1. On the way, the ruins of an old nunnery can be seen on the left.
[ترجمه ترگمان]در راه، خرابه های یک صومعه قدیمی را می توان در سمت چپ دید
[ترجمه گوگل]در راه، خرابه های یک دبستان قدیمی می تواند در سمت چپ دیده شود
2. Or what nunnery would take you, in your dishonour?
[ترجمه ترگمان]یا این که دیر یا زود تو را در بی آبرویی و بی آبرویی تو خواهد گرفت؟
[ترجمه گوگل]یا چیزی شبیه مادربزرگ شماست؟
3. Or to a nunnery on Iona.
[ترجمه ترگمان]یا به یه صومعه تو Iona
[ترجمه گوگل]یا به یک اسقف اعظم در ایونا
4. She refused marriage and entered a nunnery.
[ترجمه ترگمان]وی از ازدواج امتناع ورزید و وارد صومعه شد
[ترجمه گوگل]او از ازدواج اجتناب کرد و وارد یک اسقف نشین شد
5. She left home and went to a nunnery.
[ترجمه ترگمان]او به خانه رفت و به صومعه رفت
[ترجمه گوگل]او خانه را ترک کرد و به یک مکتب رفت
6. He pointed to the turreted nunnery that could be seen on the mountainside.
[ترجمه ترگمان]او به صومعه turreted اشاره کرد که بر روی کوه دیده می شد
[ترجمه گوگل]او به نونروهای تارتر اشاره کرد که در کوهستان دیده می شود
7. Go to a nunnery. Go away right now, you dirty woman!
[ترجمه ترگمان]برو به صومعه ! همین الان برو، زن کثیف
[ترجمه گوگل]به مامان بروید حالا بیا بریم، زن کثیف!
8. After completing three rounds of the Barkhor we left to return to the nunnery separately.
[ترجمه ترگمان]پس از گذراندن سه راند از the، به طور جداگانه به صومعه بازگشتیم
[ترجمه گوگل]پس از اتمام سه دور از برکور، ما مجبور شدیم به طور جداگانه به مکان بازگردیم
9. She fell in love with him but, on discovering he was already married, she retired to a nunnery.
[ترجمه ترگمان]او عاشقش شد، اما وقتی فهمید که دارد ازدواج می کند، به صومعه رفت
[ترجمه گوگل]او در عشق او عاشق شد اما در کشف او در حال حاضر ازدواج کرد، او به یک مکتب بازنشسته شد
10. Due to some unexplained back story, Royer-Collard has been keeping a young orphan girl locked away at a nunnery.
[ترجمه ترگمان]به خاطر یک داستان غیرقابل توضیح، Royer کو لار این دختر یتیم را در یک صومعه زندانی کرده
[ترجمه گوگل]Royer-Collard با توجه به داستان پشت سرهم توضیح داده شده، یک دختر یتیم یتیم را در یک مغازه نگه داشته است
11. We believed there was a secret tunnel between rectory and nunnery.
[ترجمه ترگمان]ما باور داشتیم که یه تونل مخفی بین rectory و nunnery وجود داره
[ترجمه گوگل]ما اعتقاد داشتیم که تونل مخفی بین حیاط و مغولستان وجود دارد
12. Jack could not have looked more out of place if he'd been a Baywatch babe in a nunnery.
[ترجمه ترگمان]اگر او در دیر یا زود به سن بلوغ رسیده بود، جک نمی توانست بیشتر از این جا به جای دیگری نگاه کند
[ترجمه گوگل]جک نمیتوانست بیفتد اگر او یک شخصیت بیووچ در یک مؤسسهی جادویی بود
13. The head monk himself drove his blue BMW to give chase, but yet again, was unable to beat the nuns back to their nunnery !
[ترجمه ترگمان]راهب، خود، BMW آبی خود را وادار به شکار کرد، ولی باز هم نتوانست راهبگان را به صومعه خود بازگرداند
[ترجمه گوگل]راهبان سر خود را به آبی BMW هدایت کرد تا تعقیب کند، اما دوباره دوباره قادر به ضرب و شتم راهبه ها به نروژی خود نبود!
14. With the development of society, these contradictions were intensified to induce the reform of the nunnery.
[ترجمه ترگمان]با پیشرفت جامعه، این تضادها برای ایجاد اصلاح دیر بالا گرفته شدند
[ترجمه گوگل]با ترویج جامعه، این تناقضات برای ترویج اصلاحات دینی شدید شد