1. He described British public schools as, "the last redoubt of upper-class privilege".
[ترجمه ترگمان]او مدارس عمومی بریتانیا را \"آخرین سنگر امتیاز طبقه بالا\" توصیف کرد
[ترجمه گوگل]او مدارس دولتی بریتانیا را 'آخرین ردیف امتیاز بالاتری' توصیف کرد
2. Enemy redoubts were strewn with booby traps as a matter of course.
[ترجمه ترگمان]دشمن به اندازه کافی با تله های احمقانه پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]رموز های دشمن به عنوان یک موضوع به شدت از تله های بمب گذاری شده بود
3. Well-concealed redoubts were guarded by a triple barrier of barbed wire, fifty yards deep.
[ترجمه ترگمان]خوب، این سنگر به وسیله یک مانع سه متر از سیم های خاردار، که پنجاه یارد آن را پوشانده بود، محافظت می شد
[ترجمه گوگل]مخروطی های پنهان شده توسط یک مانع سه گانه ای از سیم خاردار، پنجاه متر عمق محافظت می شد
4. Hythe Range to Redoubt Wall for dabs, pout and rockling.
[ترجمه ترگمان]دامنه Hythe به دیوار تپه برای dabs، pout و rockling
[ترجمه گوگل]محدوده Hythe به Redoubt Wall برای تمیز کردن، جوشاندن و سرخ کردن
5. The anxiety in the redoubt was profound.
[ترجمه ترگمان]نگرانی در این سنگر، عمیق بود
[ترجمه گوگل]اضطراب در رگوت عمیق بود
6. A cloud of smoke and ash from Mount Redoubt rose 15 kilometers kilometres into the sky.
[ترجمه ترگمان]ابری از دود و خاکستر کوه Mount ۱۵ کیلومتر در آسمان ارتفاع گرفت
[ترجمه گوگل]ابر دود و خاکستر از کوه Redoubt افزایش 15 کیلومتر کیلومتر به آسمان است
7. When Marius re-entered the redoubt with Gavroche in his arms,his face, like the child, was inundated with blood.
[ترجمه ترگمان]وقتی که ماریوس وارد سنگر شد، گاو روش با گاو روش در آغوش داشت، صورتش مثل بچه ها از خون inundated
[ترجمه گوگل]هنگامی که ماریوس دوباره در آغوش خود دوباره به گاوچو وارد شد، چهره او، مانند کودک، با خون غرق شد
8. Redoubt: This ability can now trigger while the Paladin is sitting.
[ترجمه ترگمان]این توانایی در حال حاضر می تواند ماشه را بکشد و شوالیه نشسته باشد
[ترجمه گوگل]Redoubt این توانایی اکنون می تواند در حالی که Paladin نشسته است باعث می شود
9. The two barricades united formed a veritable redoubt.
[ترجمه ترگمان]این دو سنگر یک سنگر واقعی تشکیل می دادند
[ترجمه گوگل]دو مانع متحد یک حقیقت واقعی را شکل دادند
10. At the moment when Jean Valjean entered the redoubt, no one had noticed him, all eyes being fixed on the five chosen men and the four uniforms.
[ترجمه ترگمان]در آن لحظه که ژان وال ژان وارد سنگر شد، هیچ کس متوجه او نشده بود، همه چشم ها را به پنج مرد انتخاب کرده بودند
[ترجمه گوگل]در آن لحظه که ژان والژان وارد رباط شد، هیچکس متوجه او نشد، همه چشمها بر پنج مرد انتخاب شده و چهار لباس پوشیدنی بود
11. A senior counterterrorism official who visited the JSOC redoubt described it as an enclave of unusual secrecy and discretion.
[ترجمه ترگمان]یک مقام ارشد ضد تروریستی که از استحکامات JSOC بازدید کرده بود، آن را به عنوان یک محاصره محرمانه و احتیاط توصیف کرد
[ترجمه گوگل]یکی از مقامات ارشد مبارزه با تروریسم که از سازمان مجاهدین خلق بازدید کرد، آن را به عنوان محرمانه غافلگیرانه و بی طرفانه توصیف کرد
12. But hardly anyone in political circles, including Republican loyalist redoubts on Capitol Hill, believes that right now.
[ترجمه ترگمان]اما به ندرت کسی در محافل سیاسی از جمله استحکامات جمهوری خواهان در کاپیتول هیل در حال حاضر این حق را دارد
[ترجمه گوگل]اما به سختی کسی که در محافل سیاسی قرار دارد، از جمله رفوردهان وفادار جمهوریخواهان در کاپیتول هیل، معتقد است که هم اکنون
13. The Federal Aviation Administrationimposed a no-fly zone around Mt. Redoubt during an eruption as recentlyas last year.
[ترجمه ترگمان]هواپیمایی فدرال یک منطقه پرواز ممنوع در اطراف ام تی ام دارد که در طی فوران آتشفشان آخرین سال است
[ترجمه گوگل]فرودگاه فدرال حمل و نقل هوایی منطقه پرواز بدون پرواز در اطراف Mt Redoubt در طول فوران به عنوان اخیرا در سال گذشته
14. The battery, which, if completed, would have been almost a redoubt, was ranged behind a very low garden wall, backed up with a coating of bags of sand and a large slope of earth.
[ترجمه ترگمان]آتشبار که اگر کامل می شد، تقریبا یک سنگر بود، پشت یک دیوار باغ بسیار کوتاه قرار داشت و با پوششی از کیسه های شن و یک شیب بزرگ روی زمین قرار داشت
[ترجمه گوگل]باتری که، اگر تکمیل شده، تقریبا یک ردیف باشد، در پشت یک دیوار باغی بسیار کم قرار داشت و با پوشش کیسه های شن و ماسه و شیب زیاد زمین جایگزین شد