کلمه جو
صفحه اصلی

mediaeval


معنی : قرون وسطی، قرون وسطایی
معانی دیگر : میان سده ها

انگلیسی به فارسی

( medieval ) قرون وسطی، قرون وسطایی


متوسطه، قرون وسطی، قرون وسطایی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: variant of medieval.

• of or pertaining to the middle ages; like the middle ages

مترادف و متضاد

قرون وسطی (صفت)
mediaeval, medieval

قرون وسطایی (صفت)
mediaeval, medieval

جملات نمونه

1. Chaucer wrote in the late mediaeval period.
[ترجمه ترگمان]چاسر در اواخر قرون وسطی نوشت
[ترجمه گوگل]چاوس در پایان دوره متوسطه نوشت

2. In mediaeval times cider was given to sailors bound on long voyages partly as a palliative for scurvy.
[ترجمه ترگمان]در قرون وسطی، شراب سیب به ملاحان داده شد که تا حدودی به عنوان داروی مسکن مسکن داشتند
[ترجمه گوگل]در سالهای میان مدت سیب به ملوانهایی که در طول سفرهای طولانی به سر می بردند، به طور ناخودآگاه به عنوان یک پدیده ای برای اسکوربورد به ارمغان آورد

3. Two mediaeval hospitals are known to have existed in Bedford.
[ترجمه ترگمان]دو بیمارستان قرون وسطایی نیز در نیوبدفورد وجود دارند
[ترجمه گوگل]دو بیمارستان متوسطه شناخته شده در باندفورد وجود دارد

4. It eschewed the Gothic spire and mediaeval internal arrangements.
[ترجمه ترگمان]از مناره گوتیک و مقررات داخلی قرون وسطی اجتناب کرد
[ترجمه گوگل]از اسپایر گوتیک و ترتیبات داخلی میانسال اجتناب کرد

5. Some of the windows incorporate mediaeval work, but the interior is unattractive and not helped by the masses of dreary pews.
[ترجمه ترگمان]بعضی از پنجره ها از کاره ای قرون وسطایی استفاده می کنند، اما فضای داخلی غیر جذاب است و توسط توده های مردم با نیمکت های dreary ممنوع نشده است
[ترجمه گوگل]بعضی از پنجره ها کارهای میانسالی را در بر می گیرند، اما داخلی ناچیز است و از سوی توده هایی که از خم شدن ناخوشایند برخوردار نیستند

6. The mediaeval church was divided on the issue of whether there was impropriety in the mimetic representation of holy personages on stage.
[ترجمه ترگمان]کلیسای قرون وسطایی به این مساله تقسیم شده بود که آیا در نمایش mimetic شخصیت های مقدس روی صحنه کار ناشایستی وجود دارد یا نه
[ترجمه گوگل]کلیسای قرون وسطایی در مورد این موضوع که آیا در ظواهر متیقانه شخصیت های مقدس بر روی صحنه وجود داشته است یا خیر، تقلید شده است

7. All voiced obstruents in Mediaeval Times became unvoiced in Era when Zhongyuan Rhymes was written.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که Zhongyuan Rhymes نوشته شد، همه obstruents در mediaeval تایمز به دوران Era تبدیل شدند
[ترجمه گوگل]تمام تظاهرکنندگان ابراز شده در زمان Mediaeval Times در زمان Era زمانی که قافیه Zhongyuan نوشته شد، در زمان غیبت نوشته شده بود

8. Francesco Petrarch lived in the later mediaeval period in Italy, at that time the Christianity was very widespread, and many people believed in the Christian religion in Italy.
[ترجمه ترگمان]فرانچسکو پترارک در اواخر قرون وسطی در ایتالیا زندگی می کرد، و در آن زمان مسیحیت بسیار شایع بود، و بسیاری از مردم به مذهب مسیحیت در ایتالیا اعتقاد داشتند
[ترجمه گوگل]فرانچسکو پترارچ در دوره بعدا در اواسط قرن بیستم در ایتالیا زندگی کرد و در آن زمان مسیحیت بسیار گسترده بود و بسیاری از مردم در ایتالیا به دین مسیحی اعتقاد داشتند

9. The mediaeval times were the crucial period to imperative sentence to develop to its maturity and stereotypes.
[ترجمه ترگمان]دوران قرون وسطی، دوران حساسی بود تا محکومیت به بلوغ و کلیشه آن تبدیل شود
[ترجمه گوگل]دوره های میانه سالی، دوره حیاتی برای حکم اجباری بود که به بلوغ و کلیشه های آن می رسید

10. The pictures there were all about mediaeval art.
[ترجمه ترگمان]تصاویر آن در مورد هنر قرون وسطایی بود
[ترجمه گوگل]تصاویری که در مورد هنرهای مدرن وجود داشت

11. It was survivals of the mediaeval sanctuaries.
[ترجمه ترگمان]این باقیمانده فضایی قرون وسطایی بود
[ترجمه گوگل]این بقایای پناهگاه های قرون وسطی بود

12. In mediaeval times rivers were the veins of the body politic as well as economic.
[ترجمه ترگمان]در قرون وسطی، رودخانه ها the بدنه سیاسی و اقتصادی بودند
[ترجمه گوگل]در دوران متوسطه رودخانه ها رگه های سیاسی بدن و همچنین اقتصادی بودند

13. For the difference between Egyptian and mediaeval "planarity" is that in the former the depth motifs are totally suppressed, while in the latter they are only devaluated.
[ترجمه ترگمان]برای تفاوت بین دو وجهی بودن \"مسطح بودن\" بین مصر و قرون وسطایی این است که نقش و نگارها در عمق کاملا سرکوب می شوند در حالی که در مورد دوم تنها devaluated هستند
[ترجمه گوگل]برای تفاوت بین 'پلاناریتی' مصری و 'میانسال' این است که در گذشته، نقوش عمیق کاملا سرکوب شده است، در حالی که در گذشته، آنها تنها ارزش کمتری دارند

14. Political, central monarchy replaced mediaeval feudal and domanial system, formed latter - day nation - state.
[ترجمه ترگمان]حکومت سلطنتی مرکزی جایگزین سیستم قرون وسطایی feudal و domanial شد که یک ملت دو روزه تشکیل داد
[ترجمه گوگل]سلطنت سیاسی و سلطنتی جایگزین سیستم فئودالی و دومیانی می شود که روز به روز تشکیل می شود

پیشنهاد کاربران

قرون وسطی

سده های میانه


کلمات دیگر: