1. he tried to outflank the other candidate by pretending to be sink
با تظاهر به بیماری سعی کرد کاندید انتخاباتی دیگر را در موقعیت بدی قرار دهد.
2. He had tried to outflank them.
[ترجمه ترگمان]او سعی کرده بود که از آن ها دور شود
[ترجمه گوگل]او سعی کرده بود آنها را بیرون بکشد
3. Were they trying to outflank me?
[ترجمه دنیا] آیا آنها میخواستند مرا دور بزنند؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها سعی داشتند به ما حمله کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها سعی داشتند من را فرار کنند؟
4. Perserverance and resourcefulness will be required to outflank the roadblocks and get on with the commitment.
[ترجمه ترگمان]Perserverance و تدبیر برای حمله به موانع جاده ای و به دست آوردن تعهد مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]پیشبرد و اجتناب ناپذیری لازم است که از مسدود شدن مسائل جلوگیری شود و به تعهدات برسد
5. The Persians could use it to outflank us.
[ترجمه ترگمان]ایرانیان می توانستند از آن برای حمله به ما استفاده کنند
[ترجمه گوگل]ایرانی ها می توانند از آن استفاده کنند تا ما را بیرون بکشند
6. Why had it not been possible to outflank them in some way?
[ترجمه ترگمان]چرا غیر از این ممکن بود که به نحوی از آن ها دور شویم؟
[ترجمه گوگل]چرا تا به حال به آنها اجازه نداده اید؟
7. It must have been possible to outflank them in some way.
[ترجمه ترگمان]باید به نحوی از قشون روس جدا شویم
[ترجمه گوگل]به طریقی ممکن بود که آنها را به سمت خود بیافزایند
8. Ollokot overtook them and joined a group of warriors in resisting Captain Benteen's attempt to outflank the fleeing families.
[ترجمه ترگمان]Ollokot به آن ها رسید و به گروهی از جنگجوها، که در حال مقاومت در حال فرار از افراد فراری بودند، ملحق شدند
[ترجمه گوگل]Ollokot آنها را غلبه کرد و به گروهی از رزمندگان پیوست که در تلاش برای کاپیتان بننت برای از بین بردن خانواده های فراری بودند
9. The Prussian gunner officer saw another troop of Dragoons threatening to outflank his position.
[ترجمه ترگمان]افسر توپچی پرو سی یک گروهان دیگر از سواران سواره نظام را دید که از جناح چپ به جناح راست موضع گرفته بود
[ترجمه گوگل]افسر تفنگ پرسی شاهد یک نیروی دیگر از Dragoons ها بود که تهدیدی برای خروج از موقعیت خود داشت
10. The Sisters and guarded, eyes riveted and gauging his every move, trying to outflank him.
[ترجمه ترگمان]خواهران و نگهبانان، چشم به او دوخته بودند و هر حرکت او را می دیدند، سعی می کردند از پشت به او حمله کنند
[ترجمه گوگل]خواهران و محافظ، چشماندازها و هر حرکتی را اندازه می گیرند، تلاش می کنند تا او را بیرون بکشند
11. If your flank march is going well, the enemy expects you to outflank him.
[ترجمه ترگمان]اگر جناح شما در حال پیشروی باشد، دشمن از شما انتظار دارد که از پشت به او حمله کنید
[ترجمه گوگل]اگر راهپیمایی به سمت کنار شما خوب است، دشمن انتظار دارد که او را بیرون بکشید