کلمه جو
صفحه اصلی

nostril


معنی : خیشوم، سوراخ بینی، منخر
معانی دیگر : سوراخ دماغ، سورا  بینی

انگلیسی به فارسی

سوراخ بینی، منخر


سوراخ بینی، منخر، خیشوم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one of the two outside openings in the nose.

• either of the two external openings of the nose
your nostrils are the two openings at the end of your nose.

مترادف و متضاد

خیشوم (اسم)
nose, cartilage, nostril

سوراخ بینی (اسم)
nostril

منخر (اسم)
nostril

جملات نمونه

1. Susskind Eikhl said, and snorted through one nostril.
[ترجمه ترگمان]Susskind Eikhl گفت: و از درون یک سوراخ بینی اش را بالا کشید
[ترجمه گوگل]سوزکند ایکل گفت، و از طریق یک سوراخ سوراخ شد

2. Once he ambled into a nostril of sand, that sneezed and sneezed to expel him.
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد سوراخ بینی شد، عطسه کرد و عطسه کرد تا او را اخراج کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که او را به سوراخ سوراخ شن و ماسه، که عطسه و عطسه به او اخراج شد

3. She pokes the other end inside her nostril.
[ترجمه ترگمان]و از ته بینی اش بیرون می زند
[ترجمه گوگل]او سر دیگر را در داخل سوراخ سوراخ می کند

4. Blow your nose by holding one nostril shut and forcing the mucus to shoot out the other.
[ترجمه ترگمان]بینی خود را با نگه داشتن یک سوراخ بینی بسته و مخاط را وادار به شلیک به طرف دیگر کنید
[ترجمه گوگل]بینی خود را با نگه داشتن یک سوراخ سوراخ بینی و مجبور کردن موکوس به ساقه کردن دیگران ضربه بزنید

5. The following is a simple nostril breathing exercise.
[ترجمه ترگمان]در زیر یک تمرین تنفس مصنوعی ساده وجود دارد
[ترجمه گوگل]زیر یک ورزش تنفسی ساده سوراخ بینی است

6. Right nostril is masculine, heat, competitive and force.
[ترجمه ترگمان]سوراخ بینی راست، نرینه، حرارت، رقابت و نیرو است
[ترجمه گوگل]سوراخ سوراخ راست مردانه، گرما، رقابتی و نیرویی است

7. DATA : Not ready reading right nostril. Abort, Retry, Fail?
[ترجمه ترگمان]دیتا: آماده خواندن یک سوراخ بینی صحیح نیستند دوباره سعی کنید، سعی کنید شکست بخورید
[ترجمه گوگل]اطلاعات: آماده نیست خواندن سوراخ راست Abort، Retry، Fail؟

8. Repeat with left nostril, exhale through the right.
[ترجمه ترگمان]با بینی چپ خود تکرار کنید و از سمت راست بیرون بکشید
[ترجمه گوگل]با نوستال سمت چپ تکرار کنید، از راست به بیرون بکشید

9. Combining with the information of nostril, it presented a lip feature extraction method lip feature points.
[ترجمه ترگمان]ترکیب با اطلاعات سوراخ بینی، روش استخراج ویژگی لب را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]با ترکیب اطلاعات با سوراخ سوراخ بینی، یک ویژگی از ویژگی های استخراج لب از ویژگی های لب مشخص شده است

10. Has more yellow on bill than smaller Bewick's Swan, reaching below nostril at an acute angle.
[ترجمه ترگمان]رنگ زرد بیشتری نسبت به سو ان کوچک تر دارد و به سوراخ بینی در زاویه حاد می رسد
[ترجمه گوگل]زنجیره ای بیشتر از لوئیس Bewick's Swan در زاویه حاد دارد

11. Watery nasal discharge and obstruction goes from left to right nostril.
[ترجمه ترگمان]تخلیه بینی و انسداد بینی از چپ به سوراخ بینی راست حرکت می کند
[ترجمه گوگل]تخلیه آبرسانی بینی و انسداد بینی از سمت راست به سمت راست می رود

12. She crouched over the stuff like a child and drew it into her nostril.
[ترجمه ترگمان]او مثل یک بچه خم شد و آن را در بینی اش کشید
[ترجمه گوگل]او بیش از چیزهایی مانند یک کودک crouched و آن را به سوراخ سوراخ خود را کشید

13. Susskind Eikhl emitted a snort of laughter through a single nostril.
[ترجمه ترگمان]از میان یک سوراخ بینی غرشی به گوش رسید
[ترجمه گوگل]سوزکند آیکل یک خنده را از طریق یک سوراخ سوراخ کرد

14. She raised a finger to her nose and blew air through the free nostril.
[ترجمه ترگمان]او انگشتش را روی بینی اش برد و هوا را از میان سوراخ بیرون کشید
[ترجمه گوگل]او انگشتی را به بینیش کشید و هوا را از طریق سوراخ بینی آزاد کرد

the two nostrils

دو سوراخ بینی، منخرین


پیشنهاد کاربران

سوراخ بینی


کلمات دیگر: