کلمه جو
صفحه اصلی

massicot


معنی : سرب، کشته سرب، پروتوکسید زرد
معانی دیگر : (از ریشه ی عربی) مردارسنگ (مونواکسید سرب: pbo)

انگلیسی به فارسی

(شیمی) کشته سرب، پروتوکسید زرد، سرب


عظیم، کشته سرب، پروتوکسید زرد، سرب


مترادف و متضاد

سرب (اسم)
lead, plumbum, massicot, serbian

کشته سرب (اسم)
massicot

پروتوکسید زرد (اسم)
massicot


کلمات دیگر: