1. the terminus of a peninsula
ته یک شبه جزیره
2. Korean peninsula lies to the west of Japan.
[ترجمه ترگمان]شبه جزیره کره در غرب ژاپن قرار دارد
[ترجمه گوگل]شبه جزیره کره ای در غرب ژاپن قرار دارد
3. All the attractions of the peninsula beckon.
[ترجمه ترگمان]همه جاذبه های شبه جزیره به گوش می رسد
[ترجمه گوگل]همه جاذبه های شبه جزیره به نام
4. The Jandia Peninsula is a stretch of white sands backed by a mountain range.
[ترجمه ترگمان]شبه جزیره Jandia یک قسمت از ماسه های سفید است که توسط یک رشته کوه به عقب رانده می شود
[ترجمه گوگل]شبه جزیره جندیا یک ماسه سفید است که توسط رشته کوه پشتیبانی می شود
5. A long peninsula juts out into the sea.
[ترجمه ترگمان]یک شبه جزیره طویل مثل جزیره ای بیرون زده از دریا بیرون زده است
[ترجمه گوگل]شبه جزیره طولانی به دریا می رود
6. I had walked around the entire peninsula.
[ترجمه ترگمان]تمام شبه جزیره را راه انداخته بودم
[ترجمه گوگل]من در سراسر کل شبه جزیره راه می رفتم
7. The Istrian Peninsula has a rugged coastline of pine-clad headlands between innumerable bays and inlets.
[ترجمه ترگمان]شبه جزیره Istrian یک خط ساحلی ناهموار از درختان کاج پوشیده از درختان کاج دارد که بین خلیج ها و ورودی های بی شمار وجود دارد
[ترجمه گوگل]شبه جزیره Istrian دارای یک خط ساحلی ناهموار از رشته های کاج پوشش می دهد بین خلیج های بی شماری و ورودی
8. Italy is a peninsula.
[ترجمه ترگمان]ایتالیا یک شبه جزیره است
[ترجمه گوگل]ایتالیا یک شبه جزیره است
9. The plant is situated on the Kola Peninsula - formerly a military zone.
[ترجمه ترگمان]این کارخانه در شبه جزیره Kola - که سابقا یک منطقه نظامی بود قرار دارد
[ترجمه گوگل]این گیاه در شبه جزیره کولا قرار دارد که قبلا یک منطقه نظامی است
10. Frank Hill's is well known on the Holderness peninsula of east Yorkshire for livestock and farm auctions.
[ترجمه ترگمان]فرانک هیل در شبه جزیره Holderness در شرق Yorkshire برای دام ها و حراج املاک مشهور است
[ترجمه گوگل]فرانک هیل به خوبی در شبه جزیره Holderness در شرق یورکشایر برای مزرعه و مزرعه مزرعه شناخته شده است
11. The Mayan civilisation flourished in the Yucatan peninsula between 300AD and 900AD.
[ترجمه ترگمان]تمدن مایایی در شبه جزیره یوکاتان بین ۳۰۰ بعد از میلاد و ۹۰۰ بعد از میلاد رشد کرد
[ترجمه گوگل]تمدن مایا در شبه جزیره یوکاتان بین 300 تا 900 دلاری رشد کرد
12. Granted, the staid populations of the Monterey Peninsula might not be so willing to host that kind of event.
[ترجمه ترگمان]درست است، جمعیت ساکن شبه جزیره Monterey ممکن است به حدی مایل به میزبانی این نوع رویداد نباشند
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه جمعیت جمعیت ساحل شبه جزیره مونتری از این نوع رویدادها خوشش نمی آید
13. When you own a peninsula, you own the very essence of the Chesapeake country.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که شما یک شبه جزیره را در اختیار دارید، جوهر کشور چساپیک را در اختیار دارید
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما یک شبه جزیره ای دارید، جوهره ای از کشور چزاپیک را به خود اختصاص می دهید
14. But it is obvious that one relatively small peninsula can not contain this missionary zeal indefinitely.
[ترجمه ترگمان]اما واضح است که یک شبه جزیره نسبتا کوچک نمی تواند این تعصب مذهبی را به طور نامحدود تحمل کند
[ترجمه گوگل]اما واضح است که یک شبه جزیره نسبتا کوچک نمیتواند این غم و اندوه مسیحی را به طور نامحدود محدود کند
15. My finger traces a path down to the peninsula of Grand Isle.
[ترجمه ترگمان]انگشتم مسیری را پایین سمت شبه جزیره بزرگ رد می کنم
[ترجمه گوگل]انگشت من مسیری را به سمت شبه جزیره گراند اسلم می ریزد