کلمه جو
صفحه اصلی

pejorative


معنی : تحقیر امیز، واژه تحقیری، تنزل دهنده
معانی دیگر : (در مورد واژه هایی که دارای معنی بد شده اند) بدچم، بد معنی، دارای معنی منفی، (واژه) ناسزا، نا شایسته، زشت، ناپسند

انگلیسی به فارسی

تنزل دهنده، تحقیر آمیز، واژه تحقیری


فریبکارانه، تحقیر امیز، واژه تحقیری، تنزل دهنده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: acting or tending to create a negative impression; disparaging; demeaning.
متضاد: complimentary
مشابه: derogatory

- Some women don't wish to be called "girls" and consider the term pejorative.
[ترجمه ترگمان] برخی از زنان نمی خواهند آن ها را \"دختران\" بنامند و واژه \"pejorative\" را در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل] بعضی از زنان نمی خواهند دختران نامیده شوند و اصطلاح محرمانه را در نظر بگیرند
اسم ( noun )
مشتقات: pejoratively (adv.)
• : تعریف: a disparaging or demeaning suffix, word, or phrase.

• vilifying, disrespectful, scornful; declining, depreciatory; changing for the worse, calumniatory
a pejorative word or expression is one which expresses criticism of someone or something; a formal word.

مترادف و متضاد

تحقیر امیز (صفت)
contemptuous, pejorative, humiliating

واژه تحقیری (صفت)
pejorative

تنزل دهنده (صفت)
pejorative

negative, belittling


Synonyms: debasing, deprecatory, depreciatory, derisive, derogatory, detracting, detractive, detractory, disadvantageous, disparaging, irreverent, rude, slighting, uncomplimentary, unpleasant


Antonyms: complimentary, positive, praising


جملات نمونه

1. nowadays the word "poetaster" has become pejorative
واژه ی "poetaster" امروزه معنی منفی دارد.

2. the word "abnormal" is a bit pejorative but the word "paranormal" is not
واژه ی "abnormal" کمی بد چم است ولی واژه ی "paranormal" اینطور نیست.

3. in referring to our enemies, we should not use pejorative words
ما نباید در اشاره به دشمنان خود واژه های زشت به کار ببریم.

4. ' Swot 'is a pejorative term for someone who studies a lot.
[ترجمه ترگمان]swot یک واژه pejorative برای کسی است که خیلی مطالعه می کند
[ترجمه گوگل]Swot یک اصطلاح خفیف برای کسی است که زیاد تحصیل می کند

5. I'm using the word 'academic' here in a pejorative sense.
[ترجمه ترگمان]من از کلمه آکادمیک اینجا در یک حس pejorative استفاده می کنم
[ترجمه گوگل]من از کلمه 'علمی' استفاده می کنم

6. Permissiveness is used almost universally as a pejorative term.
[ترجمه ترگمان]permissiveness تقریبا به طور جهانی به عنوان یک عبارت pejorative استفاده می شود
[ترجمه گوگل]قابلیت پذیرش تقریبا به طور جهانی به عنوان یک اصطلاح تقلید استفاده می شود

7. And so it acquired its contemporary, pejorative connotation of idle chatter.
[ترجمه ترگمان]و به این ترتیب این واژه جدید و واژه تحقیرآمیز را به زبان می آورد
[ترجمه گوگل]و به همین ترتیب معاصر معاصر و معاصر خود را از پراکندهی بیکار به دست آورد

8. The psychiatric model added other, more pejorative, associations with overweight.
[ترجمه ترگمان]مدل روانی دیگر، pejorative، associations با اضافه وزن را اضافه کرد
[ترجمه گوگل]مدل روانپریشی، سایر اختلالات روانی را با اضافه وزن اضافه کرد

9. Professor Lockwood said it was a "pejorative name" because what happened during the Maunder Minimum "was actually nothing like an ice age at all".
[ترجمه ترگمان]پروفسور لاک وود گفت که این نام \"pejorative\" است زیرا آنچه در طی the رخ داد در واقع چیزی شبیه به عصر یخ بندان نبود
[ترجمه گوگل]پروفسور لکوود گفت که این نام 'محرمانه' بود، زیرا آنچه در طول معدن Minus اتفاق افتاد، در واقع هیچ چیز مثل یک دوره یخی نبود

10. Isn't there a suggestion that "poetess" is slightly pejorative?
[ترجمه ترگمان]آیا پیشنهادی وجود دارد که \"poetess\" کمی pejorative است؟
[ترجمه گوگل]آیا پیشنهادی وجود ندارد که 'شاعر' کمی ضعیف باشد؟

11. Soldiers invent "mildly pejorative terms" to help them blow off steam, Adams says.
[ترجمه ترگمان]آدامز می گوید: سربازان \"عبارات ملایم\" اختراع می کنند تا به آن ها کمک کند بخار را منفجر کنند
[ترجمه گوگل]آدامز می گوید: 'سربازان' شرایط 'به طرز مبهم ایدهآل' به آنها کمک می کنند تا بخار بخورند

12. Many Saudis reject the term "Wahhabism" as pejorative; they regard Wahhab's ideas as Islam itself, properly interpreted, and they argue that no other label is required.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سعودی ها این اصطلاح وهابیت را \"وهابیت\" می دانند؛ آن ها عقاید عبدالوهاب را خود اسلام می دانند، و استدلال می کنند که هیچ برچسب دیگری لازم نیست
[ترجمه گوگل]بسیاری از سعودی ها اصطلاح 'وهابیت' را رد می کنند؛ آنها ایده های وهاب را به عنوان اسلام خود به خوبی تفسیر می کنند و معتقدند که هیچ برچسب دیگری مورد نیاز نیست

13. Make sure students realise that 'fat' is an unflattering or pejorative word.
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که دانش آموزان تشخیص دهند که چربی یک کلمه ناخوشایند یا pejorative است
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که دانش آموزان متوجه شوند که 'چربی' یک کلمه بی نظیر یا بی نظیر است

14. I agree I am ambitious, and I don't see that as a pejorative term.
[ترجمه ترگمان]من موافقم که من جاه طلب هستم، و این را به عنوان یک عبارت pejorative نمی بینم
[ترجمه گوگل]من موافق هستم که جاه طلبی هستم، و من آن را به عنوان اصطلاح نافرمانی نمی بینم

15. For hard-line Republicans, the word 'liberal' had become a pejorative term.
[ترجمه ترگمان]برای جمهوری خواهان سخت، واژه لیبرال به یک دوره pejorative تبدیل شده بود
[ترجمه گوگل]برای جمهوری خواهان سخت، کلمه 'لیبرال' به یک اصطلاح تقلبی تبدیل شده است

Nowadays the word "poetaster" has become pejorative.

واژه‌ی «poetaster» امروزه معنی منفی دارد.


The word "abnormal" is a bit pejorative but the word "paranormal" is not.

واژه‌ی «abnormal» کمی بد چم است؛ ولی واژه‌ی «paranormal» این‌طور نیست.


In referring to our enemies, we should not use pejorative words.

ما نباید در اشاره به دشمنان خود واژه‌های زشت به کار ببریم.


پیشنهاد کاربران

توهین آمیز , زشت

# fat'' is a pejorative word"
# We should not use pejorative words
# Some women don't wish to be called "girls" and consider the term pejorative

شماتت آمیز

انتقاد کردن. Criticism

تحقیر آمیز

pejorative ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: تنزلی
تعریف: مربوط به تنزل معناییتنش


کلمات دیگر: