کلمه جو
صفحه اصلی

nucleate


معنی : هسته دار، دارای هسته، بشکل هسته شدن، تشکیل هسته دادن، جمع شدن
معانی دیگر : جمع کردن یا شدن، توده کردن یا شدن، هسته ساختن، تبدیل به هسته کردن یا شدن، هسته سان کردن یا شدن

انگلیسی به فارسی

بشکل هسته شدن، تشکیل هسته دادن، جمع شدن، هسته دار، دارای هسته


هسته ای، بشکل هسته شدن، تشکیل هسته دادن، جمع شدن، هسته دار، دارای هسته


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: possessing a nucleus or nuclei.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: nucleates, nucleating, nucleated
(1) تعریف: to form into a nucleus.

(2) تعریف: to serve as a nucleus for.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: nucleation (n.), nucleator (n.)
• : تعریف: to form a nucleus.

• create a nucleus

مترادف و متضاد

هسته دار (صفت)
nucleate

دارای هسته (صفت)
nucleate

بشکل هسته شدن (فعل)
nucleate

تشکیل هسته دادن (فعل)
nucleate

جمع شدن (فعل)
shrink, assemble, aggregate, muster, gather, constringe, flock, backlog, snuggle, retract, congregate, beehive, group, twitch, drift, herd, gang up, nucleate, twitch grass

جملات نمونه

1. nucleate cells
یاخته های هسته دار

2. Then a new structure nucleated in the Europe.
[ترجمه ترگمان]سپس ساختار جدیدی در اروپا به وجود آمد
[ترجمه گوگل]سپس ساختار جدیدی در اروپا ایجاد شد

3. There were good reasons why the nucleated village should survive more or less intact.
[ترجمه ترگمان]دلایل خوبی وجود داشت که چرا روستای nucleated باید بیش از حد سالم بماند
[ترجمه گوگل]دلایل خوبی وجود دارد که چرا روستای خالص باید بیشتر یا کمتر از سالم بمانند

4. From both deserted village sites and surviving nucleated settlements, a very complex picture of change and development is beginning to emerge.
[ترجمه ترگمان]از هر دو محل دهکده متروک و surviving برجای مانده، تصویر بسیار پیچیده ای از تغییر و تحول در حال پدیدار شدن است
[ترجمه گوگل]از هر دو محلات روستای متروکه و شهرک های باقی مانده از مرزها، تصویری پیچیده از تغییر و توسعه شروع می شود

5. The clusters nucleate exclusively in the hydrocarbon surface contamination.
[ترجمه ترگمان]خوشه ها منحصرا در آلودگی سطح هیدروکربن پراکنده می شوند
[ترجمه گوگل]خوشه ها به طور انحصاری در سطح آلودگی سطحی هیدروکربن قرار می گیرند

6. Nucleate and two-mode transition boiling were observed during the experiments in both normal gravity and microgravity.
[ترجمه ترگمان]nucleate و boiling انتقال حالت دو حالت در طول آزمایش ها در هر دو حالت ثقل نرمال و هم microgravity مشاهده شدند
[ترجمه گوگل]در طی آزمایشات در هر دو گرایش طبیعی و میکرو گرانشی مشاهده شد که نویز و دو حالت انتقال جوش مشاهده شد

7. The primary silicon in the composite can nucleate on the surface of the fiber and grow into spherical shapes.
[ترجمه ترگمان]سیلیکون اولیه در کامپوزیت می تواند بر روی سطح فیبر خم شده و به شکل های کروی رشد کند
[ترجمه گوگل]سیلیکون اولیه در کامپوزیت می تواند روی سطح فیبر ایجاد کند و به شکل کروی تبدیل شود

8. Heat transfer of nucleate boiling of water and n-hexane in a vertical cylindrical annulus with inner side heated has been experimentally investigated.
[ترجمه ترگمان]انتقال حرارت بخار آب و هگزان - هگزان در یک تاج استوانه ای عمودی با طوقه داخلی گرم به طور تجربی مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]انتقال حرارت جوش هسته ای آب و n-hexane در حلقه عمودی استوانه ای با گرم شدن داخلی به صورت آزمایشی مورد بررسی قرار گرفته است

9. Nucleate reagents are disadvantageous to obtain ideal surface microstructure of lithium matte glaze.
[ترجمه ترگمان]معرف های nucleate برای به دست آوردن ریزساختار سطحی ایده آل از لعاب ماتی مات، مضر هستند
[ترجمه گوگل]واکنشگرهای هسته ای برای بدست آوردن ریز ساختار ایده آل سطحی از لعاب مات لیتیوم ناکارآمد هستند

10. The I-phases directly nucleate and grow from melt of cooling Mg-Zn-Y ternary alloys.
[ترجمه ترگمان]I - فازها به طور مستقیم nucleate می شوند و از ذوب شدن آلیاژهای سه تایی منیزیم - Y - Y رشد می کنند
[ترجمه گوگل]فازهای I به طور مستقیم از ذوب خنثی سازی آلیاژهای سه گانه Mg-Zn-Y رشد می کنند

11. The novel - flocculant poly - nucleate aluminum hydroxy silicate - sulphate ( PASS ) was prepared and polysilicic acid under non - high shear condition.
[ترجمه ترگمان]The - - - flocculant hydroxy - سولفات (PASS)آماده و polysilicic اسید تحت شرایط برشی non تهیه شد
[ترجمه گوگل]این رمان - هیدروکسی سیلکات آلومینیوم - سولفات آلومینیوم پلی کربنات (PASS) و پلی اسلیلیک اسید تحت شرایط برشی غیر باکیفیت تهیه شد

12. A microcrack might nucleate at the crack tip and propagate ahead perpendicular to the laminar structure.
[ترجمه ترگمان]یک microcrack ممکن است در نوک ترک گیر کرده و در جهت عمود بر سازه laminar انتشار یابد
[ترجمه گوگل]یک میکرو کراک ممکن است در نوک ترخون ایجاد شود و عمود بر ساختار لاپاراسکوپی گسترش یابد

13. The numerical results indicate that the nucleate boiling contribution to the overall heat transfer coefficients de-creases from 20% to 1% with quality increasing.
[ترجمه ترگمان]نتایج عددی نشان می دهد که سهم جوش nucleate در ضرایب انتقال حرارت کل از ۲۰ % به ۱ درصد با افزایش کیفیت در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]نتایج عددی نشان می دهد که سهم جوش هسته ای در برابر ضریب انتقال حرارت کلی از 20 درصد به 1 درصد افزایش می یابد

14. The Ag atoms nucleate and grow into nanoparticles.
[ترجمه ترگمان]اتم های Ag به نانوذرات طلا تبدیل می شوند و رشد می کنند
[ترجمه گوگل]اتم های Ag به وجود می آیند و به نانو ذرات رشد می کنند

nucleate cells

یاخته‌های هسته‌دار


Those factories are compactly nucleated.

آن کارخانه‌ها (تنگ هم) در یک جا متمرکز شده‌اند.



کلمات دیگر: