کلمه جو
صفحه اصلی

light bulb


معنی : لامپ برق، چراغ برق
معانی دیگر : چراه برق

انگلیسی به فارسی

چراغ برق، لامپ برق


لامپ روشنایی، چراغ برق، لامپ برق


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an incandescent electric light, or the bulb-shaped glass housing that encloses its filament.

• object made from a metal base and glass case (produces light when an electrical current is passed through it)
a light bulb is the central glass part of an electric lamp which light shines from.

مترادف و متضاد

لامپ برق (اسم)
bulb, light bulb

چراغ برق (اسم)
light bulb

جملات نمونه

1. How did Edison make the light bulb?
[ترجمه X] ادیسون چگونه لامپ برق را ساخت؟
[ترجمه X1] چگونه ادیسون لامپ را اختراع کرد ؟!
[ترجمه ترگمان]ادیسون چطور لامپ را درست کرد؟
[ترجمه گوگل]ادیسون چگونه لامپ را چگونه انجام داد؟

2. I wish someone would invent an everlasting light bulb.
[ترجمه 111] ای کاش کسی لامپ نوری ابدی اختراع کند.
[ترجمه ترگمان]ای کاش یک نفر یک لامپ معمولی اختراع می کرد
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم یک لامپ الکتریکی همیشه ابداع کند

3. A light bulb dangled from a wire in the ceiling.
[ترجمه ترگمان]یک لامپ برقی از یک سیم در سقف اویزان بود
[ترجمه گوگل]یک لامپ از سیم در سقف آویزان شد

4. A single light bulb dangled from the ceiling.
[ترجمه ترگمان]یک لامپ کوچک از سقف اویزان بود
[ترجمه گوگل]یک لامپ انفجاری از سقف

5. A naked light bulb dangled from the ceiling.
[ترجمه ترگمان]یک لامپ مهتابی از سقف آویزان بود
[ترجمه گوگل]لامپ برهنه از سقف آویزان شد

6. The light bulb needs renewing.
[ترجمه 111] لامپ نیاز به تجدید انرژی دارد
[ترجمه ترگمان]لامپ به تجدید نیاز دارد
[ترجمه گوگل]لامپ لامپ نیاز به تجدید

7. Edison took out a patent on the light bulb.
[ترجمه 111] ادیسون حق ثبت اختراع را روی لامپ گرفت
[ترجمه ترگمان]ادیسون یک حق اختراع را در لامپ روشن بیرون آورد
[ترجمه گوگل]ادیسون حق ثبت اختراع را بر روی لامپ گذاشت

8. A single electric light bulb dangled from the ceiling.
[ترجمه ترگمان]یک لامپ الکتریکی تنها از سقف آویزان بود
[ترجمه گوگل]یک لامپ الکتریکی برق از سقف آویزان شد

9. The light bulb imploded.
[ترجمه ترگمان]لامپ داخل شد
[ترجمه گوگل]لامپ برق گرفت

10. A small light bulb next to the assistant indicates that it has some helpful advice to offer.
[ترجمه ترگمان]یک لامپ کوچک در کنار دستیار نشان می دهد که پیشنهاد مفیدی برای ارائه دارد
[ترجمه گوگل]یک لامپ کوچک در کنار دستیار نشان می دهد که دارای توصیه های مفید برای ارائه است

11. Can you change this light bulb for me? I can't reach.
[ترجمه ترگمان]میشه این لامپ روشن رو برام عوض کنی؟ دست خودم نیست
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این لامپ را برای من تغییر دهید؟ من نمی توانم بروم

12. Another type of light bulb you may come across is the tungsten halogen bulb.
[ترجمه ترگمان]یک نوع دیگر از لامپ حبابی که ممکن است بر روی آن ظاهر شود، لامپ هالوژن تنگستن است
[ترجمه گوگل]نوع دیگری از لامپهای LED که ممکن است شما را لرزاند لامپ هالوژن تنگستن است

13. This light bulb screws in.
[ترجمه ترگمان]این لامپ - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]این پیچ های لامپ در

14. This light bulb has gone.
[ترجمه ترگمان]این لامپ خاموش شده است
[ترجمه گوگل]این لامپ رفته است

15. Torture King places a circular fluorescent light bulb on his head and touches an open electrical circuit.
[ترجمه ترگمان]شکنجه پادشاه یک لامپ مهتابی حلقوی بر روی سر خود قرار می دهد و یک مدار الکتریکی باز را لمس می کند
[ترجمه گوگل]شکنجه پادشاه لامپ فلورسنت دایره ای را روی سرش قرار می دهد و یک مدار الکتریکی باز است

پیشنهاد کاربران

لامپ

لامپ نور

لامپ حبابی

لامپ روشنایی

لامپ روشن

لامپ برق

Thomas Edison invented the light bulb
توماس ادیسون لامپ را اختراع کرد ⚗️⚗️⚗️

پیازی روشن

از این لامپ ها - - - >💡💡💡


کلمات دیگر: