1. Mass Media has the penetrative influence on adolescent, so the adolescent's contact to it determines the features and tendency of the Adolescent Subculture.
[ترجمه ترگمان]رسانه های گروهی بیش ترین تاثیر را بر نوجوانان دارند، بنابراین ارتباط نوجوان با آن، ویژگی ها و گرایش نوجوانان نوجوان را مشخص می کند
[ترجمه گوگل]رسانه های جمعی نفوذ نفوذی در نوجوانان دارند، بنابراین ارتباط نوجوانان با آن، ویژگی ها و گرایش های زیر فرهنگی نوجوان را تعیین می کند
2. Penetrative properties and speed acknowledged in the light of the chlorpyrifos in some different controlled time.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های penetrative و سرعت در نور the در برخی از زمان کنترل شده متفاوت تایید شدند
[ترجمه گوگل]خواص و سرعت نفوذپذیری به وسیله chlorpyrifos در بعضی از زمانهای مختلف کنترل شده است
3. Brain physics movement is mutual difference, mutual penetrative, mutual invert but can not be mutual fungible.
[ترجمه ترگمان]جنبش فیزیک مغزی، تفاوت متقابل، penetrative متقابل، معکوس کردن متقابل است، اما نمی تواند fungible متقابل باشد
[ترجمه گوگل]جنبش فیزیک مغز اختلاف متقابل، نفوذ متقابل، متقابل متقابل است، اما نمی تواند متقابل دو جانبه باشد
4. Very soon, however, his look became keen and penetrative.
[ترجمه ترگمان]با این حال، خیلی زود نگاهش تیز و penetrative شد
[ترجمه گوگل]خیلی زود، با این حال، نگاه او مشتاق و پر نفوذ شد
5. Penetrative puncture resulted in a faster decrease in disc height, lower glycosaminoglycan content, and higher grades of histologic degeneration.
[ترجمه ترگمان]puncture penetrative منجر به کاهش سریع تر ارتفاع دیسک، محتوای glycosaminoglycan پایین تر و درجات بالاتر از انحطاط histologic شد
[ترجمه گوگل]پانچ نفوذی باعث کاهش سریع ارتفاع دیسک، کاهش محتوای گلیکواسامینوگلیکان و همچنین افزایش درجه انحطی هیستولوژیک شد
6. One last thing: not enjoying your first penetrative experience does not necessarily mean you will not enjoy your next, including first sexual intercourse when you are ready.
[ترجمه ترگمان]آخرین نکته: لذت بردن از اولین تجربه penetrative لزوما به این معنا نیست که وقتی آماده هستید از زندگی بعدی تان لذت نخواهید برد
[ترجمه گوگل]آخرین چیزی که از اولین تجربه نفوذ خود لذت نمی برد لزوما به این معنی نیست که شما بعد از اینکه از آماده بودن برای اولین بار از رابطه جنسی لذت می برید لذت نبرد
7. The penetrative and explosive force that China has in facing globalization is enormous.
[ترجمه ترگمان]نیروی penetrative و explosive که چین در مواجهه با جهانی شدن دارد بسیار عظیم است
[ترجمه گوگل]نیروی نفوذی و انفجاری که چین در برابر جهانی شدن با آن مواجه است بسیار زیاد است
8. A toxic penetrative spray applied to the surface.
[ترجمه ترگمان]اسپری خنک کننده سمی به سطح اعمال می شود
[ترجمه گوگل]اسپری نفوذی سمی به سطح اعمال می شود
9. This is because thick lithosphere will tend to be more resistant to the effects of heat conduction and penetrative magmatism.
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که lithosphere ضخیم تمایل دارند نسبت به اثرات رسانش گرمایی و penetrative magmatism مقاوم باشند
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که لیتوفسور ضخیم تمایل به مقاومت بیشتر در برابر هدایت گرما و ماگماتیسم نفوذپذیر دارد
10. The gunpowder weapons may have a lower range but their extra penetrative power makes them especially useful against heavily armoured foes.
[ترجمه ترگمان]سلاح های باروت ممکن است محدوده پایینی داشته باشند اما قدرت penetrative آن ها، آن ها را به خصوص در برابر دشمنان مسلح دشمن مفید می سازد
[ترجمه گوگل]سلاح های باروت ممکن است دامنه کمتری داشته باشند، اما قدرت نفوذی اضافی آنها را به خصوص در برابر دشمنان بسیار زرهی مفید می کند
11. Andy Saville, a bargain £150,000 buy from Hartlepool last season, was the player to prosper from Peschisllibo's penetrative play.
[ترجمه ترگمان]اندی Saville، با خرید ۱۵۰،۰۰۰ پوند از Hartlepool در فصل گذشته، بازیکن آن بود که از بازی penetrative Peschisllibo سود برد
[ترجمه گوگل]اندی ساویل، قیمت معقول 150،000 پوند از فصل گذشته هارتلپول، بازیکنی است که از نفوذ بازی Peschisllibo خوشحال است
12. I had boyfriends, but always drew the line at penetrative sex.
[ترجمه ترگمان]من دوست پسر داشتم ولی همیشه خط سکس رو می کشیدم
[ترجمه گوگل]من پسر دوست داشتم، اما همیشه خط را در رابطه جنسی نفوذی کشیدم
13. Though clitoral orgasm is easy to achieve, most women want to experience penetrative orgasm.
[ترجمه ترگمان]اگر چه رسیدن به orgasm آسان است اما اغلب زنان می خواهند orgasm penetrative را تجربه کنند
[ترجمه گوگل]گرچه ارگاسم بالستیک برای رسیدن به آن آسان است، اکثر زنان می خواهند ارگاسم نفوذی را تجربه کنند
14. Although water molecules may pass through the cell membranes in a simple penetrative diffusion mode, this diffusion velocity is very slow.
[ترجمه ترگمان]اگر چه مولکول های آب ممکن است از غشا سلولی عبور کنند، این سرعت انتشار خیلی کند است
[ترجمه گوگل]اگر چه مولکول های آب می توانند از طریق غشای سلولی در یک حالت نفوذ ساده نفوذ کنند، این سرعت انتشار بسیار کند است
15. RA 1535 forms a transparent, thin, middle-hard and non-sticky film. It has good penetrative, adhesive and polishing properties.
[ترجمه ترگمان](RA)یک فیلم شفاف، نازک، متوسط و غیر چسبنده را شکل می دهد آن دارای ویژگی های خوب، چسب زخم و تمیز کردن است
[ترجمه گوگل]RA 1535 یک فیلم شفاف، نازک، متوسط و غیر چسبنده را تشکیل می دهد این خواص نفوذی، چسبندگی و صیقلی خوب دارد