1. These were known as burghs of barony and regality.
[ترجمه ترگمان]این ها به عنوان burghs بارون و regality شناخته می شدند
[ترجمه گوگل]این ها به عنوان burghs of barony and regal شناخته می شود
2. By MICHELLE PRICE Olusegun Obasanjo retains the air of regality common to retired heads of state.
[ترجمه ترگمان]با افزایش قیمت MICHELLE اوباسانجو، Obasanjo Obasanjo حالت عادی خود را حفظ کرد
[ترجمه گوگل]با قیمت MICHELLE Olusegun Obasanjo حفظ هوا به طور معمول برای سران دولت بازنشسته حفظ می کند
3. The power of emperor's guard troopswastheorganic constitute of Chinese ancient regality.
[ترجمه ترگمان]قدرت گارد سلطنتی troopswastheorganic از regality باستانی چینی تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]قدرت سربازان امپراتور، ساختارهای ارگانیک از حکومت دینی چینی است
4. The chapter three, With Outer Chapter of Bao Puzi, the Confucianism is discussed in aspects of relationship between regality and liege, Xing and Ren.
[ترجمه ترگمان]فصل سوم با بخش بیرونی of Bao، the در جنبه های ارتباط بین regality و مخدوم، ژینگ و رن مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]فصل سوم، با فصل خارج از Bao Puzi، کنفوسیوس گرایی در جنبه های رابطه بین رعایت و دروغ، Xing و رن بحث می شود
5. People with Leo in the Ascendant seem to possess a flair for the life of nobility and regality.
[ترجمه ترگمان]مردم با لئو در the به نظر می رسد که استعداد زندگی اشراف و regality را دارند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد افرادی که در لس آنجلس حضور دارند، دارای شادی برای زندگی عارفانه و ریاکاری هستند
6. The power of emperor's guard troops was the organic constitute of Chinese ancient autarchical regality.
[ترجمه ترگمان]قدرت سپاه پاسداران امپراطور، ارگانیک باستان شناسان باستانی چینی بود
[ترجمه گوگل]نیروهای محافظی امپراتور، ساختار ارگانی از سلطنت سلطنتی چینی است