1. This motor - scooter is my latest acquisition.
[ترجمه ترگمان]این موتور سیکلت موتور سیکلت جدیدترین خرید من است
[ترجمه گوگل]این موتور روروک مخصوص بچه ها آخرین خرید من است
2. The Vespa scooter became emblematic of sophisticated urban culture across Europe.
[ترجمه ترگمان]موتور سیکلت موتورسیکلت emblematic از فرهنگ پیچیده شهری در سراسر اروپا شد
[ترجمه گوگل]روروک مخصوص بچه ها وظیفه نشانه ای از فرهنگ شهری پیشرفته در سراسر اروپا بود
3. Riding a motorcycle is safer than riding a scooter.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه سواری امن تره از اینکه با یه موتور سیکلت سواری کنه
[ترجمه گوگل]دوچرخه سواری ایمن تر از سواری روروک مخصوص بچه ها است
4. He used an electrically driven three wheeled scooter.
[ترجمه ترگمان] اون از an استفاده کرد که ۳ تا scooter رو راه انداخته بود
[ترجمه گوگل]او از یک روروک مخصوص بچه ها سه ردیف الکتریکی استفاده کرد
5. I dressed, got the scooter out, turned the motor on and off I went.
[ترجمه ترگمان]من لباس پوشیدم و the را بیرون آوردم و موتور را روشن کردم و از آنجا بیرون رفتم
[ترجمه گوگل]من لباس پوشیدم، روروک مخصوص بچه ها را خارج کردم، موتور را روشن کردم و رفتم
6. Most scooter dealers offer such services for between $ 40 and $ 70.
[ترجمه ترگمان]اغلب فروشندگان خارجی این خدمات را بین ۴۰ تا ۷۰ دلار ارائه می کنند
[ترجمه گوگل]بیشتر نمایندگی مجاز و فروش رکورد این خدمات را برای 40 تا 70 دلار ارائه می دهد
7. He drove the motor scooter through the school playground and then to the Presbyterian parking lot.
[ترجمه ترگمان]موتور سیکلت را در حیاط مدرسه می راند و بعد به پارکینگ پر سبیتری مدرسه می رفت
[ترجمه گوگل]او روروک مخصوص بچه ها را از طریق زمین بازی مدرسه راند و سپس به پارکینگ پروتستان
8. Johnny Manetta arrived on a scooter in the Sixties and never left.
[ترجمه ترگمان]جانی Manetta با یه اسکوتر تو the اومد و هیچ وقت بیرون نرفت
[ترجمه گوگل]جانی ماتتا در دهه 60 وارد روروک مخصوص بچه ها شد و هرگز نگذاشت
9. Nationally, nearly 50 scooter clubs have cropped up, and scooter runs are held regularly in nearly every state.
[ترجمه ترگمان]در سطح ملی، نزدیک به ۵۰ موتور سیکلت کوتاه شده اند و موتور سیکلت در همه ایالت ها به طور منظم برگزار می شود
[ترجمه گوگل]در سطح ملی، نزدیک به 50 باشگاه روروک مخصوص بچه ها رانندگی می کنند و روروک مخصوص بچه ها به طور مرتب در تقریبا هر ایالت برگزار می شود
10. New Jersey passed a law requiring helmets for scooter riders after a 6-year-old died following an accident.
[ترجمه ترگمان]نیوجرسی قانونی را تصویب کرد که پس از حادثه ۶ ساله پس از حادثه جان خود را از دست داد
[ترجمه گوگل]نیوجرسی پس از یک حادثه 6 ساله درگذشت، یک قانون قانونی برای حلقه های روروک مخصوص بچه ها دریافت کرد
11. She skidded to a halt, jumped off her scooter, and ran into the house.
[ترجمه ترگمان]او متوقف شد و scooter را کنار زد و به داخل خانه دوید
[ترجمه گوگل]او به توقف متوقف شد، از روروک مخصوص بچه هاش پرید و به خانه فرار کرد
12. Only he's actually got it on a scooter.
[ترجمه ترگمان] فقط در واقع اون رو روی یه اسکوتر گذاشته
[ترجمه گوگل]فقط او در واقع آن را در یک روروک مخصوص بچه ها است
13. At four o'clock Louise arrived on her scooter and parked it outside the Bristows' council house.
[ترجمه ترگمان]در ساعت چهار، لویز با اسکوتر خود به خانه رسید و آن را در بیرون خانه شورای Bristows پارک کرد
[ترجمه گوگل]در چهار ساعته لوئیس وارد روروک مخصوص بچه ها شد و آن را در خارج از خانه شورای بریستووس پارک کرد
14. A motorized scooter or buggy provides more mobility with less effort.
[ترجمه ترگمان]یک موتور سیکلت موتوری و یا درشکه موتوری، تحرک بیشتری را با تلاش کمتری فراهم می کند
[ترجمه گوگل]موتور روروک مخصوص بچه ها یا حشره دار تحرک بیشتری با تلاش کمتر فراهم می کند
15. Currently, electric scooter - style and offroad bikes can be used on the streets.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، موتور سیکلت هایی با سبک موتوری و دوچرخه offroad می تواند در خیابان ها مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، در خیابان ها می توان از دوچرخه های سبک و دوچرخه استفاده کرد