کلمه جو
صفحه اصلی

lie over


معنی : بتاخیر افتادن، متمایل بودن
معانی دیگر : ماندن و صبر کردن (تا زمانی معین)، در انتظار باقی ماندن، معوق ماندن، متمایل شدن، منتظر ماندن

انگلیسی به فارسی

معوق ماندن، بتاخیر افتادن، متمایل شدن، متمایل بودن، منتظر ماندن


مترادف و متضاد

به تاخیر افتادن (فعل)
lie over

متمایل بودن (فعل)
lie over

جملات نمونه

1. The committee decided to let the matter lie over until the meeting.
[ترجمه ترگمان]این کمیته تصمیم گرفت تا این موضوع تا جلسه ادامه یابد
[ترجمه گوگل]این کمیته تصمیم گرفت موضوع را تا زمان جلسه بگذارد

2. A thick layer of clay lies over the sandstone.
[ترجمه ترگمان]لایه ضخیمی از گل روی سنگ قرار دارد
[ترجمه گوگل]یک لایه ضخیم از خاک رس بیش از ماسه سنگ است

3. A thick mist lay over the city.
[ترجمه ترگمان]مه غلیظی شهر را پوشانده بود
[ترجمه گوگل]یک حوضچه ضخیم بر روی این شهر وجود دارد

4. These items can lie over till our next meeting.
[ترجمه ترگمان]این موارد تا جلسه بعدی ما می توانند دروغ بگویند
[ترجمه گوگل]این موارد ممکن است تا جلسه بعدی ما دروغ باشد

5. Let the matter lie over until the next committee meeting.
[ترجمه ترگمان]اجازه بدهید که موضوع تا جلسه بعدی ادامه پیدا کند
[ترجمه گوگل]بگذارید موضوع تا جلسه کمیته بعدی برگزار شود

6. The passengers will lay over in Shanghai for 2 hours before completing the journey to Sydney.
[ترجمه ترگمان]مسافران دو ساعت قبل از پایان سفر به سیدنی به مدت ۲ ساعت در شانگهای خواهند ماند
[ترجمه گوگل]مسافران در 2 ساعت قبل از اتمام سفر به سیدنی در شانگهای قرار خواهند گرفت

7. A foul miasma lay over the town.
[ترجمه ترگمان]A متعفن روی شهر دراز کشیده بود
[ترجمه گوگل]میاسما ناپاک در این شهر قرار دارد

8. A freezing fog lay over the valley.
[ترجمه ترگمان]مه غلیظی دره را فراگرفته بود
[ترجمه گوگل]یک مه انجماد در بالای دره قرار دارد

9. The fire had roared itself out and the ash in the centre flushed up grey with each entry and lay over everything.
[ترجمه ترگمان]آتش خودی نشان داده بود و خاکستر در وسط، از هر دری خاکستری شده بود و روی همه چیز دراز کشیده بود
[ترجمه گوگل]آتش خاموش شد و خاکستر در مرکز با هر ورودی به رنگ خاکستری با هر ورود و هر چیز را بر روی خاکستر

10. Roll out thin strips of white icing, dampen and lay over the burgundy icing.
[ترجمه ترگمان]رشته های نازک پودر سفید را پخش کنید و بر روی بستنی قرمز تکیه کنید
[ترجمه گوگل]رول کردن نوارهای نازک از یخ زده سفید، دم کرده و بر روی یخ زده burgundy

11. A white petticoat, black stockings and white drawers lay over outer clothes.
[ترجمه ترگمان]یک دامن سفید، جوراب های سیاه و کشوهای سفید روی لباس ها قرار داشت
[ترجمه گوگل]زیرپوشه سفید، جوراب های سیاه و اشیای سفید، بیش از لباس های بیرونی قرار می گیرند

12. A down-stuffed duvet in a printed-cotton cover lay over them.
[ترجمه ترگمان]پارچه ای روی جلد نخی روی آن ها افتاده بود
[ترجمه گوگل]یک روپوش رومیزی در یک پوشش پنبه چاپی روی آنها قرار دارد

13. He lay over several days.
[ترجمه ترگمان]چندین روز دراز کشید
[ترجمه گوگل]او بیش از چند روز به سر می برد

14. Then I lay over a great slab of rock which warmed the water almost to bath-heat.
[ترجمه ترگمان]بعد روی یک تخته سنگ بزرگ سنگی دراز کشیدم که آب را در گرمای حمام گرم می کرد
[ترجمه گوگل]سپس من بیش از یک اسلب سنگ بزرگ قرار دادم که آب را تقریبا به گرمای حمام گرم کرد


کلمات دیگر: