1. a rehash of an earlier book
سرهم بندی یک کتاب پیشین
2. to rehash the same old arguments
همان استدلال های کهنه را تکرار کردن
3. His new book is just a rehash .
[ترجمه ترگمان]کتاب جدید او فقط یک rehash است
[ترجمه گوگل]کتاب جدید او فقط یک بازنگری است
4. The Observer found the play "a feeble rehash of familiar Miller themes".
[ترجمه ترگمان]ناظر نمایشنامه \"نمایش ضعیف موضوعات آشنا میلر\" را پیدا کرد
[ترجمه گوگل]تماشاگر این بازی را 'بازخوانی ضعیف از تم های میلر آشنا' یافت
5. His answer is just a rehash version of my lecture.
[ترجمه ترگمان]پاسخ او فقط یک نسخه rehash از سخنرانی من است
[ترجمه گوگل]پاسخ او فقط یک نسخه جدید از سخنرانی من است
6. It was just a rehash of last year's show.
[ترجمه ترگمان]این فقط یک برنامه جدید از سال گذشته بود
[ترجمه گوگل]این فقط یک نمایش مجدد سال گذشته بود
7. Some students merely rehash what they've heard in lectures.
[ترجمه ترگمان]بعضی از دانش آموزان فقط چیزهایی را که در سخنرانی شنیده بودند بیان می کردند
[ترجمه گوگل]بعضی از دانشجویان صرفا آنچه را که در سخنرانی شنیده اند، بازنگری می کنند
8. For example, we often rehash mental imagery while engaging in visually guided tasks such as driving.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، ما اغلب از تصاویر ذهنی استفاده می کنیم در حالی که درگیر وظایف راهنمایی بصری مانند رانندگی هستند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ما اغلب تصاویر ذهنی را مجددا درگیر می کنیم در حالی که مشغول انجام وظایف بصری مانند رانندگی هستند
9. Eg : No need to rehash details of decades past.
[ترجمه ترگمان]E [ g ]: نیازی به گذشتن از جزئیات دهه های گذشته نیست
[ترجمه گوگل]برای مثال نیازی به بازنگری جزئیات دهه های گذشته نیست
10. We hope for an incisive analysis, not a rehash of the same old platitudes.
[ترجمه ترگمان]ما امید داریم که یک تجزیه و تحلیل incisive و نه a از the platitudes قدیمی وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم برای تجزیه و تحلیل قاطع، و نه دوباره از همان طرز تفکر قدیمی
11. Lily : No need rehash details of decades past.
[ترجمه ترگمان]دیگه نیازی نیست که چند دهه گذشته رو دوباره تکرار کنیم
[ترجمه گوگل]لیلی بدون نیاز به بازنگری جزئیات دهه های گذشته
12. The series of speeches on the economy was uninspiring and a rehash of old subjects.
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از سخنرانی های اقتصادی برای اقتصاد الهام بخش و بخشی از موضوعات قدیمی بود
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از سخنرانی ها در مورد اقتصاد ناامید کننده بود و بازسازی موضوعات قدیمی است
13. Don't be deceived by the new cover - this is a rehash of old hits.
[ترجمه ترگمان]به خاطر پوشش جدید فریب نخور - این مخلوطی از hits قدیمی است
[ترجمه گوگل]با پوشش جدید فریب نخورید - این یک بازنگری قدیمی است
14. Every story like this gives the news media the opportunity to rehash the old material.
[ترجمه ترگمان]هر داستانی مانند این به رسانه های خبری این فرصت را می دهد که مطالب قدیمی را از بین ببرند
[ترجمه گوگل]هر داستان مثل این است که رسانه های خبری را فرصتی برای دوباره کردن مطالب قدیمی می دهد
15. The DoD is seeking to make the award "not contestable" to avoid a rehash of what happened with the first contract award.
[ترجمه ترگمان]وزارت دفاع در تلاش است که این جایزه را \"contestable\" نکند تا از تکرار آنچه که در جایزه اول قرارداد رخ داده است جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]وزارت دفاع تلاش می کند که این جایزه را متقاعد سازد تا از تجدیدنظر در آنچه که با اولین قرارداد اتفاق افتاده است جلوگیری شود