کلمه جو
صفحه اصلی

reduplicate


معنی : دو چندان، نسخه دوم، دو برابر کردن، تکرار کردن
معانی دیگر : نسخه برداشتن، کپی کردن، دو چندان کردن، (زبان شناسی) دوگان سازی کردن (مثلا tom-tom یا bye-bye)، دوچندان شدن، دوبرابر شدن، دوچندانی، دوبرابری، المثنی

انگلیسی به فارسی

دو برابر کردن، تکرار کردن، دوچندان، نسخه دوم،المثنی


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: reduplicates, reduplicating, reduplicated
(1) تعریف: to repeat or duplicate.

(2) تعریف: to form (a derivative or new word) by repeating all or part of a root word.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
(1) تعریف: to be duplicated.

(2) تعریف: to be repeated, as in grammatical reduplication.
صفت ( adjective )
• : تعریف: doubled.

• double, copy; repeat, perform again
double, copy; repeat, perform again

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] مضاعف کردن

مترادف و متضاد

دو چندان (صفت)
reduplicate

نسخه دوم (صفت)
reduplicate

دو برابر کردن (فعل)
double, redouble, reduplicate

تکرار کردن (فعل)
reiterate, repeat, replicate, reduplicate, rehearse, frequent, iterate, ingeminate, renew

جملات نمونه

1. Alternating-current-direct-current reduplicate iron plating is a new technology that can make full use of existing equipment and attain fine plating.
[ترجمه ترگمان]روکش فلزی جریان متناوب جریان متناوب یک تکنولوژی جدید است که می تواند استفاده کامل از تجهیزات موجود و دست یابی به روکش مناسب را ایجاد کند
[ترجمه گوگل]جوش کاری آهنربای متناوب جاری-مستقیم-فعلی یک تکنولوژی جدید است که می تواند به طور کامل از تجهیزات موجود استفاده کند و به خوبی پوشش داده شود

2. The procedure of landscape architecture planning is a reduplicate dialogue between a planner and the site.
[ترجمه ترگمان]فرآیند برنامه ریزی معماری چشم انداز یک گفتگوی reduplicate بین یک برنامه ریز و سایت است
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی معماری برنامه ریزی معماری یک دیالوگ تکراری بین برنامه ریز و سایت است

3. In order for sex to exist, signs must reduplicate biological being.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه سکس وجود داشته باشد، نشانه ها باید بیولوژیکی باشند
[ترجمه گوگل]برای اینکه جنسیت وجود داشته باشد، علائم باید موجودیت بیولوژیکی را کمرنگ کند

4. The progress of landscape architecture is a reduplicate dialogue between the landscape architect and the site.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت معماری چشم انداز یک گفتگوی reduplicate بین معمار چشم انداز و سایت است
[ترجمه گوگل]پیشرفت معماری منظر یک دیالوگ تکراری بین معمار منظر و سایت است

5. For decision table (DT) with reduplicate and conflictive objects, a rule acquisition approach based on rough set theory (RST) is presented(sentence dictionary), which makes the rules acquired cover all the objects in DT.
[ترجمه ترگمان]برای میز تصمیم گیری (DT)با اشیا reduplicate و conflictive، یک رویکرد اکتساب یک قاعده براساس تیوری مجموعه زبر (rst)ارائه شده است که باعث می شود قوانین تمام اشیا در DT پوشش داده شوند
[ترجمه گوگل]برای جدول تصمیم گیری (DT) با اشیاء تکراری و متضاد، یک رویکرد جمع آوری قانون بر اساس نظریه مجموعه های خشن (RST) (dictionary dictionary) ارائه می شود که باعث می شود که قوانین به دست آمده تمام اشیاء در DT را پوشش دهد

6. These cells are able to reduplicate themselves.
[ترجمه ترگمان]این سلول ها می توانند خود را مهار کنند
[ترجمه گوگل]این سلول ها قادر به تکثیر خود هستند

7. Reduplicate investment is a problem that has never been solved very well in the process of China economic evolution.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری Reduplicate مشکلی است که هرگز در روند تکامل اقتصادی چین به خوبی حل نشده است
[ترجمه گوگل]تکرار سرمایه گذاری یک مشکل است که هرگز در روند تکامل اقتصادی چین حل نشده است

8. These theories are agglutinate, reduplicate and can be combined as a whole with a uniform research platform or learning frame.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]این تئوریها آگلوتینت، تکرار می شوند و می توانند به صورت یکپارچه با پلت فرم تحقیق یکپارچه یا چارچوب یادگیری ترکیب شوند

9. This method had the characteristic of reduplicate in practice, and can be used as a good reference for researcher.
[ترجمه ترگمان]این روش دارای ویژگی of در عمل است و می تواند به عنوان مرجع خوبی برای پژوهشگر مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]این روش در عمل عملکرد کوچکی دارد و می تواند به عنوان مرجع خوب برای محقق استفاده شود

10. This dissertation analyzes the think-category verbs from five aspects, which are Semantics, syntax collocation, syntax function, reduplicate forms and correspond relations.
[ترجمه ترگمان]این مقاله، افعال فکری - مقوله را از پنج بعد تحلیل می کند، که معناشناسی، همنشینی، تابع نحو، اشکال reduplicate و روابط متناظر هستند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، افعال گروهی فکر را از پنج جنبه تحلیل می کند که عبارتند از Semantics، هماهنگ سازی نحو، تابع نحو، اشکال قرمز و روابط متقابل

11. The structure of knowledge base is build by the database of relational data model. In order to add rules and delete reduplicate rules, knowledge base has the function of addition, deletion and so on.
[ترجمه ترگمان]ساختار پایه دانش توسط پایگاه داده مدل داده های رابطه ای ایجاد می شود برای اضافه کردن قواعد و حذف قواعد reduplicate، مبنای دانش تابعی از اضافه، حذف و غیره دارد
[ترجمه گوگل]ساختار پایگاه دانش توسط پایگاه داده مدل ارتباطی ایجاد می شود به منظور افزودن قوانین و حذف قوانین کپیبرداری، پایگاه دانش عملکرد اضافه کردن، حذف و غیره دارد

12. In traditional view, the task of a translator is to reproduce the intention of the author of the source text or reduplicate the language of the source text.
[ترجمه ترگمان]در دیدگاه سنتی، وظیفه مترجم عبارت است از تولید مجدد نیت مولف متن مبدا یا متن متن مبدا
[ترجمه گوگل]در دیدگاه سنتی، وظیفه مترجم، بازتاب قصد نویسنده متن متن یا تکرار زبان زبان متن است

13. It provides users with suitable results by removing the reduplicate results and estimating the similarity between results and user query.
[ترجمه ترگمان]این روش با حذف نتایج reduplicate و تخمین شباهت بین نتایج و پرس و جوها، نتایج مناسبی را برای کاربران فراهم می آورد
[ترجمه گوگل]این نتایج را با حذف نتایج قرمز تکراری و برآورد شباهت بین نتایج و پرس و جو کاربر به دست می دهد

14. Taking two examples, matching spatial features and their attributes and deleting reduplicate features in spatial database, indicate the technique key point of this appro.
[ترجمه ترگمان]با درنظر گرفتن دو مثال، تطبیق ویژگی های فضایی و ویژگی های آن ها و حذف ویژگی های reduplicate در پایگاه داده فضایی، تکنیک کلیدی این appro را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن دو نمونه، تطبیق ویژگی های فضایی و ویژگی های آنها و حذف ویژگی های قرمز تکراری در پایگاه داده فضایی، نقطه اصلی تکنیک این مورد را نشان می دهد

15. The progress of landscape architecture is a progress of a reduplicate dialogue between the landscape architect and the site.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت معماری چشم انداز، پیشرفت گفتگوی reduplicate بین معمار چشم انداز و سایت است
[ترجمه گوگل]پیشرفت معماری منظر پیشرفت یک گفتگوی مجدد بین معمار منظر و سایت است

This process can be reduplicated indefinitely.

این فرآیند را می‌توان به‌صورت نامحدود تکرار کرد.



کلمات دیگر: