1. The lord lieutenancy was originally devised by the Tudors as a means of internal security.
[ترجمه ترگمان]لرد lieutenancy در اصل به عنوان وسیله ای برای امنیت داخلی طراحی شده بود
[ترجمه گوگل]فرمانده ارشد در ابتدا توسط Tudors به عنوان وسیله ای از امنیت داخلی طراحی شده بود
2. He says: The lieutenancy of bush-administration returns remnant one year, present superintendency strength is relative weaker.
[ترجمه ترگمان]او می گوید: باقی مانده های حکومت بوش - دولت در یک سال باقی مانده و قدرت superintendency نسبت به هم ضعیف تر است
[ترجمه گوگل]او می گوید: نیروهای امنیتی بوش یک سال است که باقی مانده است و نیروی پیشروی در حال حاضر نسبتا ضعیف است
3. King thunder thunder is between lieutenancy, more it is business of responsible and wireless appreciation.
[ترجمه ترگمان]رعد و برق شاه بین lieutenancy است، و بیشتر به خاطر مسئولیت پذیری و قدردانی بی سیم است
[ترجمه گوگل]رعد و برق رعد و برق پادشاه است که بین رهبری است، بیشتر کسب و کار مسئولیت پذیری و بی سیم است
4. That day, the inaugural ceremony of 2 lieutenancy is in American president Bushendi Washington is held.
[ترجمه ترگمان]در آن روز مراسم افتتاحیه ۲ lieutenancy در Bushendi واشنگتن برگزار شد
[ترجمه گوگل]در آن روز، مراسم افتتاحیه 2 ماموریت در ریاست جمهوری آمریکا برگزار می شود
5. There are occasional signs of attempts by Downing Street to infiltrate a new type of person into the ranks of the lieutenancy.
[ترجمه ترگمان]نشانه هایی از تلاش در خیابان داونینگ برای نفوذ به نوع جدیدی از فرد در صفوف \"lieutenancy\" وجود دارد
[ترجمه گوگل]نشانه های گاه به گاه تلاش های Downing Street برای نفوذ به نوع جدیدی از افراد در صفوف نیروی دریایی وجود دارد
6. Board of directors of golden hill software thankses to the contribution inside its lieutenancy.
[ترجمه ترگمان]هیات مدیران نرم افزار تپه طلایی به سهم خود در داخل lieutenancy کمک می کند
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره نرم افزار طلای طلایی به خاطر سهم در داخل سلطنت خود سپاسگزار است
7. Some cadres are eager to be in short-term gain perhaps gives inside lieutenancy .
[ترجمه ترگمان]بعضی از کادر مشتاق هستند که در کوتاه مدت بودن، شاید به lieutenancy دست یابند
[ترجمه گوگل]بعضی از کادرهای مشتاق هستند که در کوتاه مدت به دست آوردن پول بیشتری بدهند
8. Actually the board of directors does not have special obligation to my lieutenancy, because want to control and buy overall situation, I should continue to work in sina for certain.
[ترجمه ترگمان]در واقع هییت مدیران ملزم به کنترل و خرید شرایط کلی نیستند، من باید به طور حتم به کار در سینا ادامه دهم
[ترجمه گوگل]در واقع هیئت مدیره منحصربفردی من را به عهده نمیگیرد، زیرا میخواست کنترل و خرید وضعیت کلی را داشته باشد، من باید به طور خاص در سینا کار کنم
9. Laura. Bush had realized the influence in him hand greatly, as Bushendi of 2 lieutenancy position firm, laura showed an object to ask for gradually ' the ascendancy like queen ' the demand of dress.
[ترجمه ترگمان]لو را بوش تا حد زیادی نفوذ در دست او را به عنوان Bushendi از شرکت موضع ۲ lieutenancy دریافته بود، laura یک شی را نشان داد که تقاضا کرد به تدریج این سلطه را مانند ملکه مد نظر بگیرد
[ترجمه گوگل]لورا بوش به شدت متوجه نفوذش در دست بود، به عنوان بوشهیمی از 2 شرکت مفتی، لورا یک شی را برای درخواست به تدریج 'تقاضا مانند ملکه' خواست لباس را نشان داد