کلمه جو
صفحه اصلی

scooter


معنی : خیش، پاریلا، روروک مخصوص بچه ها، قایق موتوری ته پهن
معانی دیگر : (اسباب بازی) چرخ پایی، روروک، گردونچه -2رجوع شود به:-3 motor scooter بادبان سوار بر اسکی (برای حرکت روی یخ)، روروک سواری کردن

انگلیسی به فارسی

روروک مخصوص بچه ها، قایق موتوری ته پهن، پاریلا، خیش


روروک مخصوص بچه ها، قایق موتوری ته پهن، روروک سواری کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a child's two-wheeled vehicle with a vertical steering handle in front and along low footboard between the wheels.

(2) تعریف: a small lightweight motorcycle, usu. with a footboard; motor scooter.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: scooters, scootering, scootered
• : تعریف: to travel by scooter.

• two-wheeled motor vehicle similar to a motorcycle; two-wheeled children's vehicle resembling a skateboard with a handlebar; sailboat with blades for use on ice
a scooter is a small, lightweight motorcycle with a low seat.
a scooter is also a type of child's bicycle which has two wheels joined by a board and a handle on a long pole attached to the front wheel. the child makes it move by having one foot on the board and the other pushing against the ground.

مترادف و متضاد

خیش (اسم)
share, tillage, plow, coarse linen cloth, miner, tilling, rooter, ploughshare, tilth, ditcher, tusk, scooter, plowing

پاریلا (اسم)
king duck, scooter, sea duck

روروک مخصوص بچه ها (اسم)
scooter

قایق موتوری ته پهن (اسم)
scooter

جملات نمونه

1. This motor - scooter is my latest acquisition.
[ترجمه ترگمان]این موتور سیکلت موتور سیکلت جدیدترین خرید من است
[ترجمه گوگل]این موتور روروک مخصوص بچه ها آخرین خرید من است

2. The Vespa scooter became emblematic of sophisticated urban culture across Europe.
[ترجمه ترگمان]موتور سیکلت موتورسیکلت emblematic از فرهنگ پیچیده شهری در سراسر اروپا شد
[ترجمه گوگل]روروک مخصوص بچه ها وظیفه نشانه ای از فرهنگ شهری پیشرفته در سراسر اروپا بود

3. Riding a motorcycle is safer than riding a scooter.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه سواری امن تره از اینکه با یه موتور سیکلت سواری کنه
[ترجمه گوگل]دوچرخه سواری ایمن تر از سواری روروک مخصوص بچه ها است

4. He used an electrically driven three wheeled scooter.
[ترجمه ترگمان] اون از an استفاده کرد که ۳ تا scooter رو راه انداخته بود
[ترجمه گوگل]او از یک روروک مخصوص بچه ها سه ردیف الکتریکی استفاده کرد

5. I dressed, got the scooter out, turned the motor on and off I went.
[ترجمه ترگمان]من لباس پوشیدم و the را بیرون آوردم و موتور را روشن کردم و از آنجا بیرون رفتم
[ترجمه گوگل]من لباس پوشیدم، روروک مخصوص بچه ها را خارج کردم، موتور را روشن کردم و رفتم

6. Most scooter dealers offer such services for between $ 40 and $ 70.
[ترجمه ترگمان]اغلب فروشندگان خارجی این خدمات را بین ۴۰ تا ۷۰ دلار ارائه می کنند
[ترجمه گوگل]بیشتر نمایندگی مجاز و فروش رکورد این خدمات را برای 40 تا 70 دلار ارائه می دهد

7. He drove the motor scooter through the school playground and then to the Presbyterian parking lot.
[ترجمه ترگمان]موتور سیکلت را در حیاط مدرسه می راند و بعد به پارکینگ پر سبیتری مدرسه می رفت
[ترجمه گوگل]او روروک مخصوص بچه ها را از طریق زمین بازی مدرسه راند و سپس به پارکینگ پروتستان

8. Johnny Manetta arrived on a scooter in the Sixties and never left.
[ترجمه ترگمان]جانی Manetta با یه اسکوتر تو the اومد و هیچ وقت بیرون نرفت
[ترجمه گوگل]جانی ماتتا در دهه 60 وارد روروک مخصوص بچه ها شد و هرگز نگذاشت

9. Nationally, nearly 50 scooter clubs have cropped up, and scooter runs are held regularly in nearly every state.
[ترجمه ترگمان]در سطح ملی، نزدیک به ۵۰ موتور سیکلت کوتاه شده اند و موتور سیکلت در همه ایالت ها به طور منظم برگزار می شود
[ترجمه گوگل]در سطح ملی، نزدیک به 50 باشگاه روروک مخصوص بچه ها رانندگی می کنند و روروک مخصوص بچه ها به طور مرتب در تقریبا هر ایالت برگزار می شود

10. New Jersey passed a law requiring helmets for scooter riders after a 6-year-old died following an accident.
[ترجمه ترگمان]نیوجرسی قانونی را تصویب کرد که پس از حادثه ۶ ساله پس از حادثه جان خود را از دست داد
[ترجمه گوگل]نیوجرسی پس از یک حادثه 6 ساله درگذشت، یک قانون قانونی برای حلقه های روروک مخصوص بچه ها دریافت کرد

11. She skidded to a halt, jumped off her scooter, and ran into the house.
[ترجمه ترگمان]او متوقف شد و scooter را کنار زد و به داخل خانه دوید
[ترجمه گوگل]او به توقف متوقف شد، از روروک مخصوص بچه هاش پرید و به خانه فرار کرد

12. Only he's actually got it on a scooter.
[ترجمه ترگمان] فقط در واقع اون رو روی یه اسکوتر گذاشته
[ترجمه گوگل]فقط او در واقع آن را در یک روروک مخصوص بچه ها است

13. At four o'clock Louise arrived on her scooter and parked it outside the Bristows' council house.
[ترجمه ترگمان]در ساعت چهار، لویز با اسکوتر خود به خانه رسید و آن را در بیرون خانه شورای Bristows پارک کرد
[ترجمه گوگل]در چهار ساعته لوئیس وارد روروک مخصوص بچه ها شد و آن را در خارج از خانه شورای بریستووس پارک کرد

14. A motorized scooter or buggy provides more mobility with less effort.
[ترجمه ترگمان]یک موتور سیکلت موتوری و یا درشکه موتوری، تحرک بیشتری را با تلاش کمتری فراهم می کند
[ترجمه گوگل]موتور روروک مخصوص بچه ها یا حشره دار تحرک بیشتری با تلاش کمتر فراهم می کند

15. Currently, electric scooter - style and offroad bikes can be used on the streets.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، موتور سیکلت هایی با سبک موتوری و دوچرخه offroad می تواند در خیابان ها مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، در خیابان ها می توان از دوچرخه های سبک و دوچرخه استفاده کرد

پیشنهاد کاربران

اسکوتر

موتور کوچک با قدرت کم مخصوص تردد درون شهری

در ایران به این نوع موتور "پاکشتی" هم گفته می شود.

موتور پاکشتی 50 سی سی یا اسکوتر 50 سی سی عمدتا ساخت کشور ژاپن می باشند و شرکت هایی نظیر هوندا، یاماها، سوزوکی، و کیمکو اقدام به طراحی و تولید آن نموده اند

scooter ( عمومی )
واژه مصوب: پاروَک
تعریف: وسیله ای تفریحی دارای یک تخته که در زیر آن دو چرخ یا دو جفت چرخ، یکی در جلو و یکی در عقب، قرار دارد و برای استفاده از آن یک پا را بر روی تخته قرار می دهند و با پای دیگر آن را به جلو می رانند و هدایت آن ازطریق دسته ای است که به چرخ جلو فرمان می دهد


کلمات دیگر: