1. The ossuary inside the sanctuary is square with a vaulted ceiling.
[ترجمه ترگمان]داخل جایگاه مقدس، مربع با سقف گنبدی دارد
[ترجمه گوگل]اسکوبی در داخل محوطه، مربعی با سقف شمع است
2. An inscription had been found on an ancient bone box (ossuary) that reads "James, son of Joseph, brother of Jesus. "
[ترجمه ترگمان]روی یک نوشته شده در یک جعبه استخوان کهنه (ossuary)نوشته شده بود که \"جیمز، پسر یوسف، برادر عیسی\" را می خواند
[ترجمه گوگل]یک کتیبه در یک جعبه استخوان باستانی (ossuary) یافت شده است که 'جیمز، پسر یوسف، برادر عیسی' را می خواند '
3. The family relationships contained on the ossuary helped experts uncover that the inscription very likely refers to the biblical James, brother of Jesus.
[ترجمه ترگمان]روابط خانوادگی موجود در ossuary به متخصصان کمک کرد تا بفهمند که این کتیبه به احتمال زیاد به کتاب مقدس جیمز، برادر عیسی اشاره دارد
[ترجمه گوگل]روابط خانوادگی موجود در مجموعه، به کارشناسان کمک می کند تا این کتیبه ها را به احتمال زیاد به کتاب جیمز، برادر عیسی اشاره کند
4. The very fact that Jesus had an ossuary would contradict the Christian belief that he was resurrected and ascended to heaven.
[ترجمه ترگمان]این حقیقت که مسیح an داشت، معتقد بود که مسیح رستاخیز کرده و به بهشت رفته است
[ترجمه گوگل]این واقعیت که عیسی مسیح داشت، با اعتقاد مسیحیان مخالفت می کرد که او به دنیا برخاست و صعود کرد
5. As such an expert, Altman was able to determine that the James ossuary inscription was clearly written by two different people.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک متخصص، آلتمن می توانست مشخص کند که نوشته جیمز ossuary به وضوح توسط دو نفر متفاوت نوشته شده است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک متخصص، آلتمن توانست تعیین کند که کتیبه جیمز به وضوح توسط دو نفر مختلف نوشته شده است
6. In Jerusalem there is even a "Tomb of Jason, " complete with an ossuary and a scratched image of a warship, which could lead to the conclusion that this is the tomb of the Jason of Greek mythology.
[ترجمه ترگمان]در اورشلیم حتی یک \"آرامگاه جیسون\" وجود دارد که با یک ossuary و یک تصویر scratched از کشتی جنگی به پایان می رسد که می تواند به این نتیجه برسد که این مقبره (Jason)اساطیر یونان است
[ترجمه گوگل]در اورشلیم، حتی یک 'آرامگاه جیسون' وجود دارد، که حاوی یک پوستر و یک تصویر خراشیده از کشتی جنگی است، که می تواند منجر به نتیجه گیری این می شود که این آرامگاه اسطوره ی جیسون یونانی است
7. Moreover, naming the brother as well as the father on an ossuary was "very unusual, " Lemaire says.
[ترجمه ترگمان]Lemaire می گوید که علاوه بر این، نامگذاری برادر و همچنین پدر روی یک ossuary \"بسیار غیر عادی\" بود
[ترجمه گوگل]لمیره می گوید: علاوه بر این، نام بردن و همچنین پدر در یک صندلی بسیار غیر معمول بود
8. The mention of a character on such a tomb or ossuary does not prove that the person really existed.
[ترجمه ترگمان]ذکر یک شخصیت در چنین a یا ossuary ثابت نمی کند که آن شخص واقعا وجود داشته است
[ترجمه گوگل]اشاره به یک شخصیت در چنین مقبره یا اسب سواری ثابت نمی کند که شخص واقعا وجود داشته است
9. Some of France's greatest luminaries, including Rabelais and Robespierre, are believed to lie somewhere in the massive ossuary.
[ترجمه ترگمان]برخی از بزرگ ترین بزرگان فرانسه، از جمله رابله و روبسپیر، اعتقاد دارند که جایی در the عظیم قرار دارند
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که برخی از بزرگترین خواننده های فرانسه، از جمله رابلس و رابسپیر، در جایی از عصای گسترده قرار دارند
10. " Eisenman also called the existence of Jesus "a very shaky thing" and said that the ossuary find was "too pat.
[ترجمه ترگمان]\"Eisenman\" همچنین وجود حضرت عیسی را \"چیز بسیار ضعیفی\" خواند و گفت که find ossuary \"بسیار آرام\" بوده است
[ترجمه گوگل]آیزنمن همچنین می گوید وجود عیسی 'چیز بسیار تلخ' است و گفته است که پیدا شدن اسکویی بسیار پخته شده است
11. Day five and it is all aboard for Vienna, stopping en route at Kutna Hora for 'the Bone Church', the Sedlec Ossuary chapel where the bones of 40, 000 human beings are used as decoration.
[ترجمه ترگمان]روز پنج و همه خارج از شهر وین هستند، در راه at Hora برای کلیسای استخوان، کلیسای sedlec ossuary که در آن استخوان های ۴۰ هزار انسان به عنوان تزیین استفاده می شوند، توقف می کند
[ترجمه گوگل]روز پنج و آن همه در وین است، توقف در مسیر Kutna هورا برای 'کلیسای استخوان'، Sedlec Ossuary کلیسا که در آن استخوان ها از 40، 000 انسان به عنوان دکوراسیون استفاده می شود
12. Two iron nails were found in the tomb, one on the ground and one actually inside an ossuary, and, according to the film, mysteriously disappeared shortly after.
[ترجمه ترگمان]دو میخ آهنین در مقبره پیدا شد، یکی روی زمین و یکی در داخل an، و طبق این فیلم، به طور مرموزی کمی بعد از آن ناپدید شد
[ترجمه گوگل]دو ناخن آهن در آرامگاه یافت شد، یکی بر روی زمین و یک در واقع در داخل یک اسکوار، و بر اساس فیلم، به طرز مرموزی کمی بعد از آن ناپدید شد
13. By all ancient accounts, the tomb of Jesus was empty, making it highly unlikely that it was moved to another tomb, decayed for one year's time, and then the bones put in an ossuary.
[ترجمه ترگمان]با تمام حساب های باستانی، مقبره عیسی خالی بود و به شدت بعید به نظر می رسید که به یک مقبره دیگر منتقل شده باشد، به مدت یک سال ویران شده باشد، و بعد استخوان ها در an قرار دارند
[ترجمه گوگل]با تمام حساب های قدیم، آرامگاه عیسی خالی بود، و آن را بسیار بعید به نظر می رسید که آن را به آرامگاه دیگری منتقل شد، به مدت یک سال تخریب شد، و سپس استخوان ها در یک کاسه قرار داده شده است
14. Although these enthusiastic newsbites make it seem otherwise, the James ossuary is not unusual, nor is it necessarily dated to the convenient year of 63 CE.
[ترجمه ترگمان]اگرچه این newsbites مشتاق به نظر غیر عادی می رسند، اما جیمز ossuary غیرمعمول نیست و لزوما به سال مناسب ۶۳ بعد از میلاد قدمت دارد
[ترجمه گوگل]اگر چه این خبرنگاران مشتاق آن را به نظر می رسد در غیر این صورت، جیمز ossuary غیر معمول نیست، و نه لزوما به سال مناسب 63 CE