کلمه جو
صفحه اصلی

scintilla


معنی : اثر، جرقه
معانی دیگر : کمترین اثر، ذره، اخگر

انگلیسی به فارسی

جرقه، اثر


scintilla، جرقه، اثر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a tiny amount; trace.
مشابه: grain, lick, shred

- There was not a scintilla of truth in the rumor.
[ترجمه ترگمان] شایعات حقیقت نداشت
[ترجمه گوگل] در این شایعه هیچ حقیقت وجود نداشت

• iota, trace, small particle; spark, flicker

مترادف و متضاد

اثر (اسم)
trace, tract, growth, impression, efficacy, effect, sign, affect, result, relic, symptom, scintilla, track, clue, impress, consequence, rut, opus, umbrage, remnant, signature, vestige

جرقه (اسم)
arc, spark, sparkle, scintillation, scintilla, flake, cough

small bit, trace


Synonyms: atom, crumb, dab, dash, drop, flash, hint, iota, particle, pinch, ray, shade, shred, small quantity, smidgen, soupçon, sparkle, speck, spot, whiff, whisper


جملات نمونه

1. his claim has no scintilla of truth
ادعای او ذره ای حقیقت ندارد.

2. He says there is "not a scintilla of evidence" to link him to any controversy.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که \"هیچ مدرکی وجود ندارد\" که او را به بحث و جدل بکشاند
[ترجمه گوگل]او می گوید 'هیچ شواهدی وجود ندارد که بتواند او را به هر گونه اختلاف نظر مرتبط کند '

3. They had not found a scintilla of evidence against him.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک جرقه از مدارک علیه او پیدا نکرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها یک شواهد علیه او پیدا نکردند

4. There isn't a scintilla of evidence to prove it.
[ترجمه ترگمان]یک جرقه از مدرک برای اثبات آن وجود ندارد
[ترجمه گوگل]شواهدی وجود ندارد که آن را اثبات کند

5. There is not a scintilla of truth in what she says.
[ترجمه ترگمان]از چیزی که او می گوید یک scintilla وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در آنچه او می گوید، هیچ حقیقتی از حقیقت وجود ندارد

6. There's not a scintilla of truth in what he says.
[ترجمه ترگمان]از چیزی که او می گوید یک scintilla وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در آنچه که می گوید، هیچ حقیقتی وجود ندارد

7. There's not a scintilla of evidence.
[ترجمه ترگمان]یک جرقه از مدرک نیست
[ترجمه گوگل]شواهدی وجود ندارد

8. Novelty ignites scintilla admittedly easily, novelty always also is the prelude of the distance.
[ترجمه ترگمان]تازه شعله ور شدن به آسانی، تازگی و تازگی نیز پیش درآمد فاصله است
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب scintilla را به راحتی روشن می کند، پیشگویی از راه دور همیشه تازگی است

9. Not a scintilla of evidence to prove it.
[ترجمه ترگمان]یه جرقه از مدرک برای اثباتش نیست
[ترجمه گوگل]نه یک شواهد برای اثبات آن

His claim has no scintilla of truth.

ادعای او ذره‌ای حقیقت ندارد.


پیشنهاد کاربران

بارقه


کلمات دیگر: