1. Aye, aye, sir, I'll do it out of hand.
[ترجمه ترگمان]بله، بله، قربان، من این کار را از دست خواهم کرد
[ترجمه گوگل]آه آره، آقا، من این کار را از دست انجام خواهم داد
2. He dismissed her suggestion out of hand.
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد خود را از دست او رها کرد
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد خود را از دست رد کرد
3. The suggestion should not be dismissed out of hand .
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد نباید خارج از دسترس باشد
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد نباید خارج از دست رها شود
4. It's an idea that shouldn't be dismissed out of hand .
[ترجمه ترگمان]این فکری است که نباید از دستش خارج شود
[ترجمه گوگل]این یک ایده است که باید از دست ندهید
5. The football fans have got completely out of hand.
[ترجمه ترگمان]طرفداران فوتبال کاملا از دست رفته اند
[ترجمه گوگل]طرفداران فوتبال کاملا از دست رفته اند
6. All our suggestions were dismissed out of hand.
[ترجمه ترگمان]همه پیشنهادها ما از دست رفته بود
[ترجمه گوگل]همه پیشنهادات ما از دست رفته بود
7. The previously peaceful demonstration seemed to be getting out of hand.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که تظاهرات صلح آمیز پیش از این از دست رفته بود
[ترجمه گوگل]تظاهرات قبلا صلح آمیز به نظر می رسید که از دست خارج می شد
8. Unemployment is getting out of hand.
[ترجمه ترگمان]نرخ بیکاری در حال خارج شدن است
[ترجمه گوگل]بیکاری بیرون آمدن است
9. Aromatherapy was dismissed out of hand by traditional doctors.
[ترجمه ترگمان]Aromatherapy توسط پزشکان سنتی اخراج شد
[ترجمه گوگل]آروماتراپی توسط پزشکان سنتی از دست خارج شد
10. The proposal was rejected out of hand.
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد از دست رد شد
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد از دست رد شد
11. The peace initiative was rejected out of hand.
[ترجمه ترگمان]طرح صلح از دست رد شد
[ترجمه گوگل]ابتکار صلح از دست رد شد
12. His drinking had got out of hand.
[ترجمه ترگمان]مشروب خوردن او از دست رفته بود
[ترجمه گوگل]نوشیدنی او از دست رفته بود
13. His wrath got out of hand.
[ترجمه ترگمان]خشمش از کنترل خارج شد
[ترجمه گوگل]خشم خود را از دست گرفت
14. His application was rejected out of hand.
[ترجمه ترگمان]درخواست او از دست رد شد
[ترجمه گوگل]درخواست او از دست رد شد