کلمه جو
صفحه اصلی

regeneracy


معنی : تولد تازه، باززایی، تولید مجدد، تجدید نیرو، نوزایی
معانی دیگر : باززایی، تولید مجدد، تجدید نیرو، تولد تازه، نوزایی

انگلیسی به فارسی

باززایی، تولید مجدد، تجدید نیرو، تولد تازه، نوزایی


بازسازی، باززایی، تولید مجدد، تجدید نیرو، تولد تازه، نوزایی


انگلیسی به انگلیسی

• state of being reborn, state of being formed anew; state of being restored to good condition

مترادف و متضاد

تولد تازه (اسم)
rebirth, regeneracy

باززایی (اسم)
regeneration, regeneracy

تولید مجدد (اسم)
regeneracy

تجدید نیرو (اسم)
regeneracy

نوزایی (اسم)
regeneracy


کلمات دیگر: