1. The house was nowhere near the sea.
[ترجمه ترگمان]خانه نزدیک دریا بود
[ترجمه گوگل]این خانه در نزدیکی دریا نبود
2. The hall was nowhere near full.
[ترجمه ترگمان]سالن به هیچ جا ختم نمی شد
[ترجمه گوگل]سالن جایی نداشت
3. She's nowhere near as clever as her sister.
[ترجمه محمد جواد شمسایی] او تقریبا به باهوشی خواهرش نیست
[ترجمه ترگمان]او به اندازه خواهرش باهوش نیست
[ترجمه گوگل]او به اندازه خواهرش به اندازه شایسته نیست
4. There was nowhere near enough for everybody.
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی برای همه جا نبود
[ترجمه گوگل]برای هر کسی کافی نبود
5. They are nowhere near good enough.
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی خوب نیستند
[ترجمه گوگل]آنها به اندازه کافی خوب نیستند
6. She's nowhere near as pretty as you are.
[ترجمه ترگمان]اون هم به اندازه تو خوشگل نیست
[ترجمه گوگل]او به اندازه کافی نزدیک به شما نیست
7. The chair he sat in was nowhere near as comfortable as the custom-designed one behind his desk.
[ترجمه ترگمان]صندلی ای که او در آن نشسته بود هیچ جا به اندازه این که رسم معمول پشت میزش بود راحت نبود
[ترجمه گوگل]صندلی که در آن نشسته بود، نزدیک به همان راحتی به عنوان یک سفارشی طراحی شده در کنار میز خود بود
8. He swore he was nowhere near her house on the night she died.
[ترجمه sh] او قسم خورد که درشبی که اون زن مرد حتی نزدیک خونش هم نبوده
[ترجمه ترگمان]اون قسم خورد که در شبی که اون مرد هیچ جا نزدیک خونه اون نیست
[ترجمه گوگل]او قسم می خورم که او در شب نزدیک به خانه اش نباشد
9. Time was cracking on and we were nowhere near finished.
[ترجمه ترگمان]زمان فرا رسیده بود و ما اصلا به اتمام نرسیده بودیم
[ترجمه گوگل]زمان در حال ترک بود و ما در جایی نزدیک به پایان رسید
10. He's nowhere near recovered yet from his experiences.
[ترجمه ترگمان]او هنوز به خاطر his هنوز به هوش نیامده است
[ترجمه گوگل]او هنوز هیچ جا از تجربیاتش نجات پیدا نکرده است
11. That Italian restaurant is nowhere near as good since it changed hands.
[ترجمه سپیده] این رستوران ایتالیایی از وقتی که به کسی دیگر سپرده شده دیگه خوب نیست
[ترجمه ترگمان]این رستوران ایتالیایی از زمانی که این رستوران دست به دست هم داد، به هیچ وجه خوب نیست
[ترجمه گوگل]این رستوران ایتالیایی به هیچ وجه به خوبی از آنجایی که دستانش تغییر کرده است
12. I'm nowhere near finishing the book - I'm only half-way through it.
[ترجمه ترگمان]من نزدیک به پایان دادن کتاب نیستم - فقط نصف راه رو طی می کنم
[ترجمه گوگل]من نزدیک به پایان دادن به کتاب نیستم - من تنها نیمی از آن را دارم
13. He's nowhere near as tall as his sister.
[ترجمه ترگمان]او به اندازه خواهرش قد بلندی ندارد
[ترجمه گوگل]او نزدیک به اندازه خواهرش نیست
14. It's nowhere near the color I'm looking for.
[ترجمه ترگمان]هیچ جایی نزدیک رنگی که دنبالش می گردم نیست
[ترجمه گوگل]این رنگ به هیچ وجه رنگی نیست که من دنبالش هستم
15. We only had $500, and that was nowhere near enough to buy a new camcorder.
[ترجمه ترگمان]ما فقط ۵۰۰ دلار داشتیم و این اصلا به اندازه کافی نزدیک نبود که یه فیلم برداری جدید بخریم
[ترجمه گوگل]ما فقط 500 دلار داشتیم و برای خرید یک دوربین فیلمبرداری جدید نزدیک به اندازه کافی نبودیم