کلمه جو
صفحه اصلی

reformatory


معنی : بهساز گاه
معانی دیگر : دارالتادیب، کانون اصلاح و تربیت، نیکسازگاه، (زنانه) ندامتگاه

انگلیسی به فارسی

به سازگاه، دارال تادیب


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: intended to improve or reform.

- Reformatory measures will have to be put in place to curb corruption.
[ترجمه ترگمان] اقدام های لازم برای جلوگیری از فساد به اجرا در خواهند آمد
[ترجمه گوگل] برای جلوگیری از فساد باید اقدامات اصلاحطلبانه صورت گیرد
اسم ( noun )
حالات: reformatories
• : تعریف: a corrective institution for disciplining and re-educating young offenders; reform school.

- He acquired some skill at carpentry during his time at the reformatory.
[ترجمه ترگمان] در time، در the، مهارتی در نجاری به دست آورد
[ترجمه گوگل] او در طول زمان خود در اصلاح طلبی مهارت نجاری را به دست آورد

• reform school, institution for reforming young offenders
corrective, serving to improve; designed to improve, designed to make positive changes
a reformatory is a special school where young people who have committed an offence against the law live and receive training.

مترادف و متضاد

بهساز گاه (اسم)
reformatory

reform school


Synonyms: boot camp, cooler, correctional facility, correctional institution, jail, penal institution, penitentiary, prison, training school


جملات نمونه

1. A few children's homes have been opened but they also double as reformatories for young offenders.
[ترجمه ترگمان]چند خانه کودک باز شده اند، اما آن ها به عنوان reformatories برای مجرمان جوان دو برابر شده اند
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از خانه های کودکان باز شده است، اما آنها نیز برای اصلاح طلبان برای مجرمان جوان دو برابر شده اند

2. He was sent to a state reformatory at age 11 for knifing a white homosexual attacker.
[ترجمه ترگمان]او در ۱۱ سالگی برای خنجر زدن یک مهاجم همجنس گرا به ایالت reformatory فرستاده شد
[ترجمه گوگل]او در سن 11 سالگی برای اصلاح یک مهاجم همجنسگرای سفید به یک اصلاح طلب دولتی فرستاده شد

3. ABSTRACT The scientific reformatory methods which correspond to reality is of great significance for the success of reform .
[ترجمه ترگمان]چکیده روش های علمی reformatory که متناظر با واقعیت است از اهمیت زیادی برای موفقیت اصلاحات برخوردار است
[ترجمه گوگل]چکیده روشهای اصلاح علمی که به واقعیت مربوط می شود اهمیت زیادی برای موفقیت اصلاحات دارد

4. The juvenile delinquent was sent to the reformatory.
[ترجمه ترگمان]مسئولین مدرسه به کانون اصلاح و تربیت فرستاده می شدند
[ترجمه گوگل]بزهکار نوجوان به بازجو فرستاده شد

5. The scientific reformatory methods which correspond to reality is of great significance for the success of reform .
[ترجمه ترگمان]روش های علمی reformatory که متناظر با واقعیت هستند از اهمیت زیادی برای موفقیت اصلاحات برخوردارند
[ترجمه گوگل]روشهای اصلاحی علمی که به واقعیت مربوط می شود اهمیت زیادی برای موفقیت اصلاحات دارد

6. In reformatory tide they should become the overmatch in competition to enhance their position.
[ترجمه ترگمان]در جزر و مد، آن ها باید در رقابت شرکت کنند تا موقعیت خود را افزایش دهند
[ترجمه گوگل]در حوادث اصلاحطلبان باید آنها را در رقابت برای افزایش موقعیت خود تبدیل کنند

7. I told that to the people at the reformatory, but they didn't believe me.
[ترجمه ترگمان]من به کسانی که در کانون اصلاح و تربیت بودند، گفتم، اما آن ها حرفم را باور نکردند
[ترجمه گوگل]من به مردم در اصلاحطلب گفتم، اما آنها به من اعتقاد ندارند

8. Reformatory education is not only a concept, but also can be used practically, and must be grasped and applied in prison administration education work by the police.
[ترجمه ترگمان]آموزش مختلط تنها یک مفهوم نیست، بلکه می تواند عملا مورد استفاده قرار گیرد و باید در بخش آموزش مدیریت زندان که توسط پلیس اداره می شود، به کار گرفته شود
[ترجمه گوگل]آموزش اصلاحی نه تنها یک مفهوم است، بلکه می تواند به صورت عملا مورد استفاده قرار گیرد و باید در اداره آموزش و پرورش مدرسه توسط پلیس درک شود

9. The author of the paper advances a new reformatory scheme and has already achieved anticipated success through preliminary practice.
[ترجمه ترگمان]مولف این مقاله یک طرح جدید reformatory را پیش می برد و از قبل موفقیت پیش بینی شده را از طریق عمل اولیه به دست آورده است
[ترجمه گوگل]نویسنده مقاله پیشرفته یک طرح اصلاحی جدید است و در حال حاضر موفقیت های پیش بینی شده را از طریق عملیات مقدماتی به دست آورده است

10. The Paper presents some reformatory measures and suggestions on how to make enterprises freethernselves from current predicaments hey words.
[ترجمه ترگمان]این مقاله برخی از اقدامات reformatory و پیشنهادها در مورد چگونگی ایجاد شرکت ها از predicaments های جاری را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله برخی از اقدامات اصلاحی و پیشنهادات خود را در مورد چگونگی ایجاد شرکت ها از پیش بینی های فعلی سخنانش ارائه می دهد

11. During reformatory of mechanism and system, information technique subsidiary company is exploring, and encircling " Innovating and increasing benefit" to establish perfect management system.
[ترجمه ترگمان]در طول reformatory مکانیسم و سیستم، تکنیک اطلاعات شرکت تابعه کاوش می کند و \"منفعت و افزایش سود\" برای ایجاد یک سیستم مدیریت کامل را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]در طول اصلاحات سازمانی و سیستم، شرکت فرعی فن آوری اطلاعات، در حال بررسی است، و محاصره 'نوآوری و افزایش سود' برای ایجاد سیستم مدیریت کامل است

12. The reformation of examination method is the substantial of the teaching reformatory.
[ترجمه ترگمان]اصلاح روش بررسی، اساسی و اساسی شیوه تدریس است
[ترجمه گوگل]اصلاح روش معاینه، مهم ترین تدریس آموزشی است

13. If administered in the spirit of justice and conciliation, all the rising generation may be brought within the circle of its reformatory and elevating influences.
[ترجمه ترگمان]اگر به روح عدالت و سازش رسیدگی شود، همه نسلی که در حال ترقی است، ممکن است در دایره of و تاثیرات بالابر به وجود آید
[ترجمه گوگل]اگر در روح عدالت و مصالحه اداره شود، تمام نسل رو به رشد ممکن است در محدوده تأثیرات اصلاحی و بلندپروازی قرار گیرد

14. The thesis makes a summary about the practice and theory of the reformatory experiment, which is about the Integration of IT and Research Study.
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه به طور خلاصه در مورد عملکرد و نظریه تجربه reformatory، که در مورد یکپارچگی فن آوری اطلاعات و تحقیقات است، می پردازد
[ترجمه گوگل]این پایان نامه خلاصه ای از عمل و تئوری تجربیات تجربی را که در مورد ادغام فناوری اطلاعات و تحقیقات تحقیق است، خلاصه می کند

15. The housing finance of China has developed and perfected along the continuous going deep of the reformatory of housing and finance system and growing up of real estate market.
[ترجمه ترگمان]تامین مالی مسکن چین در طول روند ادامه دار deep مسکن و سیستم مالی و رشد بازار املاک تکمیل و تکمیل شده است
[ترجمه گوگل]تامین مالی مسکن چین در طول عمیق اصلاحات در سیستم مسکن و مالی و رشد بازار املاک و مستغلات توسعه یافته و کامل شده است

پیشنهاد کاربران

مرکز بازپروری


کلمات دیگر: