1. Kate's house was on the western outskirts of the town.
[ترجمه ترگمان]خانه کیت در حاشیه غربی شهر بود
[ترجمه گوگل]خانه کیت در حومه غربی شهر بود
2. She found a small, inexpensive motel on the outskirts of the town; it was barren and unlovely.
[ترجمه ترگمان]یک هتل کوچک ارزان قیمتی در حومه شهر پیدا کرد؛ بی حاصل و کریه بود
[ترجمه گوگل]او یک مotel کوچک و ارزان در حومه شهر پیدا کرد؛ آن ناپایدار و ناخوشایند بود
3. We reached the outskirts of town and began to pick up speed.
[ترجمه ترگمان]به حاشیه شهر رسیدیم و سرعت بیشتری را شروع کردیم
[ترجمه گوگل]ما به حومه شهر رسیدیم و شروع کردیم به سرعت
4. As they approached the outskirts of the city, Ella's mood visibly lightened.
[ترجمه ترگمان]همچنان که به حاشیه شهر نزدیک می شدند، حال الا به وضوح دیده می شد
[ترجمه گوگل]با اتکا به حومه شهر، خلق الا واضح و روشن شد
5. They live on the outskirts of Milan.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حومه میلان زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در حومه میلان زندگی می کنند
6. They've got quite a big place on the outskirts of Leeds.
[ترجمه ترگمان]آن ها جایگاه بزرگی در حومه شهر (لیدز)دارند
[ترجمه گوگل]آنها محل بسیار خوبی در حومه لیدز دارند
7. The factory is in/on the outskirts of New Delhi.
[ترجمه ترگمان]این کارخانه در حومه دهلی نو قرار دارد
[ترجمه گوگل]کارخانه در حومه دهلی نو واقع شده است
8. They live on the outskirts of Paris.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حومه پاریس زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در حومه پاریس زندگی می کنند
9. Fierce fighting has continued all day on the outskirts of the town.
[ترجمه ترگمان]نبرد شدید در سراسر روز در حومه شهر ادامه داشته است
[ترجمه گوگل]جنگ های شدید در تمام ساعات شبانه روز در حومه شهر ادامه دارد
10. We bivouacked on the outskirts of the city.
[ترجمه ترگمان]ما در حومه شهر پرسه زدیم
[ترجمه گوگل]ما در حومه شهر بیواک زده ایم
11. Hours later we reached the outskirts of New York.
[ترجمه ترگمان]چند ساعت بعد به حومه نیویورک رسیدیم
[ترجمه گوگل]ساعت ها بعد ما به حومه نیویورک رسیدیم
12. We live on the outskirts of Leeds.
[ترجمه ترگمان]ما در حومه لیدز زندگی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در حومه لیدز زندگی می کنیم
13. We live on the outskirts of the city.
[ترجمه ترگمان]ما در حومه شهر زندگی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در حومه شهر زندگی می کنیم
14. Artillery and mortar shells were landing in the outskirts of the city.
[ترجمه ترگمان]توپخانه و گلوله های خمپاره در اطراف شهر فرود آمدند
[ترجمه گوگل]خمپاره های توپخانه و خمپاره در حومه شهر فرود آمدند
15. Our car broke down on the outskirts of the city.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل ما در حومه شهر خراب شد
[ترجمه گوگل]ماشین ما در حومه شهر شکست خورد