1. The mother's heart is the child's schoolroom.
[ترجمه ترگمان]قلب مادر در اتاق کودک است
[ترجمه گوگل]قلب مادر کلاس درس کودک است
2. He rested his back against the schoolroom door.
[ترجمه ترگمان]او پشتش را به در کلاس درس تکیه داد
[ترجمه گوگل]او پشت خود را در برابر دروازه اتاق مدرسه قرار داد
3. By the time I was out of the schoolroom, I had lost my need for a parent.
[ترجمه ترگمان]وقتی از کلاس خارج شدم، احتیاج به پدر و مادر را از دست داده بودم
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان از کلاس درس خارج شدم نیاز به یک والد داشتم
4. But for the members of these schoolroom societies it is a test within the framework of the official conception of school.
[ترجمه ترگمان]اما برای اعضای این جوامع کلاس درس یک آزمون در چارچوب مفهوم رسمی مکتب است
[ترجمه گوگل]اما برای اعضای این انجمن های مدرسه، این آزمون در چارچوب مفهوم رسمی مدرسه است
5. She left the schoolroom and, after a brief visit to her sister, drove away.
[ترجمه ترگمان]او کلاس را ترک کرد و پس از ملاقات کوتاهی که با خواهرش داشت از آنجا دور شد
[ترجمه گوگل]او اتاق مدرسه را ترک کرد و بعد از یک سفر کوتاه به خواهرش، فرار کرد
6. It will also enable the schoolroom to be retained as a building of cultural and architectural heritage.
[ترجمه ترگمان]این برنامه همچنین کلاس درس را قادر خواهد ساخت تا به عنوان ساختمانی از میراث فرهنگی و معماری نگهداری شود
[ترجمه گوگل]همچنین اتاق مدرسه را به عنوان ساختمان فرهنگی و میراث معماری حفظ خواهد کرد
7. The events that take place in the schoolroom are most often the interaction of students with other students and with their teachers.
[ترجمه ترگمان]رویدادهایی که در کلاس درس رخ می دهند اغلب تعامل دانش آموزان با دانش آموزان دیگر و معلمان آن ها هستند
[ترجمه گوگل]حوادثی که در کلاس درس اتفاق می افتد اغلب تعامل دانش آموزان با دانش آموزان دیگر و معلمان آنها است
8. In these ways, despite differences, schoolroom and home are continuously related to one another as social places.
[ترجمه ترگمان]به این طریق، علی رغم تفاوت ها، کلاس درس و خانه به طور مداوم به یکدیگر به عنوان مکان های اجتماعی مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، علیرغم تفاوت ها، اتاق مدرسه و خانه به طور پیوسته به عنوان مکان های اجتماعی به یکدیگر تعلق دارند
9. Back in her schoolroom, her anger about his exposing children to the sight of whiskey was softened by feelings of sadness.
[ترجمه ترگمان]بازگشت به کلاس درس، خشم و خشمش نسبت به بچه هایی که در معرض نمایش دادن بچه ها قرار داشتند، با احساس غم و اندوه نرم شده بود
[ترجمه گوگل]بازگشت به مدرسه او، خشم او در مورد نمایش کودکان خود را به دیدار ویسکی شد توسط احساس غم و اندوه نرم شده است
10. After dinner, we immediately adjourned to the schoolroom: lessons recommenced, and were continued till five o '.
[ترجمه ترگمان]بعد از شام، بلافاصله بعد از شام، به جلسه درس مدرسه رفتیم و تا ساعت پنج بعد از ظهر ادامه یافت
[ترجمه گوگل]پس از شام، ما بلافاصله به دوره های مدرسه بازمیگردیم و تا پنج ساعت ادامه داشتیم
11. Such behavior cannot pass in a schoolroom.
[ترجمه ترگمان]این رفتارها نمی تواند در یک کلاس درس زندگی کند
[ترجمه گوگل]چنین رفتاری نمیتواند در یک اتاق مدرسه عبور کند
12. Once the first week was over the two small girls joined others in the schoolroom.
[ترجمه ترگمان]در هفته اول، دو دختر کوچک در کلاس درس به دیگران پیوستند
[ترجمه گوگل]هنگامی که هفته اول بیش از دو دختر کوچک به دیگران در کلاس درس پیوست
13. Once or twice a year there would be a village concert in the schoolroom, with recitations and songs by villagers.
[ترجمه ترگمان]یک یا دو بار در سال یک کنسرت روستایی در کلاس درس برگزار می شد و پخش موسیقی و آواز روستاییان بود
[ترجمه گوگل]یک یا دو بار در سال یک کنسرت روستایی در کلاس درس، با خوانندگان و آهنگ های روستاییان وجود خواهد داشت
14. She learned quickly and eagerly and soon acquired sufficient know-how to join Anne Mowbray in the small schoolroom.
[ترجمه ترگمان]او به سرعت و با اشتیاق یاد گرفت و خیلی زود متوجه شد که چطور به آن Mowbray در کلاس کوچک ملحق شود
[ترجمه گوگل]او به سرعت و مشتاق آموخت و به زودی مهارت های کافی برای پیوستن به آن موبره در کلاس درس کوچک دریافت کرد