کلمه جو
صفحه اصلی

nucleolus


معنی : هستک گرد میان هسته سلول
معانی دیگر : (زیست شناسی) هستک (nucleole هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

هستک گرد میان هسته سلول


nucleolus، هستک گرد میان هسته سلول


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: nucleoli
مشتقات: nucleoloid (adj.)
• : تعریف: a small spherical body in the nucleus of a cell, consisting of protein and RNA.

• small round body within a nucleus composed of protein and rna (biology)

مترادف و متضاد

هستک گرد میان هسته سلول (اسم)
nucleolus

جملات نمونه

1. The earliest abnormal phenomenon in sterile anther was nucleolus of sporogenous cells locating in the edge of nucleus.
[ترجمه ترگمان]اولین پدیده غیر عادی در بساک استریل، nucleolus از سلول های sporogenous در لبه هسته بود
[ترجمه گوگل]اولین پدیده غیر طبیعی در ناحیه استریل، هسته ای از سلول های اسپورژنیک است که در لبه هسته قرار دارند

2. If you sway grape, you could listen nucleolus sways the sound.
[ترجمه ترگمان]اگر انگور را زیر نظر بگیرید، می توانید گوش کنید که به صدا در می آید
[ترجمه گوگل]اگر انگور را بچرخانید، می توانید گوشه گوشه را صدا بزنید

3. Whitening Chinese medicine: material: Baizhi, licorice, nucleolus, Angelica, powder, sandalwood and other sub Yanmo.
[ترجمه ترگمان]داروی غذای چینی: ماده: Baizhi، شیرین بیان، nucleolus، Angelica، پودر چوب، چوب صندل و دیگر sub
[ترجمه گوگل]سفید کننده طب چینی: مواد: Baizhi، licorice، nucleolus، گلپر، پودر، صندل چوب و دیگر زیر یانگو

4. Does red blood cell have nucleolus?
[ترجمه ترگمان]سلول خون قرمز رنگ داره؟
[ترجمه گوگل]آیا گلبول قرمز خون هسته ای دارد؟

5. There is distinct nucleolus the naked nucleus and some dispersed organelle as lysosome around the nucleus.
[ترجمه ترگمان]در هسته عریان و برخی از اندامک پراکنده به عنوان lysosome در اطراف هسته وجود دارد
[ترجمه گوگل]nucleolus متمایز هسته برهنه و برخی organelle پراکنده به عنوان لیسوزوم در اطراف هسته وجود دارد

6. At the onset of mitosis, prophase, the nucleolus breaks down.
[ترجمه ترگمان]در حمله \"mitosis\"، \"پیشگاه nucleolus\" شکست خورد
[ترجمه گوگل]در شروع mitosis، prophase، nucleolus تجزیه می شود

7. Chromosomes 6 and were both nucleolus organizing chromosomes.
[ترجمه ترگمان]کروموزوم ۶ و هر دو nucleolus کروموزوم را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]کروموزوم ها 6 بودند و هم هسته کروموزوم سازمان یافته بودند

8. But zygote at dormancy stage has a small nucleolus, suddenly decreased karyoplasm and low density of ribosome which indicate an obvious decline in metabolism.
[ترجمه ترگمان]اما تخم در مرحله نهفتگی یک nucleolus کوچک دارد که به طور ناگهانی karyoplasm و چگالی پایین ریبوزوم را کاهش می دهد که کاهشی آشکار در متابولیسم را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]اما زگوت در مرحله رطوبت دارای یک هسته کوچک است، ناگهان کاهش می دهد کاروپلاسم و چگالی کم ریبوزوم که نشان دهنده کاهش قابل توجه در متابولیسم

9. Cytoplast and nucleolus were blue with a little purplish red color.
[ترجمه ترگمان]Cytoplast و nucleolus آبی به رنگ قرمز متمایل به ارغوانی داشتند
[ترجمه گوگل]سیتوپلاست و هسته گل آبی با رنگ قرمز کم رنگ بود

10. The nucleolus is the most obvious structure seen in the nucleus of a eucaryotic cell when viewed in the light microscope.
[ترجمه ترگمان]The برجسته ترین ساختاری است که در هسته سلول eucaryotic مشاهده می شود که در میکروسکوپ نوری مشاهده می شود
[ترجمه گوگل]nucleolus آشکار ترین ساختار دیده می شود در هسته یک سلول eucariot در هنگام مشاهده در میکروسکوپ نور

11. Other symptoms observed included: the karyotheca dissolved, the nucleolus and the endoplasmic reticulum disappeared.
[ترجمه ترگمان]علائم دیگر مشاهده شده عبارتند از: karyotheca حل شده، the و شبکه اندو پلاسمیک از بین رفتند
[ترجمه گوگل]سایر علائم مشاهده شده عبارتند از: قارچ تلقیح شده، هسته سلول و سلول اندوپلاسمی ناپدید شد

12. Finally it outputs the rainfall rate from the convective nucleolus in infrared cloud data by using the one dimension cloud model and gives the rainfall of stratus using a threshold of temperature.
[ترجمه ترگمان]در نهایت نرخ بارندگی از the همرفت در داده های ابری مادون قرمز با استفاده از یک مدل ابر بعد خروجی و بارش stratus با استفاده از یک آستانه دما افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]در نهایت، میزان بارندگی را از هسته کنجد در داده های ابر مادون قرمز با استفاده از مدل ابری یک بعدی و بارندگی های استریت با استفاده از آستانه دما، تولید می کند

13. A dominant feature of the cap cell is the distinct compach, nucleolus and its chromatin distributed throughout the karyoplasm.
[ترجمه ترگمان]ویژگی غالب این سلول، the متمایز، nucleolus و chromatin است که در سرتاسر the توزیع شده است
[ترجمه گوگل]یکی از ویژگی های غالب سلول کپور، compach متمایز، هسته ای و کروماتین آن در سراسر کریوپلاسمی است

14. The cooperate game model of fixed transmission cost is proposed with solution by nucleolus areas.
[ترجمه ترگمان]مدل بازی هم کاری هزینه انتقال ثابت با راه حل در مناطق nucleolus پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]مدل بازی همکاری با هزینه ثابت انتقال با راه حل های مناطق هسته ای پیشنهاد شده است

پیشنهاد کاربران

البته بهتره از واژه "هستک" برای این کلمه استفاده کنیم

Nucleus :هسته
Nucleolus : هستک


کلمات دیگر: