کلمه جو
صفحه اصلی

outrigger


معنی : پایه، بست، پاروگیر، تیر دگل قایق، دم طیاره
معانی دیگر : شمع یا پایه ی موقت و غیره که بر بدنه ی اصلی وصل است، تیر کناره ی قایق (برای افزودن بر ثبات و نگهداری پارو و غیره)

انگلیسی به فارسی

پایه، پاروگیر، بست، تیر دگل قایق، دم طیاره


outrigger، بست، پایه، پاروگیر، تیر دگل قایق، دم طیاره


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an attached float extended on a frame to one side of a boat to provide added stability, as on seagoing canoes in the South Pacific.

(2) تعریف: any of various frameworks projecting from the side of a vehicle and used for added stability.

• structure extending from the side of a boat for purposes of stability; stabilizing structure which extends from an aircraft or other vehicle

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] دیرک، شمع، ستون

مترادف و متضاد

پایه (اسم)
base, stand, stock, measure, leg, ground, pile, status, prop, mark, degree, grade, basis, stalk, root, stage, mount, rank, stratum, buttress, stanchion, foundation, bedrock, radix, fulcrum, headstock, outrigger, cantilever, sill, column, pillar, phase, footpath, fundament, groundsel, groundwork, mounting, pediment, principium, thallus

بست (اسم)
connector, girth, fastening, bracket, fastener, holder, outrigger

پاروگیر (اسم)
outrigger

تیر دگل قایق (اسم)
outrigger

دم طیاره (اسم)
outrigger

جملات نمونه

1. There were banana gardens and pawpaw trees, and outriggers lazed on the lagoon.
[ترجمه ترگمان]در آنجا باغ های موز و درختان بادام قرار داشت و outriggers روی مرداب قدم می زدند
[ترجمه گوگل]باغ های موز و درختان چوپان وجود داشت، و در کنار دریاچه ها ایستاده بودند

2. People paddle kayaks and outriggers along the shore, and catamarans whizz by, leaning precariously on one hull.
[ترجمه ترگمان]مردمی که در کنار ساحل شنا می کنند و زوزه کشان کشان کشان از کنار ساحل دور می شوند و به تنه یک تنه تکیه می دهند
[ترجمه گوگل]مردم در کنار ساحل قایق های تفریحی و قایقرانی ها را در کنار ساحل می کشند، و درهم و برهم می گذارند، بر روی یک بدنه فرود می آیند

3. The rear suspension location arms bolt to these outriggers, and will simply tear free if rust is bad.
[ترجمه ترگمان]بازوهای معلق در قسمت عقب به این outriggers متصل می شوند و اگر زنگ بد باشد، آزاد خواهند شد
[ترجمه گوگل]سیستم تعلیق عقب مجددا به این فرمان ها متصل می شود و اگر زنگ زده باشد، به راحتی پاره خواهد شد

4. The most serious of these is on the outriggers just forward of each rear wheel.
[ترجمه ترگمان]The این ها فقط جلو هر گردونه عقبی قرار دارند
[ترجمه گوگل]جدی ترین آنها فقط در عقب از هر چرخ عقب است

5. The cross members and bulkhead outriggers are in the same places and it fits straight on.
[ترجمه ترگمان]اعضای متقاطع و outriggers دیواره در همان مکان قرار دارند و به طور مستقیم با آن متناسب هستند
[ترجمه گوگل]اعضای متقابل و بیرونی ایستگاه ها در یک مکان قرار دارند و به طور مستقیم بر روی آن قرار دارند

6. Some went fishing from a small outrigger canoe they paddled out into the lagoon.
[ترجمه ترگمان]برخی از قایق های کوچک قایق به ماهیگیری رفتند و با پارو از میان مرداب بیرون رفتند
[ترجمه گوگل]برخی از ماهیگیری از یک قایقرانی بیرونی کوچک که از داخل دریاچه خارج شده بودند رفتند

7. An outrigger canoe glides across crystal waters off Palawan Island in the Philippines.
[ترجمه ترگمان]یک قایق outrigger از طریق آب های کریستال از جزیره Palawan در فیلیپین عبور می کند
[ترجمه گوگل]قایق رانی بیلیارد در سراسر آب های کریستالی جزیره پالوان در فیلیپین حرکت می کند

8. The structural design of auxiliary frame and outrigger is revised and improved according to calculation results.
[ترجمه ترگمان]طراحی ساختاری چارچوب کمکی و outrigger مطابق با نتایج محاسبه، اصلاح و اصلاح می شود
[ترجمه گوگل]طراحی ساختاری قاب فرعی و بیرونی بر اساس نتایج محاسبات تجدید نظر شده و بهبود یافته است

9. Its primary engines are located on outrigger pylons and struts to maximize cargo space within the hull.
[ترجمه ترگمان]موتورهای اصلی آن بر روی تیره ای outrigger و struts قرار دارند تا فضای کالا را در بدنه به حداکثر برسانند
[ترجمه گوگل]موتورهای اصلی آن بر روی پیل های بیرونی قرار دارند و برای افزایش فضای محموله درون بدنه قرار دارند

10. Alex: If you take the outrigger, you'll get there a few hours before them.
[ترجمه ترگمان]اگر قایق را در پیش بگیرید، چند ساعت قبل از آن ها به آنجا خواهید رسید
[ترجمه گوگل]الکس اگر شما بیرون بیایید، چند ساعت قبل از آنها خواهید بود

11. Paddlers perfect their racing strokes in an outrigger canoe off Oahu's windward coast.
[ترجمه ترگمان]یک قایق پارویی که در ساحل windward قایق به طرف باد می وزید، به سرعت حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]Paddlers سقوط مسابقه خود را در بیرون قایق رانی خارج از ساحل windward Oahu کامل

12. Make sure outrigger were fully extended and installed on firm pad.
[ترجمه ترگمان]اطمینان حاصل کنید که outrigger به طور کامل گسترش یافته و روی یک پد نصب شده اند
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که بیرونی به طور کامل تمیز و نصب شده است

13. This paper analyses the buckling of top - outrigger - braced frame - tube structures.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به تجزیه و تحلیل رفتار سازه های تقویت شده با outrigger بالا می پردازد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، لرزش ساختارهای قابی لوله ای با قابلیت بالایی دربرگیر شده است

14. Mechanical model for the elastic thick outrigger of roof coal is set up.
[ترجمه ترگمان]مدل مکانیکی برای the ضخیم الاستیک سقف ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]مدل مکانیکی برای کمربند ضخیم الاستیک زغال سنگ سقف تنظیم شده است

15. The outrigger tripod is available in both a high and low profile version, to fulfill a diverse array of environmental requirements.
[ترجمه ترگمان]سه پایه outrigger هم در یک نسخه با پروفایل بالا و هم پایین در دسترس است تا یک آرایه متفاوت از الزامات محیطی را برآورده کند
[ترجمه گوگل]سه پایه بیرونی در هر دو حالت نسخه باال و پایین در دسترس است تا یک مجموعه متنوع از الزامات زیست محیطی را انجام دهد

پیشنهاد کاربران

تیر طره

a long piece of wood that is attached to the side of a boat, especially a canoe, to prevent it from turning over in the water


کلمات دیگر: