penicillin - معنی "penicillin"

انگلیسی به فارسی

پنی سیلین

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )

• : تعریف: any of several antibiotics derived naturally or synthetically from molds and used to treat various bacterial diseases and infections.

• antibiotic agent extracted from mold, type of antibiotic medication
penicillin is an antibiotic.

مترادف و متضاد

پنی سیلین (اسم)

penicillin

جملات نمونه

1. the behavior of penicillin on human infections

کنش پنی سیلین بر عفونت های بدن انسان

2. the discovery of penicillin was a landmark in the history of medicine

کشف پنی سیلین نقطه ی عطفی در تاریخ پزشکی بود.

3. some people can not tolerate penicillin

برخی مردم نسبت به پنی سیلین حساسیت دارند.

4. the miraculous curative powers of penicillin

نیروی درمان بخشی اعجاب آور پنی سیلین

5. to inject the patient with penicillin

پنی سیلین به بیمار زدن

6. Fleming discovered penicillin by accident in 192

[ترجمه ترگمان]Fleming پنی سیلین را در سال ۱۹۲ کشف کرد
[ترجمه گوگل]فلمینگ به طور تصادفی در سال 192 پنیسیلین را کشف کرد

7. She injected the patient with penicillin.

[ترجمه ترگمان]اون با پنی سیلین به بیمار تزریق کرد
[ترجمه گوگل]او بیمار را با پنی سیلین تزریق کرد

8. Penicillin was an extremely significant medical discovery.

[ترجمه ترگمان]Penicillin یک کشف بسیار مهم پزشکی بود
[ترجمه گوگل]پنیسیلین یک کشف بسیار مهم پزشکی بود

9. One dose of penicillin can wipe out the infection.

[ترجمه ترگمان]یک مقدار پنی سیلین میتونه عفونت رو از بین ببره
[ترجمه گوگل]یک دوز پنی سیلین می تواند عفونت را از بین ببرد

10. Penicillin was acclaimed as the most important discovery during the 1940's.

[ترجمه ترگمان]Penicillin به عنوان مهم ترین کشف در طول دهه ۱۹۴۰ مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه گوگل]Penicillin به عنوان مهمترین کشف در دهه 1940 تحسین شد

11. Penicillin produced a revolution in medicine.

[ترجمه ترگمان]Penicillin انقلابی در پزشکی ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]پنیسیلین یک انقلاب در پزشکی ایجاد کرد

12. Penicillin cured him of his pneumonia.

[ترجمه ترگمان]penicillin او را از سینه پهلو درمان کرد
[ترجمه گوگل]Penicillin او را از پنومونی او درمان کرد

13. He was treated with penicillin injections.

[ترجمه ترگمان]با تزریق مورفین درمان شد
[ترجمه گوگل]او با تزریق پنی سیلین درمان شد

14. The discovery of penicillin was a landmark in the history of medicine.

[ترجمه ترگمان]کشف پنی سیلین در تاریخ پزشکی نقطه عطفی بود
[ترجمه گوگل]کشف پنی سیلین نقطه عطفی در تاریخ پزشکی بود

15. Many sorts of bacteria are resistant to penicillin.

[ترجمه ترگمان]بسیاری از انواع باکتری ها نسبت به پنی سیلین مقاوم هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از باکتری ها به پنی سیلین مقاوم هستند

16. Like penicillin,(sentence dictionary) cephalosporin has saved the lives or relieved the suffering of countless patients and animals world-wide.

[ترجمه ترگمان]مانند پنی سیلین (فرهنگ لغت)، cephalosporin زندگی ها را نجات داده و رنج بیماران بی شماری و حیوانات سراسر جهان را تسکین می دهد
[ترجمه گوگل]مثل پنی سیلین (فرهنگ لغت جمله) سفالوسپورین جان خود را از دست داده یا رنج بیماران و حیوانات بی شماری را در سراسر جهان رفع کرده است

17. Penicillin began a revolution in the treatment of infectious disease.

[ترجمه ترگمان]Penicillin یک انقلاب را در درمان بیماری های عفونی آغاز کرد
[ترجمه گوگل]Penicillin یک انقلاب در درمان بیماری های عفونی آغاز کرد

پیشنهاد کاربران

پنی سیلین
I'm allergic to penicillin