کلمه جو
صفحه اصلی

outstay


معنی : اقامت طولانی کردن، بیش از حد لزوم ماندن
معانی دیگر : بیشتر (از دیگری) ماندن

انگلیسی به فارسی

بیش از حد لزوم ماندن، اقامت طولانی کردن


فراموشی، اقامت طولانی کردن، بیش از حد لزوم ماندن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: outstays, outstaying, outstayed
• : تعریف: to stay longer than.

• stay longer than; stay too long; overstay a welcome
if you outstay your welcome, you stay somewhere, for example at someone's house or party, longer than they want you to or expect you to.

مترادف و متضاد

اقامت طولانی کردن (فعل)
outstay

بیش از حد لزوم ماندن (فعل)
outstay

جملات نمونه

1. It's better not to outstay one's welcome, especially on a first visit.
[ترجمه ترگمان]بهتر است که بیشتر از یک دفعه قبل از این که شما را از شما دعوت به عمل بیاورم، بهتر است
[ترجمه گوگل]بهتر است که در مورد اولین سفر خود به مهمانی خوش آمدید

2. Don't outstay your welcome.
[ترجمه ترگمان]دی گه بیشتر از این حرفی نزن
[ترجمه گوگل]آیا خوشایند خود را فراموش نکنید

3. Either way, the free sections often seem to outstay their welcome.
[ترجمه ترگمان]در هر صورت، بخش های آزاد اغلب به نظر می رسد که از آن ها outstay
[ترجمه گوگل]در هر صورت، بخش های آزاد اغلب به نظر می آیند که خوشایند خود را از دست می دهند

4. I never did intend to outstay my welcome.
[ترجمه ترگمان]من قصد نداشتم شما را بیش از این بیش از این تحمل کنم
[ترجمه گوگل]من هرگز قصد نداشتم خوشحال باشم

5. They were busy so I left - I didn't want to outstay my welcome.
[ترجمه ترگمان]آن ها به قدری شلوغ بودند که من هم آنجا را ترک کردم - نمی خواستم بیشتر از این outstay کنم
[ترجمه گوگل]آنها مشغول بودند، بنابراین من ترک کردم - من نمی خواستم از من خوشش بیاید

6. After the kindness that had been shown to him, he didn't want to outstay his welcome.
[ترجمه ترگمان]بعد از محبتی که به او نشان داده بود، دیگر نمی خواست بیش از این از او خداحافظی کند
[ترجمه گوگل]پس از مهربانی که به او نشان داده شد، او نمی خواست که از او خوشش بیاید

7. We complain if a band stays away too long; we complain if they outstay their welcome.
[ترجمه ترگمان]ما شکایت می کنیم که اگر گروهی دور هم جمع شوند، شکایت می کنیم
[ترجمه گوگل]ما شکایت می کنیم اگر یک گروه بیش از حد طول بکشد؛ ما شکایت می کنیم اگر آنها خوشحال باشند

8. Maher on Bachelor's Button, however, was still convinced that his mount could outstay her and held on tenaciously.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ماهر در دکمه مجرد هنوز متقاعد شده بود که سوار شدن او می تواند او را از بین ببرد و با سرسختی ادامه دهد
[ترجمه گوگل]با این حال، Maher در دکمه Bachelor's، هنوز متقاعد شده بود که کوه او می تواند او را دور بیندازد و به شدت برگزار شود

پیشنهاد کاربران

stay beyond the limit


کلمات دیگر: