1. Congress has outlawed the sale of certain drugs.
کنگره فروش داروهای خاصی را غیر قانونی اعلام کرد
2. The best known outlaw of the American West was Jesse James.
تبهکار معروف آمریکای غربی "جسی جیمز" بود
3. An animal which is cast out by the rest of the pack is known as an outlaw.
حیوانی که از بقیه گله طرد می شود، به عنوان یک حیوان نافرمان تلقی می شود
4. an outlaw country
کشوری که قوانین بین المللی را زیر پا می گذارد،کشور متمرد
5. do not outlaw tipplers, oh pious ascetic. . .
منع رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت. . .
6. we will outlaw the rebels unless they surrender immediately
اگر شورشیان فورا تسلیم نشوند آنها را از حمایت قانون و حقوق محروم خواهیم کرد.
7. Robin Hood was an outlaw who lived in the forest and stole from the rich to give to the poor.
[ترجمه ترگمان]رابین هود یک یاغی بود که در جنگل زندگی می کرد و از ثروتمندان جدا شد تا به فقرا بدهد
[ترجمه گوگل]رابین هود غیر قانونی بود که در جنگل زندگی می کرد و از غنی به سرقت برده بود تا به فقرا بدهد
8. The outlaw was granted sanctuary in the church.
[ترجمه ترگمان]این یاغی به کلیسا پناه داده شد
[ترجمه گوگل]بیگناه در کلیسا مقدس شد
9. The outlaw hid out in the hills for several months.
[ترجمه ترگمان]این یاغی چندین ماه است که در تپه ها مخفی شده است
[ترجمه گوگل]این ممنوعیت چندین ماه در تپه ها پنهان شده است
10. The new law will outlaw smoking in public places.
[ترجمه ترگمان]قانون تازه سیگار کشیدن در مکان های عمومی را غیرقانونی اعلام خواهد کرد
[ترجمه گوگل]قانون جدید سیگار کشیدن را در مکان های عمومی ممنوع می کند
11. Support for bill to outlaw hackers.
[ترجمه ترگمان]حمایت از لایحه هکرها به هکرها
[ترجمه گوگل]پشتیبانی از لایحه هکرها را ممنوع کرده است
12. He would outlaw abortion and end gun control.
[ترجمه ترگمان]او سقط جنین را غیرقانونی می کرد و کنترل سلاح را به پایان می رساند
[ترجمه گوگل]او سقط جنین را ممنوع کرده و کنترل اسلحه را پایان می دهد
13. Such legislation would outlaw any models which fell below a certain standard.
[ترجمه ترگمان]چنین قوانینی، هر گونه مدل هایی را که زیر یک استاندارد خاص می افتادند را منع می کرد
[ترجمه گوگل]چنین مقرراتی، هر مدل که زیر یک استاندارد خاص قرار می گیرد، غیرقانونی است
14. Tebbit found himself unable to outlaw the closed shop entirely.
[ترجمه ترگمان]Tebbit فهمید که نمی تواند مغازه را به طور کامل از بین ببرد
[ترجمه گوگل]تابیتی توانست کل فروشگاه بسته را به طور غیرقانونی پیدا کند
15. Any attempt to dismantle the PTA or outlaw the plastic bullet could lead to a confrontation with police and Army chiefs.
[ترجمه ترگمان]هر گونه تلاش برای برچیدن اداره مخابرات پاکستان و یا غیرقانونی کردن یک گلوله پلاستیکی می تواند منجر به رویارویی با پلیس و روسای ارتش شود
[ترجمه گوگل]هر گونه تلاش برای از بین بردن PTA یا غلط کردن گلوله پلاستیکی می تواند منجر به مقابله با پلیس و فرماندهان ارتش شود
16. Attempts to outlaw abortion have so far been unsuccessful.
[ترجمه ترگمان]تلاش ها برای غیرقانونی کردن سقط جنین ناموفق بوده اند
[ترجمه گوگل]تلاش برای از بین بردن سقط جنین تا کنون ناموفق بوده است
17. It is an outlaw culture trying to play golf at Burning Tree.
[ترجمه ترگمان]این یک فرهنگ غیرقانونی است که در حال تلاش برای بازی گلف در درخت سوزاندن است
[ترجمه گوگل]این یک فرهنگ غیر قانونی است که سعی در بازی کردن گلف در Burning Tree دارد
18. The McNamara Bill calls on Parliament to outlaw foxhunting.
[ترجمه ترگمان]لایحه مک نامارا از پارلمان خواست تا foxhunting را غیرقانونی اعلام کنند
[ترجمه گوگل]بیل مک نامارا از پارلمان خواست تا فاکس هانتینگ را مجازات کند