1. it took him sometime to orientate himself to his new job
مدتی طول کشید تا با شغل جدیدش سازگار شد.
2. Try to orientate your students towards the science subjects.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید دانش آموزان خود را به سمت موضوعات علوم سوق دهید
[ترجمه گوگل]سعی کنید دانش آموزان خود را به سوی موضوعات علمی هدایت کنید
3. It takes new students a while to orientate themselves to college life.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان جدید مدتی طول می کشد تا خود را وقف زندگی کالج کنند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان جدید در حالی که خود را به زندگی کالج می گیرد
4. It took him some time to orientate himself in his new school.
[ترجمه ترگمان]مدتی طول کشید تا خودش را در مدرسه جدیدش راهنمایی کند
[ترجمه گوگل]او زمان زیادی را برای خود در مدرسه جدید خود گذاشت
5. The mountaineers found it difficult to orientate themselves in the fog.
[ترجمه ترگمان]کوه نشین ان برایش مشکل بود که خود را در میان مه قرار دهند
[ترجمه گوگل]کوهنوردان خود را در مه درگیر نمودند
6. Leaves do orientate themselves toward the light, so turn the pots regularly.
[ترجمه ترگمان]برگ ها خودشان را به سمت نور هدایت می کنند، بنابراین ظروف را به طور مرتب تعویض می کنند
[ترجمه گوگل]برگ ها خود را نسبت به نور متمرکز می کنند، بنابراین بطری ها را به طور مرتب قرار دهید
7. Their leaves, stems and branches orientate themselves to the light, while their roots seek out minerals and water.
[ترجمه ترگمان]برگ ها، ساقه ها و شاخه های آن ها خودشان را در معرض نور قرار می دهند، در حالی که ریشه های آن ها به دنبال مواد معدنی و آب هستند
[ترجمه گوگل]برگ ها، ساقه ها و شاخه ها خود را به نور نزدیک می کنند، در حالی که ریشه های آنها به دنبال مواد معدنی و آب است
8. Prose translation from Chinese to English should orientate itself ultimately towards Sino - western Comparative Aesthetics.
[ترجمه ترگمان]ترجمه نثر از زبان چینی به انگلیسی باید در نهایت خود را به Aesthetics تطبیقی Sino و غربی بکشاند
[ترجمه گوگل]ترجمه پروسس از چینی به انگلیسی باید در نهایت به سمت زیبایی شناسی تطبیقی چین و غرب تمرکز کند
9. Is it orientate to go on the mission and business of enterprise of the company then, and has made the strategic objective system in three stages of development of Huayuan company inthe future.
[ترجمه ترگمان]آیا این شرکت قصد دارد به ماموریت و کسب وکار شرکت ادامه دهد و نظام هدف استراتژیک در سه مرحله توسعه شرکت Huayuan در آینده را ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]آیا آن را هدف قرار می دهد به ماموریت و کسب و کار شرکت از آن زمان، و ساخته شده است سیستم اهداف استراتژیک در سه مرحله توسعه Huayuan شرکت در آینده است
10. How do we orientate the function of internal accounting control?
[ترجمه ترگمان]چگونه می توانیم عملکرد کنترل داخلی را کنترل کنیم؟
[ترجمه گوگل]چگونه عملکرد کنترل حسابداری داخلی را کنترل کنیم؟
11. Adopt the imported brakes and motors of Italy, orientate exactly and maintain long life.
[ترجمه ترگمان]لاستیک های وارد شده و موتورهای ایتالیا را به طور دقیق در نظر بگیرید و زندگی طولانی را حفظ کنید
[ترجمه گوگل]ترمز های وارداتی و موتورهای ایتالیا را بپذیرید، دقیقا دقیق و عمر طولانی را حفظ کنید
12. Orientate orientation Take a vertical photo: Snap one immediately after taking a horizontal.
[ترجمه ترگمان]جهت گیری عمودی عکس عمودی داشته باشید: یک عکس فوری پس از گرفتن یک عکس افقی بگیرید
[ترجمه گوگل]جهت گیری جهت گرفتن یک عکس عمودی یکبار بلافاصله پس از گرفتن افقی یک ضربه بزنید
13. To discover indistinguishable breast lesions and orientate them accurately for the operation.
[ترجمه ترگمان]کشف ضایعات پستان غیرقابل تشخیص و orientate آن ها به طور دقیق برای عملیات
[ترجمه گوگل]برای کشف ضایعات غیر قابل تشخیص پستان و جهت گیری دقیق آنها برای عمل
14. Orientate the diode with the cathode toward the door switch to quickly brighten the lamp, or reverse the direction to quickly turn it off.
[ترجمه ترگمان]استفاده از دیود را با کاتد به سمت در سوییچ کنید تا به سرعت لامپ روشن شود، یا جهت را معکوس کنید تا به سرعت آن را خاموش کنید
[ترجمه گوگل]دیود را با کاتد به سوی سوئیچ درب هدایت کنید تا لامپ را روشن کنید یا جهت را به سرعت آن را خاموش کنید