کلمه جو
صفحه اصلی

oryx


معنی : غزال بزرگ افریقا
معانی دیگر : (جانورشناسی) اریکس (انواع غزال های درشت اندام افریقایی از جنس oryx که شاخ های راست دارند)، غزال بزرگ افریقا gemsbok

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) غزال بزرگ آفریقا( Gemsbok )


oryx، غزال بزرگ افریقا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: oryx, oryxes
• : تعریف: any of various large antelopes of Africa and southwestern Asia that have long, straight horns and grayish coats with black markings.

• type of large african antelope with long straight horns

مترادف و متضاد

غزال بزرگ افریقا (اسم)
oryx

جملات نمونه

1. Oryx is a Dallas-based oil and gas exploration and production concern.
[ترجمه ترگمان]Oryx یک اکتشاف نفت و اکتشاف نفت بر پایه دالاس است
[ترجمه گوگل]اورسی یک نگرانی در مورد اکتشاف و تولید نفت و گاز دالاس است

2. Oryx Energy, like Melville, made the list for a second year in a row.
[ترجمه ترگمان]Oryx انرژی، مانند ملویل، این فهرست را برای دومین سال متوالی در یک ردیف ساخت
[ترجمه گوگل]Oryx Energy، مانند ملویل، این لیست را برای دومین سال متوالی ایجاد کرد

3. Oryx and ibex are scarce, but they are there.
[ترجمه ترگمان]Oryx و ایبکس کمیاب هستند، اما آن ها آنجا هستند
[ترجمه گوگل]Oryx و ibex کمیاب هستند، اما آنها وجود دارد

4. In a study of 102 scimitar-horned oryx juvenile survival rates were shown to be inversely related to the degree of inbreeding.
[ترجمه ترگمان]نشان داده شد که در مطالعه ۱۰۲ scimitar - و نرخ زنده ماندن نوجوانان رابطه معکوس با درجه همخونی وجود دارد
[ترجمه گوگل]در مطالعه 102 کودک مبتلا به زردی ارغوانی، میزان بقاء نوجوانان به میزان معکوس مربوط به میزان همبستگی بود

5. The Arabian oryx is a large antelope with two long horns, native to the Arabian Peninsula.
[ترجمه ترگمان]غزال بزرگ آفریقا یک بز کوهی بزرگ با دو شاخ بلند است که بومی شبه جزیره عربی است
[ترجمه گوگل]Oryx Arabian یک دره بزرگ با دو شاخ بلند است که به شبهجزیره عربی بومی می باشد

6. And one antelope in particular, the Arabian Oryx, which was hunted to near extinction, now has a wild population of over 000.
[ترجمه ترگمان]و یک بز کوهی به ویژه نژاد عربی، که نزدیک انقراض شکار شده بود، اکنون جمعیت وحشی بیش از ۱،۰۰۰ نفر دارد
[ترجمه گوگل]به طور خاص، یک جنس مخالف، اوریگ عربی، که به نزدیک انقراض شکار شده است، اکنون جمعیت وحشی بیش از 000 دارد

7. The Oryx the buffalo family. With slender legs the athletes the fields the terraces.
[ترجمه ترگمان]خانواده بوفالو خانواده بوفالو را تشکیل می دهند با پاهای باریک و terraces، the را در fields
[ترجمه گوگل]Oryx خانواده بوفالو پاها با باریک ورزشکاران زمینه تراس

8. Chapter Two and Three interpret the novel Oryx and Crake from the two aspects of the connotation of environmental apocalypticism, excavating the connotation of environmental apocalypticism in it.
[ترجمه ترگمان]فصل دو و سه تفسیر رمان \"Oryx\" و \"Crake\" را از دو جنبه از مفهوم apocalypticism محیطی، کاوش در مورد apocalypticism محیطی در آن، تفسیر می کنند
[ترجمه گوگل]فصل دوم و سه تفسیر رمانی اوریکس و کراک از دو جنبه مفهوم انجیل زیست محیطی را تفسیر می کند، و معانی متمایز آن را در آن می بیند

9. Like other species or oryx, Gemsbok hardly ever need to drink, deriving adequate moisture from their food.
[ترجمه ترگمان]آن ها همانند حیوانات دیگر به ندرت نیاز به نوشیدن دارند و رطوبت کافی را از غذای خود به دست می آورند
[ترجمه گوگل]Gemsbok مانند دیگر گونه ها یا oryx تقریبا هرگز نیاز به نوشیدن دارد، رطوبت مناسب را از مواد غذایی خود به دست می آورد

10. Orry, a Qatari oryx, is the Official Mascot of the Doha Asian Games 200
[ترجمه ترگمان]Orry یکی از آن ها oryx آفریقایی است که در بازی های آسیایی دوحه ۲۰۰ تن یافت می شود
[ترجمه گوگل]Orry، یک قطر قطری، طلسم رسمی بازیهای آسیا دوحه 200 است

11. The Arabian Oryx sanctuary was added to the list in 1994 but the United Nations cultural organization said that poaching and habitat degradation had led to a decline in numbers of Oryx.
[ترجمه ترگمان]جایگاه sanctuary عربی در سال ۱۹۹۴ به این فهرست اضافه شد، اما سازمان فرهنگی سازمان ملل متحد اعلام کرد که شکار غیر قانونی و تخریب زیستگاه موجب کاهش تعداد Oryx شده است
[ترجمه گوگل]پناهگاه عربی Oryx در سال 1994 به لیست اضافه شد، اما سازمان فرهنگی سازمان ملل متحد گفت که شیعه شدن و زوال زدایی منجر به کاهش تعداد اریکس شده است

12. There are even Arabian oryx, the twin-horned antelope that had become extinct in the wild, but which have been reintroduced in various sanctuaries in the Gulf region, including Hawar.
[ترجمه ترگمان]حتی یک غزال بزرگ آفریقایی به نام غزال بزرگ شاخ دار وجود دارد که در حیات وحش منقرض شده است اما در پناه گاه های مختلف در منطقه خلیج از جمله Hawar reintroduced شده است
[ترجمه گوگل]حتی Oryx عربی نیز وجود دارد که آنتیلیپ دوقلو دارد که در طبیعت منقرض شده است اما در پناهگاه های مختلف در منطقه خلیج، از جمله هاور، دوباره وارد شده است

13. An oryx cruised doggedly toward a water hole at a nearby tourist camp.
[ترجمه ترگمان]در یک اردوگاه توریستی در همان نزدیکی، یک غزال بزرگ به سمت سوراخ آب راه پیدا کرد
[ترجمه گوگل]Oryx به شدت به سوی سوراخ آب در یک اردوگاه توریستی نزدیک متوسل شد

14. The desert-living common oryx has fairly short, perfectly straight horns .
[ترجمه ترگمان]غزال بزرگ living به طور نسبتا کوتاه و کام لا صاف است
[ترجمه گوگل]Oryx معمولی کویری زندگی می کند که نسبتا کوتاه و کاملا صاف است

پیشنهاد کاربران

بز شاخ دار


کلمات دیگر: