy, restore, patch, tinker, vamp, mend, refit, remake, renovate, refashion, rehash

talk over again


Synonyms: change, discuss, reiterate, repeat, rephrase, restate, reuse, rework, rewrite, say again, state differently


Antonyms: deny, refuse


جملات نمونه

1. a rehash of an earlier book
سرهم بندی یک کتاب پیشین

2. to rehash the same old arguments
همان استدلال های کهنه را تکرار کردن

3. His new book is just a rehash .
[ترجمه ترگمان]کتاب جدید او فقط یک rehash است
[ترجمه گوگل]کتاب جدید او فقط یک بازنگری است

4. The Observer found the play "a feeble rehash of familiar Miller themes".
[ترجمه ترگمان]ناظر نمایشنامه \"نمایش ضعیف موضوعات آشنا میلر\" را پیدا کرد
[ترجمه گوگل]تماشاگر این بازی را 'بازخوانی ضعیف از تم های میلر آشنا' یافت

5. His answer is just a rehash version of my lecture.
[ترجمه ترگمان]پاسخ او فقط یک نسخه rehash از سخنرانی من است
[ترجمه گوگل]پاسخ او فقط یک نسخه جدید از سخنرانی من است

6. It was just a rehash of last year's show.
[ترجمه ترگمان]این فقط یک برنامه جدید از سال گذشته بود
[ترجمه گوگل]این فقط یک نمایش مجدد سال گذشته بود

7. Some students merely rehash what they've heard in lectures.
[ترجمه ترگمان]بعضی از دانش آموزان فقط چیزهایی را که در سخنرانی شنیده بودند بیان می کردند
[ترجمه گوگل]بعضی از دانشجویان صرفا آنچه را که در سخنرانی شنیده اند، بازنگری می کنند

8. For example, we often rehash mental imagery while engaging in visually guided tasks such as driving.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، ما اغلب از تصاویر ذهنی استفاده می کنیم در حالی که درگیر وظایف راهنمایی بصری مانند رانندگی هستند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ما اغلب تصاویر ذهنی را مجددا درگیر می کنیم در حالی که مشغول انجام وظایف بصری مانند رانندگی هستند

9. Eg : No need to rehash details of decades past.
[ترجمه ترگمان]E [ g ]: نیازی به گذشتن از جزئیات دهه های گذشته نیست
[ترجمه گوگل]برای مثال نیازی به بازنگری جزئیات دهه های گذشته نیست

10. We hope for an incisive analysis, not a rehash of the same old platitudes.
[ترجمه ترگمان]ما امید داریم که یک تجزیه و تحلیل incisive و نه a از the platitudes قدیمی وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم برای تجزیه و تحلیل قاطع، و نه دوباره از همان طرز تفکر قدیمی

11. Lily : No need rehash details of decades past.
[ترجمه ترگمان]دیگه نیازی نیست که چند دهه گذشته رو دوباره تکرار کنیم
[ترجمه گوگل]لیلی بدون نیاز به بازنگری جزئیات دهه های گذشته

12. The series of speeches on the economy was uninspiring and a rehash of old subjects.
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از سخنرانی های اقتصادی برای اقتصاد الهام بخش و بخشی از موضوعات قدیمی بود
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از سخنرانی ها در مورد اقتصاد ناامید کننده بود و بازسازی موضوعات قدیمی است

13. Don't be deceived by the new cover - this is a rehash of old hits.
[ترجمه ترگمان]به خاطر پوشش جدید فریب نخور - این مخلوطی از hits قدیمی است
[ترجمه گوگل]با پوشش جدید فریب نخورید - این یک بازنگری قدیمی است

14. Every story like this gives the news media the opportunity to rehash the old material.
[ترجمه ترگمان]هر داستانی مانند این به رسانه های خبری این فرصت را می دهد که مطالب قدیمی را از بین ببرند
[ترجمه گوگل]هر داستان مثل این است که رسانه های خبری را فرصتی برای دوباره کردن مطالب قدیمی می دهد

15. The DoD is seeking to make the award "not contestable" to avoid a rehash of what happened with the first contract award.
[ترجمه ترگمان]وزارت دفاع در تلاش است که این جایزه را \"contestable\" نکند تا از تکرار آنچه که در جایزه اول قرارداد رخ داده است جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]وزارت دفاع تلاش می کند که این جایزه را متقاعد سازد تا از تجدیدنظر در آنچه که با اولین قرارداد اتفاق افتاده است جلوگیری شود

to rehash the same old arguments

همان استدلال‌های کهنه را تکرار کردن


a rehash of an earlier book

سرهم‌بندی یک کتاب پیشین


پیشنهاد کاربران

گرد آوری کردن

معنی واژه : دوباره ریز ریز کردن است ولی معنای برداشتی :یک کار یا ایده را بی هیچ دگرگونی دوباره انجام دادن

NORTH AMERICAN
to talk over or discuss again

دوباره در مورد چیزی بحث کردن/حرف زدن



تکرار کردن کاری یا چیزی اشتباه
🍁🍂🍁🍂🍁

باز کردن زخم های کهنه


کلمات دیگر: