1. If they fail to reach a consensus, the indemnification shall be paid in one lump sum.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که آن ها نتوانند به اجماع برسند، پرداخت غرامت به مبلغ یک مبلغ پرداخت خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر آنها موفق به رسیدن به یک توافق نباشند، بازپرداخت باید به صورت یک بار پرداخت شود
2. Result The indemnification of the monitoring work of ADR is establishing a perfect system.
[ترجمه ترگمان]۱ - ۱ - ۱ - ۱ - ۱ - ۱ - ۱ - ۱ - ۱ ~ ۱ - ۱ ~ ۱ ~ ۱ ~ ۱
[ترجمه گوگل]نتیجه مصونیت کار نظارتی ADR ایجاد یک سیستم کامل است
3. We hope indemnification will be made for all expenses incurred.
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم که در ازای تمام هزینه هایی که متحمل می شوند، غرامت حاصل شود
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که برای تمام مصارف متحمل شده، جبران خسارت شود
4. Party A has the right to demand indemnification if the deposit is not sufficient.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که این سپرده کافی نباشد، الف حق دارد که از indemnification تقاضا کند
[ترجمه گوگل]حزب A حق درخواست تقلب را دارد اگر سپرده کافی نباشد
5. Statute law hasn't prescribed the indemnification of servant identity in our country owing to unclear identity of civil servant and indistinct relation between judicature and administration.
[ترجمه ترگمان]قانون \"اساسنامه قانون\" در کشور ما، به علت هویت نامشخص مستخدم کشوری و روابط نامشخص میان judicature و دولت، به تعیین هویت servant در کشور ما پرداخته نشده است
[ترجمه گوگل]قانون اساسنامه، به موجب هویت نامشخص کارمندان و روابط نامتجانس بین قوه قضاییه و دولت، احترام هویت بنده در کشور ما را تعیین نکرده است
6. Objective To research the indemnification medical problem about the contusion of the head and the face.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد مساله پزشکی indemnification در مورد the سر و صورت
[ترجمه گوگل]هدف بررسی علل پزشکی جبران خسارت در مورد سوزاندن سر و صورت
7. The point analyzed the indemnification scope of the intelligent property right infringement civil case duty.
[ترجمه ترگمان]در این تحقیق مشخص شد که عدم پرداخت indemnification حقوقی به حقوق مدنی نقض حقوق مدنی است
[ترجمه گوگل]این نکته، محدوده جبران خسارات وارده به پرونده نقض حقوق مالکیت معنوی را بررسی کرد
8. Among them, state also should give the appropriate indemnification for spiritual injury caused by administrative infringement.
[ترجمه ترگمان]در میان آن ها، دولت نیز باید غرامت مناسب برای آسیب روحی ناشی از نقض قانونی قائل شود
[ترجمه گوگل]در میان آنها، دولت همچنین باید برای جبران خسارت روحی ناشی از نقض اداری، جبران خسارت مناسب را اعطا کند
9. A contribution may amount to full indemnification.
[ترجمه ترگمان]هر سهم ممکن است جبران خسارت مالی باشد
[ترجمه گوگل]سهم ممکن است به هزینۀ کامل برسد
10. "Indemnitor" means any person against whom an Indemnitee makes a claim for indemnification under this Article.
[ترجمه ترگمان]\"Indemnitor\" به معنای هر کسی است که an در این ماده ادعای ضمانت می کند
[ترجمه گوگل]'مددجو' به معنای هر فردی است که علیه آنها یک مدافع حقوق بشری را تحت این ماده ادعا می کند
11. Abandonment in marine insurance is when constructive total loss happens, the assured transfer rights of the insurer to the subject matter insured and demands indemnification from the insurer.
[ترجمه ترگمان]جبران خسارت در بیمه دریایی زمانی است که کاهش کلی خسارت رخ می دهد، حقوق انتقال اطمینان بیمه گر به موضوع بیمه، بیمه را بیمه می کند و indemnification از بیمه گر را طلب می کند
[ترجمه گوگل]رها کردن در بیمه دریایی زمانی اتفاق می افتد که مجموعی سازنده، اطمینان حاصل شود که انتقال بیمه گر به موضوع بیمه شده و تقاضای هزینۀ بیمه گر را درخواست کند
12. If the Indemnitor does not assume the defense of the indemnification claim after notice, the Indemnitee may defend the claim but shall have no obligation to do so.
[ترجمه ترگمان]اگر طرفین دعوی را پس از اطلاع از پرداخت غرامت به عهده بگیرند، Indemnitee می تواند از این ادعا دفاع کند، اما ملزم به انجام این کار نخواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر Indemnitor دفاع از ادعای جبران خسارت را پس از اطلاعیه فرض نمی کند، Indemnitee ممکن است از ادعای دفاع، اما هیچ اجباری برای انجام این کار
13. The Document Law of P . R . C offer the secundum and the indemnification for the securities company.
[ترجمه ترگمان]قانون سند P ر C و the برای شرکت اوراق بهادار
[ترجمه گوگل]قانون اسناد P ر C پیشنهاد secundum و جبران خسارت برای شرکت اوراق بهادار
14. It is based on the urgency of the event and the indemnification of the people's right for appropriate standard of life the government make its contribution for public events.
[ترجمه ترگمان]بر پایه ضرورت این رویداد و the حق مردم برای استاندارد مناسب زندگی، دولت نقش خود را در رویداده ای عمومی ایفا می نماید
[ترجمه گوگل]این بر اساس فوری رویداد و هزینۀ حق مردم برای استاندارد مناسب زندگی است که حکومت آن را برای رویدادهای عمومی اعطا می کند