کلمه جو
صفحه اصلی

may day


معنی : روز کارگر، روز اول ماه مه، جشن اول ماه مه
معانی دیگر : (در اصل) جشن بهار (همراه با رقص و شادی)، (نشان بین المللی برای جلب کمک - به ویژه کشتیرانی و هواپیمایی) به کمک بشتابید!، می دای !

انگلیسی به فارسی

روز اول ماه مه، روز کارگر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: May-day (adj.)
• : تعریف: the first day of May, celebrated traditionally by a dance around a Maypole and the crowning of a May queen, and recently established in some countries as a holiday in honor of international labor.
اسم ( noun )
• : تعریف: the international radiotelephone distress signal, used by ships and aircraft in need of help.

• spring festival celebrated on the 1st of may; holiday celebrated on the 1st of may in honor of workers and labor organizations
may day is the first day of may, which is celebrated as a festival in several countries, especially as a workers' day in socialist countries.
international distress signal that is used especially by ships and aircraft
a mayday or a mayday signal is a radio signal which someone in a plane or ship sends out as a call for help when the plane or ship is in serious difficulty.

مترادف و متضاد

روز کارگر (اسم)
labor day, may day

روز اول ماه مه (اسم)
may day

جشن اول ماه مه (اسم)
may day

جملات نمونه

1. Many New Year and May Day ceremonies have virtually died out now.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از جشن های سال نو و مراسم روز مه اکنون عملا جان خود را از دست داده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مراسم سال نو و مه روز تقریبا مرده اند

2. May Day has become a venerable institution.
[ترجمه ترگمان]روز ماه مه به یک موسسه مشهور تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]روز مهمی تبدیل به یک نهاد محترم شده است

3. May Day will soon come round.
[ترجمه ترگمان]بزودی فرا خواهد رسید
[ترجمه گوگل]ماه مه به زودی دور خواهد آمد

4. On May Day hundreds of thousands used to be bussed in to parade through East Berlin.
[ترجمه ترگمان]در روز ماه مه، صدها هزار نفر برای رژه از شرق برلین با اتوبوس به خیابان ها آمدند
[ترجمه گوگل]در ماه مه، صدها هزار نفر برای برپایی برلین از شرق برلین سوار شدند

5. May Day dawned warm and sunny, and the two veterans nodded at each other over morning coffee.
[ترجمه jo] خلبان یه پیام اضطراری فرستاد
[ترجمه ترگمان]روز ماه مه گرم و آفتابی به نظر می رسید و دو سرباز قدیمی در نوشیدن قهوه صبح با یکدیگر سر تکان دادند
[ترجمه گوگل]روز مه روز صبح بخیر گرم و آفتابی بود و دو جانباز قهوه صبحانه یکدیگر را به یکدیگر شلیک کردند

6. He has blamed the police for causing the May Day riot, siding with the Front.
[ترجمه ترگمان]او پلیس را مسئول شورش روز مه، جانبداری از جبهه مقصر دانست
[ترجمه گوگل]او پلیس را به دلیل وقوع شورش های ماه مه سال 2012 متهم کرده است

7. The President's absence from the May Day parade has fuelled speculation that he is seriously ill.
[ترجمه ترگمان]غیبت رئیس جمهور از رژه روز ماه مه، گمانه زنی هایی مبنی بر اینکه او واقعا بیمار است، دامن زده است
[ترجمه گوگل]غیبت رئیس جمهور از روز ریاست روز مهتاب موجب گمانه زنی ها شد که او به شدت بیمار است

8. So at the May Day rally there they are.
[ترجمه ترگمان]بنابراین در تظاهرات روز ماه مه، آن ها هستند
[ترجمه گوگل]بنابراین در روز تظاهرات روز May آنها وجود دارد

9. This will take place over the May Day holiday weekend, and there is a choice of travel by air or coach.
[ترجمه ترگمان]این هفته در تعطیلات آخر هفته می برگزار خواهد شد و یک انتخاب برای سفر هوایی یا مربی وجود دارد
[ترجمه گوگل]این برگزار خواهد شد در پایان ماه مه تعطیلات آخر هفته، و انتخاب سفر با هوا یا مربی وجود دارد

10. It was May Day 197 then yet to be made by the new Labour government into a public holiday.
[ترجمه ترگمان]روز ماه مه بود که در آن زمان از سوی دولت جدید کارگر به یک تعطیلی عمومی تبدیل شد
[ترجمه گوگل]این روز مه 197 بود که هنوز توسط دولت جدید کار در یک تعطیل عمومی ساخته شده بود

11. May Day was retained as a national holiday.
[ترجمه ترگمان]روز ماه مه به عنوان یک تعطیلی ملی حفظ شد
[ترجمه گوگل]ماه مه به عنوان یک تعطیلات ملی حفظ شد

12. At least five people were injured during a May Day march in Sri Lanka when police fired tear gas.
[ترجمه ترگمان]در طی یک راهپیمایی روز ماه مه در سریلانکا، زمانی که پلیس گاز اشک آور شلیک کرد، حداقل پنج تن زخمی شدند
[ترجمه گوگل]در طی حملۀ ماه مارس در سریلانکا، پلیس هنگام اخراج گاز اشک آور، حداقل پنج نفر زخمی شدند

13. May Day protest movement began in Chicago over 1years ago.
[ترجمه ترگمان]جنبش اعتراضی روز مه در شیکاگو بیش از ۱ سال پیش آغاز شد
[ترجمه گوگل]جشن تظاهرات روز ماه مه در شیکاگو بیش از 1 سال پیش آغاز شد

14. At the first May Day demonstration in Vienna in 1890, 200,000 marchers emerged into the public arena.
[ترجمه ترگمان]در اولین تظاهرات روز ماه می در وین در سال ۱۸۹۰، ۲۰۰،۰۰۰ نفر از راهپیمایان در عرصه عمومی ظاهر شدند
[ترجمه گوگل]در اولین تظاهرات روز ماه مه در وین در سال 1890، 200،000 تیرانداز به عرصه عمومی رسید

15. We sent out a mayday, but your guess is as good as mine if anyone heard it.
[ترجمه ترگمان]پیام اضطراری فرستادیم اما حدس شما به خوبی من است اگر کسی آن را شنید
[ترجمه گوگل]ما یک روز مادری را فرستادیم، اما اگر شما آن را شنیده اید، حدس می زنید همانطور که من هستم

16. Send out a mayday, jump in and wait.
[ترجمه ترگمان]یه پیام اضطراری بفرست، بپر بالا و منتظر باش
[ترجمه گوگل]ارسال یک مه روز، پرش در و صبر کنید

17. Amidst the media frenzy over Mayday in London various things have been forgotten.
[ترجمه ترگمان]در میان آشوب رسانه ها بیش از Mayday در لندن، چیزهای مختلف فراموش شده اند
[ترجمه گوگل]در میان دیوانگی رسانه ها در Mayday در لندن چیزهای مختلف فراموش شده اند

18. But my frantic, full-beamed Mayday signal only threw light on a de-iced porthole.
[ترجمه ترگمان]اما پیام اضطراری من فقط نور رو روی یه سوراخ یخ سرد انداخته بود
[ترجمه گوگل]اما سیگنال مهتابی منفجر شدۀ من، تنها نور منحنی یخ زده یخ زده را پرتاب کرد

19. The pilot sent out a mayday.
[ترجمه ترگمان]خلبان یه پیام اضطراری فرستاد
[ترجمه گوگل]خلبان یک مه روز فرستاد

20. Mayday! Mayday! - All right now, everybody, get in crash positions!
[ترجمه ترگمان]Mayday! Mayday! ! خیلی خب، همگی، بخوابین رو زمین
[ترجمه گوگل]مهدیه! مهدیه! - همه هم اکنون، همه، در موقعیت های سقوط!

21. Say someone Mayday are pseudo - rock, the place in the world someone would have the noise.
[ترجمه ترگمان]بگو یه نفر می Mayday راک اند، جایی که تو دنیا یه نفر سر و صدا می کنه
[ترجمه گوگل]می گویند کسی Mayday شبه سنگ است، جای دیگری در جهان کسی سر و صدا می کند

22. Mayday, mayday, mayday, rear cabin door opened in flight, explosive depression in flight deck and cabin.
[ترجمه ترگمان]پیام اضطراری، پیام اضطراری، در کابین، در کابین هواپیما، در کابین هواپیما و کابین باز شد
[ترجمه گوگل]Mayday، Mayday، Mayday، درب کابین عقب در پرواز باز، افسردگی مواد منفجره در عرشه پرواز و کابین

23. As we all know MayDay is national legal holiday.
[ترجمه ترگمان]همانطور که همه می دانیم این یک تعطیلی قانونی ملی است
[ترجمه گوگل]همانطور که همه می دانیم MayDay تعطیلات قانونی ملی است

24. That's the purpose of MayDay – a grassroots effort whose goal is to save our archives.
[ترجمه ترگمان]این هدف of است - یک تلاش مردمی که هدفش نجات بایگانی ما است
[ترجمه گوگل]این هدف MayDay - یک تلاش مردمی است که هدف آن صرفه جویی در آرشیو ما است

25. He raced to pick up the lifejackets while his stepmother sent out a Mayday call.
[ترجمه ترگمان]در همان حال که نامادریش یک تماس دیگر به او داده بود، به سرعت از پله ها بالا رفت
[ترجمه گوگل]او در حالی که نامزدش یک مکالمه ماه مه را برای او فرستاد، به زانو درآورد

26. The 499 ton salvage tug then sent out a Mayday distress call to the effect that she was on fire and sinking.
[ترجمه ترگمان]The پر از ۴۹۹، پس از آن یکی از نگرانی های Mayday را بیرون فرستاد و به این نتیجه رسید که او در حال غرق شدن است و غرق می شود
[ترجمه گوگل]بعد از آن 499 تن زباله نجات دادند و خواستار خشمگین شدن مهتاب شدند تا اینکه در آتش و غرق شدن به سر برد

27. At 20 a. m. the ferry's radio operator sent out the first Mayday call.
[ترجمه ترگمان] در ۲۰ سالگی ام متصدی تلگراف پیام اول را بیرون فرستاد
[ترجمه گوگل]در 20 سالگی متر اپراتور رادیویی کشتی اولین تماس ماه مه را ارسال کرد

28. But even if another vessel was involved, it's hard to explain how an alert captain or watch stander would not have spotted an approaching container ship in time to make an adequate mayday call.
[ترجمه ترگمان]اما حتی اگر یک کشتی دیگری هم درگیر این ماجرا باشد، توضیح دادن یک کاپیتان هوشیار و ناظر در زمان ایجاد یک کشتی در حال نزدیک شدن است
[ترجمه گوگل]اما حتی اگر کشتی دیگری نیز درگیر بود، سخت است توضیح دهد که چگونه یک کاپیتان هشدار و یا تماشاگر تماشا، یک کشتی کانتینر نزدیک را در زمان مشخص نکرده است تا تماس صحیح روزانه مناسب برقرار کند

پیشنهاد کاربران

پیام کمک/هشدار/فوری/اضطراری

( هوانوردی ) کمک


کلمات دیگر: