1. related subjects
موضوعات مربوطه
2. he related the story of how he first came to america
او داستان اولین باری را که به آمریکا آمده بود تعریف کرد.
3. superstitions related to number thirteen
خرافات مربوط به عدد سیزده
4. her lecture related to the causes of cancer
نطق او مربوط به علل سرطان بود.
5. we are related through our grandfather
از طریق پدر بزرگمان با هم نسبت داریم.
6. we are related through our mothers
از طرف مادر باهم نسبت داریم.
7. she is distantly related to me
او با من خویشی کمی دارد.
8. the physical evidence related to this crime
شواهد عینی مربوط به این جنایت
9. to be nearly related
قوم و خویشی نزدیک داشتن
10. they agreed on the broad outlines of the matters related to the contract
آنان درباره ی رئوس مطالب کلی وابسته به قرارداد توافق کردند.
11. The two ideas are very closely related.
[ترجمه ترگمان]این دو ایده بسیار با هم مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]دو ایده بسیار نزدیک است
12. He related what he had seen in the theatre.
[ترجمه ترگمان]آنچه را که در تئاتر دیده بود نقل می کرد
[ترجمه گوگل]او چیزی را که در تئاتر دیده بود مرتبط می کند
13. Much of the violence is related to drugs and gang warfare.
[ترجمه ترگمان]بخش عمده ای از خشونت مربوط به مواد مخدر و جنگ باندها بوده است
[ترجمه گوگل]بخش اعظم خشونت مربوط به مبارزه با مواد مخدر و باند است
14. The related publications are far too numerous to list individually.
[ترجمه ترگمان]نشریات مربوط به آن ها بسیار زیاد است تا به صورت انفرادی فهرست شوند
[ترجمه گوگل]نشریات مربوطه به صورت جداگانه لیست شده اند
15. The unemployment figures are not necessarily related to the rise in prices.
[ترجمه ترگمان]ارقام بیکاری ضرورتا مربوط به افزایش قیمت ها نیست
[ترجمه گوگل]ارقام بیکاری لزوما مربوط به افزایش قیمت نیست
16. Are they by any chance related?
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها به هیچ وجه ارتباطی با هم دارند؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها با هر شانسی ارتباط دارند؟
17. My trip is business related.
[ترجمه ترگمان]سفر من مربوط به کسب وکار است
[ترجمه گوگل]سفر من مربوط به کسب و کار است
18. The cat and the lion are related species.
[ترجمه ترگمان]گربه و شیر گونه دیگری هستند
[ترجمه گوگل]گربه و شیر، گونه های مرتبط هستند
19. How do you explain the existence of closely related species in widely separated locations?
[ترجمه ترگمان]شما چگونه وجود گونه های نزدیک به هم را در مکان هایی که به طور گسترده از هم جدا شده اند را توضیح می دهید؟
[ترجمه گوگل]چطور می توانید وجود گونه های نزدیک به آن را در مکان های به طور گسترده ای تفکیک کنید؟
20. His father's distantly related to the Royal family.
[ترجمه ترگمان]پدرش با خانواده سلطنتی خویشاوند است
[ترجمه گوگل]پدرش به دور از خانواده سلطنتی بود