کلمه جو
صفحه اصلی

nursling


معنی : بچه شیر خوار
معانی دیگر : شیرخواره، کودک شیرخوار، بچه ای که مورد مواظبت قرار میگیرد

انگلیسی به فارسی

پرستار، بچه شیر خوار، بچهای که مورد مواظبت قرار میگیرد


بچه شیر خوار، بچه ای که مورد مواظبت قرار می‌گیرد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a suckling baby or young animal.

(2) تعریف: someone or something that receives special nurturing.

• nursing baby, infant; person or thing being fostered

مترادف و متضاد

بچه شیرخوار (اسم)
nursling

جملات نمونه

1. For nursling of plantlets, the soil of the rotten leaves was the best materials, and the survival rate could be up to 80%.
[ترجمه ترگمان]برای nursling ها، خاک برگ های پوسیده بهترین مواد بود و نرخ بقا ممکن بود تا ۸۰ % افزایش یابد
[ترجمه گوگل]برای پرورش گیاهچه ها، خاک از برگ های فاسد بهترین مواد بود و میزان بقای آن تا 80٪ بود

2. The curriculum should emphasize the experience of nursling.
[ترجمه ترگمان]برنامه درسی باید بر تجربه of تاکید کند
[ترجمه گوگل]برنامه درسی باید بر تجربه پرستاران تأکید داشته باشد

3. ON the morning of a fine June day my first bonny little nursling, the last of the ancient Earnshaw stock, was born.
[ترجمه ترگمان]صبح روز اول ژوئن، نخستین کوچولوی زیبا و زیبای من آخرین بقایای آن موجود ارنشاو که در آن متولد شده بود به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]در صبح روز خوبی در ماه ژوئن، اولین پرورش دهنده ی خنده دار من، آخرین عنصر Earnshaw باستان متولد شد

4. ON the morning of a fine June day my first bonny little nursling, and the last of the ancient Earnshaw stock, was born.
[ترجمه ترگمان]صبح روز اول ژوئن، نخستین کوچولوی زیبا و زیبای من و آخرین سهام ارنشاو که در آن به دنیا آمده بود به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]در صبح یک روز خوب ماه ژوئن، اولین پرستار بچه کوچک من، و آخرین سهام سهام ارنشو، متولد شد

5. On the morning of a fine June day, my first bonny little nursling, and the last of the ancient Earnshaw stock, was born.
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد از یک روز زیبای ژوئن، اولین کوچولوی خوشگل کوچولوی من و آخرین سهام ارنشاو که به دنیا آمده بود به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]در صبح یک روز خوب ماه ژوئن، اولین پرورش دهنده ی خنده دار من، و آخرین عنصر Earnshaw باستان متولد شد


کلمات دیگر: