کلمه جو
صفحه اصلی

outspan


معنی : اردو زدن
معانی دیگر : (افریقای جنوبی)، حیوان را از گاری یا کالسکه و غیره باز کردن، از مهار رها کردن، بی مهار کردن، باز کردن اسب

انگلیسی به فارسی

(آفریقای جنوبی) حیوان را از گاری یا کالسکه و غیره باز کردن، از مهار رها کردن، بیمهار کردن


(آفریقای جنوبی) بیمهارسازی، رهاسازی (حیوان از یوغ)


فراز و نشیب، اردو زدن


انگلیسی به انگلیسی

• remove a yoke or harness from an animal; unyoke an animal; untie an oxen from a wagon
(south africa) place on a farm where travelling people can stop to rest their animals

مترادف و متضاد

اردو زدن (فعل)
camp, encamp, encage, outspan, pitch


کلمات دیگر: