کلمه جو
صفحه اصلی

nurseryman


معنی : باغبان، زارع، پرورنده گیاهان
معانی دیگر : متصدی قلمستان، کارگر خزانه، فروشنده ی درخت و گل، صاحب قلمستان، درخت کار، صاحب تلمبار

انگلیسی به فارسی

باغبان، پرورنده گیاهان، زارع


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: nurserymen
• : تعریف: one who grows plants or young trees, often for sale.

• one who owns or runs a plant nursery

مترادف و متضاد

باغبان (اسم)
boor, gardener, nurseryman

زارع (اسم)
tiller, planter, nurseryman, farmhand, sharecropper

پرورنده گیاهان (اسم)
nurseryman

جملات نمونه

1. The show has gained a reputation as a regional Chelsea, attracting nurserymen and visitors from all over the country.
[ترجمه ترگمان]این نمایش به عنوان چلسی منطقه ای به شهرت رسید و nurserymen و بازدیدکننده از سراسر کشور را به خود جلب کرد
[ترجمه گوگل]نمایش این شهر به عنوان یک چلسی منطقه ای به دست آورده است، جذب پرستاران و بازدید کنندگان از سراسر کشور است

2. Along with him I planted other wild trees, mostly native willows and the nurserymen came and added their more refined products.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر او، درختان وحشی دیگری را کار گذاشته بودم که اغلب درخت های بید بومی بودند و the می آمدند و محصولات more را اضافه می کردند
[ترجمه گوگل]همراه با او، من دیگر درختان وحشی را کاشتم، بیشتر بیدانه های بومی و پرستاران آمد و محصولات تصفیه شده بیشتری را اضافه کردند

3. The result - a compost of which nurserymen can be proud.
[ترجمه ترگمان]نتیجه - کمپوست که nurserymen می تواند به آن افتخار کند
[ترجمه گوگل]نتیجه - کمپوست که پرستاران می توانند افتخار کنند

4. First came the farmers and then more specialist cultivators: market gardeners, nurserymen and florists.
[ترجمه ترگمان]ابتدا کشاورزان و سپس cultivators متخصص بیشتری آمدند: gardeners بازار، nurserymen و florists
[ترجمه گوگل]ابتدا کشاورزان و سپس متخصصان متخصص کشتزارها: باغبانان بازار، پرستاران و گلدارها آمدند

5. Use a fungicide recommended by your nurseryman.
[ترجمه ترگمان]از یک علف کش fungicide که by شما توصیه می کند استفاده کنید
[ترجمه گوگل]از یک قارچ کش توصیه شده توسط پرستار خود استفاده کنید

6. Her daddy was a nurseryman and grew tomatoes and grapes and hothouse plants and flowers in his glasshouses.
[ترجمه ترگمان]پدرش آدم nurseryman بود و گوجه فرنگی و انگور و گیاهان گلخانه ای را در glasshouses پرورش می داد
[ترجمه گوگل]پدرش پرستار بود و گوجه فرنگی ها و انگورها و گیاهان گلخانه ای و گل ها را در گلخانه اش رشد می داد

7. The Nurseryman has tears glistening on his cheeks; he blows his nose into a white handkerchief.
[ترجمه ترگمان]اشک از گونه هایش جاری است و بی نیش را به دستمال سفیدی می زند
[ترجمه گوگل]پرستار اشک بر گونه هایش دارد؛ او بینی خود را به یک دستمال سفید سفید می کوبد

8. Two nurserymen have begun farming Tiger Worms.
[ترجمه ترگمان]دو nurserymen کشاورزی در کرم ها را آغاز کرده اند
[ترجمه گوگل]دو پرستار بچه کشاورزی کج ببر را آغاز کرده اند

9. Nurserymen and women from all over the country showed off the plants and flowers they've carefully grown.
[ترجمه ترگمان]زنان و زنان از سراسر کشور گیاهان و گل هایی را که به دقت رشد کرده اند را نشان داده اند
[ترجمه گوگل]پرستاران و زنان از سراسر کشور گیاهان و گل هایی را که دقت کرده اند نشان می دهند

10. Good nurserymen watch the weather forecasts, and do not despatch when cold weather is imminent.
[ترجمه ترگمان]nurserymen خوب پیش بینی آب و هوا را تماشا می کنند و هنگامی که آب و هوای سرد قریب الوقوع است به شما اطلاع نمی دهند
[ترجمه گوگل]پرستاران خوب پیش بینی آب و هوا را تماشا می کنند و زمانی که آب و هوای سرد اجتناب ناپذیر است، ارسال نمی شود

11. She enlisted the aid of a local nurseryman.
[ترجمه ترگمان]او از یک nurseryman محلی کمک گرفت
[ترجمه گوگل]او به کمک یک پرستار محلی کمک کرد

12. Commend me to the nurseryman and the poulterer.
[ترجمه ترگمان]غمی نیست که آدم باغبان و پرورش دهنده پرنده داشته باشد
[ترجمه گوگل]من را به پرستار و پرستار احترام کن

13. My dear child, commend Dr. Grant to the deanery of Westminster or St. Paul's, and I should be as glad of your nurseryman and poulterer as you could be.
[ترجمه ترگمان]بچه عزیزم، جناب گرانت را به the وست می نستر یا سنت پل ببرد، و من هم مثل تو از باغبان و پرورش دهنده پرنده your خوشحال می شوم
[ترجمه گوگل]فرزند عزیزم، دکتر گرانت را به اداره امور وست مینستر یا سنت پل، و من باید از پرستار و پرستار شما خوشحال باشم


کلمات دیگر: