کلمه جو
صفحه اصلی

mater


معنی : مادر
معانی دیگر : (بیشتر انگلیس - عامیانه) مادر، سخت شامه، نرم شامه

انگلیسی به فارسی

مادر، سخت شامه، نرم شامه


انگلیسی به انگلیسی

• mother (latin)

مترادف و متضاد

مادر (اسم)
mamma, mum, mother, mama, mater, matriarch, stepmother

جملات نمونه

1. He donated $20 million to his alma mater, Colombia University.
[ترجمه ترگمان]او ۲۰ میلیون دلار به محل تحصیل خود، دانشگاه کلمبیا اهدا کرد
[ترجمه گوگل]او 20 میلیون دلار به دانشگاه آلماتی، دانشگاه کلمبیا اهدا کرده است

2. Mr Tolleson returned to his alma mater in 1971 as an associate professor to teach band arranging and music theory.
[ترجمه ترگمان]آقای Tolleson در سال ۱۹۷۱ به عنوان استاد هم کار خود به محل تحصیل خود بازگشت و تئوری موسیقی و موسیقی را آموزش داد
[ترجمه گوگل]آقای Tolleson به عنوان کارشناسی ارشد خود در سال 1971 به عنوان استاد دانشکده برای تدریس گروه بندی و نظریه موسیقی بازگشت

3. He was later brought to the Mater Hospital and underwent emergency surgery.
[ترجمه ترگمان]او بعدها به بیمارستان Mater آورده شد و تحت عمل جراحی اورژانسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]او بعدا به بیمارستان مادر منتقل شد و جراحی اضطراری انجام شد

4. I got caught up in the alma mater thing, having such good friends here.
[ترجمه ترگمان]من تو مدرسه دانشگاه گیر افتادم و اینجا دوستای خوبی دارم
[ترجمه گوگل]من در حوزه علمیه گرفتار شدم، با داشتن چنین دوستان خوبی اینجا هستم

5. He returned to his alma mater to write a doctorate in moral philosophy.
[ترجمه ترگمان]او به محل تحصیل خود بازگشت تا دکترای خود را در فلسفه اخلاقی بنویسد
[ترجمه گوگل]او به تحصیلات عالی خود بازگشت و در فلسفه اخلاق دکترای خود را بنویسد

6. Mr. Inocencio regularly returns to his alma mater to encourage students to pursue their dreams.
[ترجمه ترگمان]آقای Inocencio به طور منظم به محل تحصیل خود باز می گردد تا دانش آموزان را تشویق کند تا رویاهای خود را دنبال کنند
[ترجمه گوگل]آقای Inocencio به طور منظم به آلما مادر می رود تا شاگردان را تشویق کند تا رویاهای خود را دنبال کنند

7. The Prime Minister discussed the mater with his German counterpart on an unofficial visit to his home last month.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر در ماه گذشته با همتای آلمانی خود درباره سفر غیر رسمی به خانه اش بحث و گفتگو کرد
[ترجمه گوگل]نخست وزیر در ماه گذشته در یک دیدار غیر رسمی به خانه اش با همتای آلمانی خود بحث کرد

8. Today I visit not only my alma mater, but the city of my birth.
[ترجمه ترگمان]امروز نه تنها محل تحصیل من است، بلکه شهر تولد من است
[ترجمه گوگل]امروز من نه تنها ازدواج من، بلکه شهر تولد من است

9. London University is my Alma Mater, you know.
[ترجمه ترگمان]دانشگاه لندن آلما Mater من است
[ترجمه گوگل]دانشگاه لندن Alma Mater من است، شما می دانید

10. Conclusion The pedicled temporalis fascial flap is ideal material for repairing impaired dura mater with the advantages of cutting conveniently, operating simply and at less cost.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری The pedicled temporalis یک ماده ایده آل برای تعمیر و نقص سخت شامه با مزایای برش آسان، عملیاتی ساده و با هزینه کم تر است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: فلاپ فاسیای فشرده ای از جنس ماده ایده آل برای احیای ضایعات مضر با مزایای استفاده از برش به راحتی، عملیات ساده و با کمترین هزینه است

11. Yes, they are the children of our alma mater forever while we are the new hope!
[ترجمه ترگمان]بله، آن ها بچه های محل تحصیل ما هستند، در حالی که ما امید تازه ای داریم!
[ترجمه گوگل]بله، آنها فرزندان مادری ما هستند برای همیشه، در حالی که ما امید جدید هستیم!

12. The dura mater enters the hypophyseal fossa by its edge and forms three inter-cavernous sinus.
[ترجمه ترگمان]سخت شامه از لبه آن وارد the fossa می شود و سه سینوس حفره ای را شکل می دهد
[ترجمه گوگل]ماده دورا به لبه ی هیپوفیزه وارد می شود و سه سینوس بین حفره ای ایجاد می کند

13. Rich alumni endowed their alma mater with benefactions to further the study of finance.
[ترجمه ترگمان]فارغ التحصیلان غنی از محل تحصیل خود با benefactions خود برای توسعه بیشتر مطالعه دارایی برخوردار هستند
[ترجمه گوگل]فارغ التحصیلان غول پیکر آنها را با کمک های مالی برای مطالعه بیشتر امور مالی تأمین کردند

14. Between the pia mater and the neural elements is a thin layer of neuroglial processes, firmly adherent to the pia mater.
[ترجمه ترگمان]pia و عناصر عصبی یک لایه نازک از فرآیندهای neuroglial هستند که محکم به نرم شامه هستند
[ترجمه گوگل]بین ماده pia و عناصر عصبی یک لایه نازک از فرآیندهای نورولوژیک است، به طور پیوسته به pia ماده

15. But as an adult, he gave away hundreds of thousands of dollars to his alma mater and philanthropies.
[ترجمه ترگمان]اما او به عنوان یک فرد بالغ، صدها هزار دلار به محل تحصیل خود و philanthropies اهدا کرد
[ترجمه گوگل]اما به عنوان یک بالغ، او صدها هزار دلار به خدایان و بشردوستانه خود داد

پیشنهاد کاربران

مهتر
کمک رسان
امدادگر

شامه، پردهٔ نازکِ تیره رنگ


کلمات دیگر: