schooling - معنی "schooling"

انگلیسی به فارسی

آموزش و پرورش، تحصیل، تعلیم، تدریس، کسب دانش

( schoolfellow ) تدریس، تعلیم، تحصیل، کسب دانش

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )

• : تعریف: education or training, esp. formal instruction in a school.
• مشابه: education, learning

• education, training, instruction
your schooling is the education that you receive at school.

مترادف و متضاد

تحصیل (اسم)

study, acquirement, schooling, training, securement

تعلیم (اسم)

schooling, training, edification, pedagogy, doctrine, didactics, teaching, tuition

تدریس (اسم)

schooling, training, docent, tuition

کسب دانش (اسم)

schooling, schoolfellow

جملات نمونه

He had to interrupt his schooling to go to work.

مجبور شد برای گرفتن کار تحصیل را قطع بکند.

Girls did not receive enough schooling.

به دخترها آموزش کافی نمی‌دادند.

1. girls did not receive enough schooling

به دخترها آموزش کافی نمی دادند.

2. he had to interrupt his schooling to go to work

مجبور شد برای گرفتن کار تحصیل را قطع بکند.

3. during the last year of her schooling

طی آخرین سال تحصیلش

4. foreign laguages were parts of a polite schooling

زبان های خارجی بخشی از تحصیلات تربیتی را تشکیل می داد.

5. The school is specially for children whose schooling has been disrupted by illness.

[ترجمه ترگمان]این مدرسه به ویژه برای کودکانی است که مدرسه رفتن آن ها براثر بیماری مختل شده است
[ترجمه گوگل]این مدرسه مخصوص کودکان است که تحصیلات آنها با بیماری روبرو شده است

6. A child's access to schooling varies greatly from area to area.

[ترجمه ترگمان]دسترسی یک کودک به مدرسه به شدت از ناحیه به منطقه متفاوت است
[ترجمه گوگل]دسترسی کودک به تحصیل در مناطق مختلف به شدت متفاوت است

7. She received the best schooling the town could offer.

[ترجمه ترگمان]او بهترین تحصیل شهر را دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او بهترین مدرسه ای را که شهر می تواند ارائه دهد، دریافت کرد

8. There is a widespread impression that schooling needs to be improved.

[ترجمه ترگمان]یک برداشت گسترده وجود دارد مبنی بر اینکه مدرسه باید بهبود یابد
[ترجمه گوگل]یک تصور عظیم وجود دارد که آموزش و پرورش باید بهبود یابد

9. He has had no formal schooling.

[ترجمه ترگمان]او تحصیلات رسمی ندارد
[ترجمه گوگل]او تحصیلات رسمی ندارد

10. Jack didn't receive much formal schooling.

[ترجمه ترگمان]جک مدرسه رسمی زیادی دریافت نکرد
[ترجمه گوگل]جک خیلی تحصیلات رسمی دریافت نکرده

11. She continued with her schooling after a long period of illness.

[ترجمه ترگمان]او پس از یک دوره طولانی بیماری به تحصیل خود ادامه داد
[ترجمه گوگل]او پس از یک دوره طولانی بیماری با تحصیلات خود ادامه داد

12. Many children are disadvantaged by poor schooling.

[ترجمه ترگمان]بسیاری از کودکان محروم از مدرسه ضعیف هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کودکان در معرض بدبینی فقر هستند

13. Wisdom is not a product of schooling but of the lifelong attempt to acquire it. Albert Einstein

[ترجمه محمد خجسته فرد] خردمندی محصولی آکادمیک نیست بلکه تلاش مادام العمر برای بدست آوردن آن لازم است.

[ترجمه ترگمان]عقل یک محصول از مدرسه نیست، بلکه تمام تلاش مادام العمر برای به دست آوردن آن است آلبرت انیشتین
[ترجمه گوگل]خردمندی محصول کالبدشکافی نیست، بلکه سعی در طولانی مدت برای به دست آوردن آن است آلبرت انیشتین

پیشنهاد کاربران

پرورش

تحصیل
آموزش
آموزش ضمن خدمت
آموزش مهارت محور

تحصیلات رسمی مدرسه ای ( در مدرسه )
Al's dad has only a few years of schooling