کلمه جو
صفحه اصلی

matchable


معنی : خوش ایند، سازگار، بهم جور شدنی
معانی دیگر : بهم جور شدنی، سازگار

انگلیسی به فارسی

بهم جور شدنی، سازگار


قابل مقایسه است، سازگار، بهم جور شدنی، خوش ایند


انگلیسی به انگلیسی

• open to comparison, able to be suited or paired

مترادف و متضاد

خوشایند (صفت)
desirable, pleasant, nice, fine, correspondent, auspicious, advantageous, apposite, pleasing, applicable, matchable, winsome

سازگار (صفت)
fit, suitable, compatible, correspondent, becoming, matchable, wholesome, salubrious

بهم جور شدنی (صفت)
matchable

جملات نمونه

1. Then matchable definition and matchable necessary and sufficient conditions of the combinations of GPS carrier phase observations are presented.
[ترجمه ترگمان]سپس تعریف matchable و شرایط کافی و کافی ترکیبات مشاهدات فاز حامل GPS ارائه شده است
[ترجمه گوگل]سپس تعریف سازگار و شرایط قابل قبول و کافی شرایط ترکیبی مشاهدات فاز حامل GPS ارائه می شود

2. Q Trace this letter first, then color the matchable upper and lower case letters.
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار این نامه را ردیابی کنید، سپس حروف بزرگ و پایینی را رنگ کنید
[ترجمه گوگل]Q ابتدا این حرف را ردیابی کنید، سپس حروف بزرگ و کوچک حروف قابل مقایسه را رنگ کنید

3. The city needs a matchable name card.
[ترجمه ترگمان]این شهر به کارت اسم matchable نیاز دارد
[ترجمه گوگل]شهر نیاز به کارت نامحدود دارد

4. Therefore, a matchable design of the plasma equipment in the experiment is a key to success.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، طراحی matchable از تجهیزات پلاسما در آزمایش، کلید موفقیت است
[ترجمه گوگل]بنابراین، یک طراحی قابل انعطاف از تجهیزات پلاسما در آزمایش، کلید موفقیت است

5. We have the matchable product lines, the complete spare parts, a perfect after-sales service, valued pricing system, Hope to be your ideal choice.
[ترجمه ترگمان]ما خطوط تولید matchable، قطعات یدکی کامل، یک سیستم بعد از فروش، سیستم قیمت گذاری با ارزش، امید به انتخاب ایده آل شما داریم
[ترجمه گوگل]ما دارای خطوط محصول قابل انطباق، قطعات یدکی کامل، خدمات پس از فروش کامل، سیستم قیمت گذاری ارزشمند، امیدواریم که انتخاب ایده آل شما باشد

6. Trace this letter first, then color the matchable upper and lower case letters.
[ترجمه ترگمان]ابتدا این نامه را ردیابی کنید و سپس حروف بزرگ و پایینی را رنگ کنید
[ترجمه گوگل]ابتدا این نامه را ردیابی کنید، سپس حروف بزرگ و کوچک حروف قابل مقایسه را رنگ کنید

7. The city needs a matchable name card, The city should own the mainstream people.
[ترجمه ترگمان]این شهر به کارت نام matchable نیاز دارد، شهر باید جریان اصلی مردم را داشته باشد
[ترجمه گوگل]این شهر نیاز به یک نام کارت قابل قبول دارد، این شهر باید مردم اصلی را داشته باشد

8. Z Trace this letter first, then color the matchable upper and lower case letters.
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار این نامه را ردیابی کنید و سپس حروف بزرگ matchable و پایینی را رنگ کنید
[ترجمه گوگل]Z ابتدا این نامه را ردیابی کنید، سپس حروف بزرگ و کوچک حروف قابل مقایسه را رنگ کنید

9. XPath 0 introduces new kind tests element(), attribute(), schema-element(), schema-attribute(), and document-node(), which make a complete set for all the kinds of nodes that are matchable.
[ترجمه ترگمان]XPath ۰، عنصر تست های نوع جدید را معرفی می کند ()، مشخصه - مولفه ()، ویژگی - نمودار ()، و نود ()، که مجموعه کاملی را برای تمامی انواع گره ها که matchable هستند، ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]XPath 0 نوع جدید تست element ()، attribute ()، schema-element ()، schema-attribute () و document-node () را معرفی می کند که مجموعه ای کامل برای تمام انواع گره ها مطابقت می کند

10. For example, this would change the word "COLOR" into the string "CLOOR"; this string represents all the letters from the word "COLOR," but in a predictable (and more importantly, matchable) order.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، این رشته کلمه \"رنگ\" را به رشته \"CLOOR\" تغییر می دهد؛ این رشته همه حروف را از کلمه \"رنگ\"، اما در یک دستور قابل پیش بینی (و مهم تر، matchable)نشان می دهد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، این کلمه 'COLOR' را به رشته 'CLOOR' تغییر می دهد؛ این رشته تمام حروف را از کلمه 'COLOR' نشان می دهد، اما در یک سفارش قابل پیش بینی (و مهمتر از همه، قابل مقایسه) است

11. Thus it is affirmed that the combination of the two materials are matchable and that the strength and fracture toughness of alumina-silicate ceramic matrix have been greatly improved.
[ترجمه ترگمان]بنابراین تایید شده است که ترکیب دو ماده matchable بوده و استحکام و چقرمگی شکست ماتریس سرامیک سیلیکات - سیلیکات به شدت بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب ثابت شده است که ترکیبی از دو ماده مطابقت دارد و سختی شکست و مقاومت در برابر ماتریس سرامیک آلومینا سیلیکات تا حد زیادی بهبود یافته است

12. Another reason's they live really too far away. Due to the high rise of the housing price, there exists a fact that buyers' willingnesses are not matchable with the buying ability.
[ترجمه ترگمان]دلیل دیگر این است که آن ها خیلی دور زندگی می کنند با توجه به افزایش قیمت مسکن، این حقیقت وجود دارد که خریداران willingnesses با توانایی خرید matchable نیستند
[ترجمه گوگل]دلیل دیگر آنها واقعا خیلی دور هستند با توجه به افزایش قیمت مسکن، یک واقعیت وجود دارد که تمایل خریداران با توانایی خرید قابل مقایسه نیست

13. Conclusion:Study indicated that sex hormone was obviously correlated with coronary disease and male with high estrogen was an un- matchable factor why they were easy to get coronary disease.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: مطالعه نشان داد که هورمون جنسی به طور بدیهی با بیماری کرونر ارتباط دارد و مرد با استروژن بالا عامل ضد matchable ای است که چرا به آسانی ابتلا به بیماری کرونر را تسهیل می کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: مطالعه نشان داد که هورمون جنسی با بیماری عروق کرونر رابطه معکوس دارد و مرد مبتلا به استروژن بالا عاملی غیر قابل قبول بود چرا که بیماری کرونری آسان بود

14. Proportion of solid colour fibres can be exactly predicted utilizing the least square calculating method. This colour matching result is matchable to spectrum.
[ترجمه ترگمان]نسبت الیاف رنگی جامد را می توان دقیقا با استفاده از روش محاسبه حداقل مربع پیش بینی کرد این نتیجه تطبیق رنگ برابر با طیف است
[ترجمه گوگل]نسبت الیاف رنگ جامد می تواند دقیقا با استفاده از روش محاسبه حداقل مربعات پیش بینی شود این نتیجه تطبیق رنگ با طیف قابل مقایسه است


کلمات دیگر: