1. I'm sure Rose will outlive many of us.
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که رز بیشتر از ما عمر می کند
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که رز از بسیاری از ما دور خواهد شد
2. In the aggregate, women outlive men by 7 or more years.
[ترجمه مریم معبدی] در مجموع زنان ۷ سال یا بیشتر از مردان عمر می کنند
[ترجمه ترگمان]در مجموع، زنان بیش از ۷ یا چند سال عمر می کنند
[ترجمه گوگل]در مجموع، زنان بیش از 7 سال یا بیشتر از مردان می روند
3. Thirty-three years is a long time to outlive a son, too long.
[ترجمه ترگمان]سی و سه سال زمان طولانی برای زنده کردن یک پسر خیلی طولانی است
[ترجمه گوگل]سی و سه سال است که مدت زیادی طول می کشد تا بیش از حد طول بکشد
4. Since women outlive men in substantial numbers, inadequate housing is more a problem for elderly women than for elderly men.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که زنان بیش از مردان در شمار قابل توجهی زندگی می کنند، خانه های ناکافی برای زنان مسن مشکل تر از مردان مسن است
[ترجمه گوگل]از آنجایی که زنان در تعداد قابل توجهی از مردان فراتر می روند، مسکن ناکافی برای زنان سالخورده بیشتر از مردان سالمند است
5. How did it outlive George Meany?
[ترجمه ترگمان]چطور بیشتر از \"جورج meany\" زندگی می کنه؟
[ترجمه گوگل]چگونه جورج مانی چطور بود؟
6. On average women outlive men by more than six and a half years.
[ترجمه ترگمان]به طور متوسط زنان بیش از شش سال و نیم عمر می کنند
[ترجمه گوگل]به طور متوسط زنان بیش از شش و نیم سال بیش از مردان هستند
7. For instance, most birds considerably outlive mammals of comparable size.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، اکثر پرندگان به طور قابل توجهی بیشتر از پستانداران از اندازه قابل مقایسه عمر می کنند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بیشتر پرندگان به طور قابل ملاحظه ای از پستانداران قابل اندازه گیری خارج می شوند
8. Women usually outlive their husbands.
[ترجمه ترگمان]معمولا زنان از شوهران خود بیشتر عمر می کنند
[ترجمه گوگل]زنان معمولا شوهران خود را از دست می دهند
9. Can hedge funds outlive their star managers?
[ترجمه ترگمان]آیا پرچینی می تواند عمر زیادی از مدیران ستاره آن ها داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]آیا می توان صندوق های سرمایه گذاری خود را مدیریت کرد؟
10. He will not outlive this night.
[ترجمه ترگمان] اون امشب زنده نمیمونه
[ترجمه گوگل]او این شب نخواهد بود
11. Lord, let me never, never, outlive my love for thee.
[ترجمه ترگمان]خدایا، هرگز، هرگز، هرگز، بیش از عشق من به تو عمر نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]پروردگارا، من هرگز، هرگز عشقم را برای تو نخواهم گذاشت
12. This reflects the tendency for women to outlive their husbands.
[ترجمه ترگمان]این نشان دهنده تمایل زنان به بیش از حد شوهر است
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده تمایل زنان برای از دست دادن شوهرانشان است
13. Well, you know, I thought that bastard would outlive us all.
[ترجمه ترگمان]خب، میدونی، فکر می کردم اون حرومزاده بیشتر از همه ما زندگی می کنه
[ترجمه گوگل]خب، می دانید، من فکر کردم که پرستار همه ما را فراموش می کند
14. The world has outlived much, and will outlive a great deal more.
[ترجمه ترگمان]دنیا بیشتر عمر می کند و بیشتر عمر می کند
[ترجمه گوگل]دنیای عمیق زندگی کرده است و بیشتر چیزهای زیادی به دست خواهد آورد