کلمه جو
صفحه اصلی

nuchal


معنی : قفایی، وابسته به پشت گردن
معانی دیگر : قفایی، وابسته به پشت گردن

انگلیسی به فارسی

قفایی، وابسته به پشت گردن


دهانشویه، قفایی، وابسته به پشت گردن


انگلیسی به انگلیسی

• of the nape of the neck

مترادف و متضاد

قفایی (صفت)
mauve, retrograde, nuchal

وابسته به پشت گردن (صفت)
nuchal

جملات نمونه

1. Objective To find suitable critical value of fetal nuchal translucency (NT) by ultrasonic testing.
[ترجمه ترگمان]هدف یافتن ارزش بحرانی مناسب جنین nuchal (NT)از طریق آزمایش فراصوتی
[ترجمه گوگل]هدف: برای تعیین حساسیت بالایی از شفافیت بینی جنین (NT) با آزمایش اولتراسونیک

2. Nuchal scan is performed between 11 and 14 weeks of gestation, because the accuracy is best in this period.
[ترجمه ترگمان]اسکن Nuchal بین ۱۱ تا ۱۴ هفته بارداری انجام شده است، چرا که دقت در این دوره بهترین است
[ترجمه گوگل]اسکن بینی بین 11 تا 14 هفته بارداری انجام می شود، زیرا دقت در این دوره بهتر است

3. It is important to distinguish the nuchal lucency from the underlying amnionic membrane.
[ترجمه ترگمان]تشخیص the nuchal از غشا underlying مهم است
[ترجمه گوگل]مهم این است که لکه بینی را از غشاء آمنیونی پایه تشخیص دهیم

4. Objective:To review developments of acupuncture on nuchal region(AONR)in recent 10 years and put forward references for the further scientific research and clinical practice.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی توسعه طب سوزنی در منطقه nuchal (AONR)در ۱۰ سال اخیر و ارجاع به مراجعات بعدی برای تحقیقات علمی بیشتر و تمرینات بالینی
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیرات طب سوزنی در ناحیه گوشه (AONR) در 10 سال اخیر و مراجعه به تحقیقات علمی و عملی بالینی بیشتر

5. The nuchal scan helps doctors to estimate the risk of the fetus having Down syndrome or other defects more accurately than by maternal age alone.
[ترجمه ترگمان]اسکن nuchal به دکترها کمک می کند تا خطر جنین مبتلا به سندروم داون یا سایر عیب را با دقت بیشتری نسبت به سن مادران تخمین بزنند
[ترجمه گوگل]اسکن پوستی به پزشکان کمک می کند تا خطر ابتلا به جنین با سندرم داون یا نقایص دیگر را دقیق تر از سن مادر تنها به ارزیابی کند

6. Objective:To evaluate effect of nuchal cord on the delivery pattern.
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی تاثیر طناب nuchal بر الگوی تحویل
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثر بند ناف بر الگوی زایمان

7. Conclusions The diagnostic value of CDFI for nuchal cord correlates with the interval between the CDFI and delivery.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ارزش تشخیصی of برای بندناف nuchal با فاصله بین the و تحویل ارتباط دارد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ارزش تشخیصی CDFI برای بند ناف مربوط به فاصله بین CDFI و زایمان است

8. Methods Fetal nuchal translucency thickness was measured between 11-14 weeks of gestation with serial follow-up ultrasound examinations.
[ترجمه ترگمان]روش های Fetal nuchal ضخامت translucency بین ۱۱ تا ۱۴ هفته بارداری با آزمایش ها فراصوت پیاپی اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]روشهای اندازه گیری ضخامت شفافیت جلدی جلدی بین 14-11 هفته بارداری با انجام آزمایشهای اولتراسوند پیگیری پیوسته انجام شد

9. Nuchal pad of skin This is the fold of skin at the back of the neck.
[ترجمه ترگمان]یک لایه پوست که پوست پشت گردن را پوشانده است
[ترجمه گوگل]پد پوستی پوست این برابر پوست پوست پشت گردن است

10. A lumbar puncture is necessary for those who are severely ill or in those who show any suggestion of nuchal rigidity.
[ترجمه ترگمان]کمری کمری برای افرادی که به شدت بیمار هستند و یا در آن هایی که هرگونه پیشنهاد سفتی ثابت را نشان می دهند، ضروری است
[ترجمه گوگل]سوراخ بینی کمری برای کسانی که به شدت بیمار هستند و یا کسانی که پیشنهادات سختی بینی را نشان می دهند ضروری است

11. AIM: To observe the fine anatomic structure and the structural status of the human nuchal ligament.
[ترجمه ترگمان] AIM: برای مشاهده ساختار مناسب اقلیمی و وضعیت ساختاری رباط nuchal انسان
[ترجمه گوگل]اهداف: برای مشاهده ساختار آناتومیک خوب و وضعیت ساختاری رباط انسانی انسانی

12. The adoption of P45 sheet plastination technique makes the complete appearance of the fine anatomic structure of human nuchal ligament more obvious.
[ترجمه ترگمان]اتخاذ تکنیک P۴۵ sheet به صورت کامل باعث ظهور ساختار کالبدی fine و ligament رباط انسان می شود
[ترجمه گوگل]اتخاذ تکنیک پلاستی لیتیک P45، ظاهر کامل ساختار آناتومیک رباط روده انسان را بیشتر آشکار می سازد

13. Results:Symptoms such as nausea, vomiting, dizziness and dystaxia were common in this group of patients, and headache and nuchal rigidity were found in 5 6% and 3 3% patients respectively.
[ترجمه ترگمان]نتایج: علائمی مثل حالت تهوع، استفراغ، سرگیجه و dystaxia در این گروه از بیماران رایج بودند، و سردرد و سفتی nuchal به ترتیب در ۵ % و ۳ درصد از بیماران یافت شدند
[ترجمه گوگل]یافته ها: علائم تهوع، استفراغ، سرگیجه و دیاستایکسی در این گروه از بیماران رایج بود و سردرد و سفتی دهان در 6/5٪ و 3/3٪ بیماران مشاهده گردید

14. Clinical manifestations were mainly such symptoms as fever, convulsion, vomitting, spiritlessness, gaze, bulging quadrangular fontanel and nuchal vigidity. The pathological reflex was positive.
[ترجمه ترگمان]در این مراحل، مخصوصا علائم تب، تشنج، تشنج، نگاه خیره، نگاه خیره، چشمان گرد و گردن برآمده و گردنی گردنی برآمده، از این قبیل علائم وجود داشت عکس العمل pathological مثبت بود
[ترجمه گوگل]تظاهرات بالینی عمدتا از جمله علائم تب، تشنج، استفراغ، بی حوصلگی، چشم، فانتینال چهارگوشه ای و چقرمگی بینی است رفلکس پاتولوژیک مثبت بود

پیشنهاد کاربران

پشت گردنی

روبرگرداندن ازکسی


کلمات دیگر: