کلمه جو
صفحه اصلی

scone


معنی : بیسکویت، کلوچه یاکیک چای
معانی دیگر : کیک مربع شکل (معمولا با کره می خورند)، scon کلوچه یاکیک چای

انگلیسی به فارسی

( scon ) کلوچه یاکیک چای، بیسکویت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a small, soft, usu. round bread or pastry made from oatmeal, barley meal, or the like.

• wheat biscuit or quick bread that is baked or cooked on a griddle
scones are small cakes made from flour and fat. they are usually eaten with butter.

مترادف و متضاد

بیسکویت (اسم)
cookie, biscuit, scone, cooky

کلوچه یا کیک چای (اسم)
scone

جملات نمونه

1. Before Edward could retaliate, Bruce headed for Scone.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه ادوارد بتواند تلافی کند بروس به سمت Scone رفت
[ترجمه گوگل]پیش از اینکه ادوارد بتواند تلافی کند، بروس به اسکون پیوست

2. By then, in any case, Thorfinn was in Scone with Osbern of Eu, drawing maps and discussing strategy.
[ترجمه ترگمان]سپس، در هر صورت، Thorfinn با Osbern از Eu، ترسیم نقشه ها و بحث در مورد استراتژی در Scone بود
[ترجمه گوگل]تا آن زمان، در هر صورت، Thorfinn در Scone با Osbern Eu بود، نقاشی نقشه ها و بحث در مورد استراتژی

3. Five or six miles north-east of Scone stands the hill of Dunsinane.
[ترجمه ترگمان]پنج شش میل شمال شرقی Scone بالای تپه Dunsinane قرار دارد
[ترجمه گوگل]پنج یا شش مایل شمال شرقی اسکونه ایستاده تپه دونسیناین است

4. Swallowing the last of the scone he ran over the drive and into the house to see Martin disappearing into the study.
[ترجمه ترگمان]آخرین بیسکوییت را خورد و به خانه دوید تا مارتین را ببیند که در اتاق کار ناپدید شد
[ترجمه گوگل]بلاتکلیف آخرین باری که او را در رانندگی به خانه می برد تا مارتین را به مطالعه بیاندازد

5. The griddle scone forms a sub - variety of the scone.
[ترجمه ترگمان]نان قندی انواع - را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]اسکله وارونه یک زیر شاخه ای را تشکیل می دهد

6. She was recognized by a grand national assembly at Scone as heiress to the throne.
[ترجمه ترگمان]یک مجلس ملی بزرگ در Scone به عنوان وارث تاج و تخت به رسمیت شناخته شد
[ترجمه گوگل]او توسط یک مجمع ملی بزرگ در Scone به عنوان وارث تاج و تخت شناخته شد

7. If I had been staying with you I . . . I would have shown you how I can make a scone . . . scones.
[ترجمه ترگمان]اگه من پیش تو بودم، بهت نشون می دادم که چطور میتونم یه بیسکوییت شکلاتی درست کنم
[ترجمه گوگل]اگر من با شما ماندنی بودم من به شما نشان دادم که چطور می توانم اسکن کنم اسکناس

8. Funny you should ask, because I just gave you a $10 bill, and my latte and raspberry scone came to $ 7
[ترجمه ترگمان]جالبه که پرسیدی، چون من فقط ۱۰ دلار بهت دادم و اسپرسو و کیک شکلاتی من به هفت دلار رسید
[ترجمه گوگل]خنده داره که باید بپرسید، چون من فقط 10 دلار به شما دادم و لاتین و تند تند من به 7 دلار رسید

9. Besides can carbonado outside making each sweetmeats, if match fresh fruit breakfast with scone, also can make person appetite big leave.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، خارج از ساخت هر شیرینی، اگر با صبحانه میوه های تازه با نان مربایی مطابقت داشته باشد، می تواند اشتهای فرد را برای رفتن بزرگ کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این می توانید از کربوناتا در خارج از هر نوع نوشیدنی های شیرین استفاده کنید، اگر صبحانه میوه های تازه می خورند، همچنین باعث می شود که فرد به اشتهای زیادی برسد

10. When it was my time to order I asked the waitress to bring some jam with my scone.
[ترجمه ترگمان]وقتی نوبت من بود که سفارش بدهم از پیشخدمت خواستم مقداری مربا با بیسکوییت بیاورد
[ترجمه گوگل]وقتی زمان من برای سفارش بود، از پیشخدمت خواسته شدم با شمشیرم جویده شود

پیشنهاد کاربران

کیک فنجانی


کلمات دیگر: