1. they carted her off to an orphanage even though she was crying
با آنکه تضرع می کرد او را به یتیم خانه فرستادند.
2. he has no expectation of being satisfied for the work he does at the orphanage
او انتظار ندارد که در برابر کاری که در یتیم خانه می کند پاداش دریافت کند.
3. Many children in the orphanage were starved often.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از بچه ها در این پرورشگاه اغلب از گرسنگی تلف می شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کودکان در یتیم خانه اغلب گرسنه بودند
4. She was brought up in an orphanage after her parents died.
[ترجمه مبینا] او بعد از مرگ پدر و مادرش در پرورشگاه بزرگ شد
[ترجمه ترگمان]بعد از مرگ پدر و مادرش توی یه یتیم خونه بزرگ شدن
[ترجمه گوگل]او پس از مرگ پدر و مادرش در یک یتیم خانه به دنیا آمد
5. He donated 000 dollars towards an orphanage.
[ترجمه ترگمان]او ۰۰۰ دلار به یک پرورشگاه اهدا کرد
[ترجمه گوگل]او 000 دلار به سوی یتیم خانه اهدا کرد
6. He was raised in an orphanage.
[ترجمه ترگمان]اون توی یتیم خونه بزرگ شده بو
[ترجمه گوگل]او در یتیم خانه بزرگ شد
7. Taken in by the local orphanage, he runs into the predictable: tough older boys, giggling schoolgirls, angry parents.
[ترجمه ترگمان]او در کنار پرورشگاه محلی به زندان افتاد: پسرهای بزرگ تر و خشن، با خنده های ریز دختر و پدر و مادر خشمگین
[ترجمه گوگل]او در خانه ی یتیم خانه گرفته شده است، او به پسران مسن پیش بینی شده سخت گیر، دانش آموزان گیج کننده، والدین عصبانی می رود
8. The village church is gone, the orphanage is still standing, though one wing of it has been gutted by fire.
[ترجمه ترگمان]کلیسا رفته، پرورشگاه هنوز برپاست، هر چند که یک بال از آن به وسیله آتش سوخته شده است
[ترجمه گوگل]کلیسای روستا رفته است، یتیم خانه هنوز ایستاده است، اما یک بال آن به آتش کشیده شده است
9. Been out of the orphanage almost two years.
[ترجمه ترگمان]تقریبا دو سال بود که از یتیم خونه اومدم بیرون
[ترجمه گوگل]تقریبا دو سال از یتیم خانه بیرون آمده است
10. He was educated at an orphanage in Blackheath.
[ترجمه ترگمان]او در یک پرورشگاه در Blackheath تحصیل کرد
[ترجمه گوگل]او در یتیم خانه در Blackheath تحصیل کرد
11. She died and they put me in an orphanage. Down there at Toner Institute.
[ترجمه ترگمان]او مرد و آن ها مرا در یک پرورشگاه قرار دادند در آنجا در موسسه تونر
[ترجمه گوگل]او درگذشت و من را در یک یتیم خانه قرار داد پایین در موسسه تونر وجود دارد
12. That was after Mr Lewis at the orphanage died.
[ترجمه ترگمان]بعد از مرگ آقای لوییس در پرورشگاه جان سالم به در برد
[ترجمه گوگل]این پس از آن بود که آقای لوئیس در یتیم خانه فوت کرد
13. They done tore the orphanage down.
[ترجمه ترگمان]اونا یتیم خونه رو پاره کردن
[ترجمه گوگل]آنها خانه یتیم خانه را بریده اند
14. She died and they put me in an orphanage.
[ترجمه ترگمان]اون مرد و منو توی یتیم خونه گذاشتن
[ترجمه گوگل]او درگذشت و من را در یک یتیم خانه قرار داد